بهش گفتند:
برامون یه شعر میخونی؟
گفت:
میشه دعای فرج بخونم؟
گفتند بخون و چقدر زیبا خوند!
گفتند:
بَهبَه چقدر زیبا خوندی!
گفت:
من روزی هزار بار دعای فرج میخونم!
ازش پرسیدند:
چرا هزار بار؟!
گفت:
اینقدر میخونم تا امام زمان ظهور کنه
آخه میگن:
اگه امام زمان ظهور کنه،
شهدا هم باهاش میان
شاید یه بار دیگه بابامو ببینم
(فرزندشهیدمدافعحرم:)
👈 تصویر مربوط به فرزند شهید مدافع حرم شهید اکبر زوار جنت در تشییع پیکر مبارک این شهید بزرگوار می باشد.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آرزوهای فرزندان شهدای امنیت در شب لیلةالرغائب
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمریکاییهای #کتابخوان!🤓
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
هر جمعه با یک؛
#تحلیل_فیلم
جمعه گذشته؛
#شاگرد_جادوگر
نام فیلم: شاگرد جادوگر (انگلیسی: The Sorcerer's Apprentice)
قسمت اول: https://eitaa.com/salonemotalee/7463
امروز؛قسمت نهم:
◀️ خلاصه داستان فیلم(گذشت)
◀️ مؤلفههای کابالایی فیلم. ۷
🔸۱. جادومحوری(گذشت)
🔸۲. مادهگرایی(گذشت)
🔸۳. شرگرایی
🔸۴. شریعتگریزی
🔸۵. انسانخداانگاری
🔹مؤید دیگری بر این سخن، رتبهبندی جادوگران بر اساس قدرت جادویی و ویژگیهای درونی آنها است.
جادوگران به تناسب استعدادهای درونی و سطح پیشرفتی که بر اساس کتاب جادو داشتهاند، دارای رتبه میشوند؛
برای نمونه «بالتازار» در مراسم آغاز آموزش جادو، خود را اینگونه معرفی میکند:
"من «بالتازار بلیک» دارای رتبه ۷۷۷ هستم."
🔹ارتقای رتبه در انتهای فیلم تصریح میشود: "«دیوید» به رتبهای بالاتر از استادش دست مییابد و این تنها به این علت است که او بهدلیل ویژگیهای خاص درونی که دارد، «انتخاب» شده است."
این برتری از چند سکانس فهمیده میشود:
در صحنههای آغازین فیلم «مرلین» بهدست «مورگان» دچار جراحت سنگینی میشود و در حال مرگ است.
در این زمان «بالتازار» در کنارش حاضر شده و شاهد مرگ او میشود و هیچ تلاشی برای زندهکردن او انجام نمیدهد؛
چون دارای چنان رتبهای نیست که از عهدهی این کار برآید؛
اما در سکانس پایانی فیلم، شاهدیم که «دیوید» استاد مرده خود را زنده میکند.
🔸۶. آخرالزمانسازی و منجیگرایی
🔹در اکثر فیلمهای آخرالزمانی هالیوود، نجاتبخش کرهی زمین باید از نژاد یهودی یا آنگلوساکسون باشد و اگر منجی یا منجیان غربی نباشند، همهی افراد بشر در خطر نابودی یا بردگی همیشگی شیطان هستند (فرج نژاد، ۱۳۸۶: ۸۸).
در این فیلم نیز منجی، فردی غربی است، جادوگری امریکایی.
🔹در صحنههایی که «بالتازار» در جستوجوی جوان مرلینی است، میبینیم وارد جوامع شرقی مثل هند میشود، اما اژدهای مرلین به کودکان آن سرزمینها، واکنشی نشان نمیدهد؛
این صحنهها نشان از این است که منجی، انسان شرقی نیست.
🔹از طرفی «دیوید» اگرچه یک آمریکایی است اما چهرهای غربی ندارد و پسری است با موها و چشمان مشکی؛
انتخاب چنین سیمایی بهعنوان منجی به این دلیل است که مخاطب شرقی نیز با او ارتباط برقرار کرده و او را بپذیرد.
اما بیانکردنی است که «دیوید» کارآموز استادی است با چهرهای صددرصد غربی و آنگلوساکسونی؛ استادی با موهای بلوند و چشمانی روشن؛
بنابراین چهره نیمهشرقی او، خللی به غربیبودن منجی وارد نمیکند!
🔹از آنجا که هالیوود برای القاء مفاهیم خود از ظریفترین نشانههای لفظی و غیرلفظی بهره میبرد و بیدلیل از نمادی استفاده نمیکند، میتوان گفت انتخاب نام «دیوید» تأکیدی دیگر بر منجیبودن و یهودیبودن او است؛
زیرا دیوید تلفظ انگلیسی داوود است.
🔹«ما مسلمانان داوود علیهالسلام را پیامبر میدانیم، اما یهودیان او را پادشاه و نماد قدرت و شوکت دولت یهود میدانند.» (شهبازی، ۱۳۸۴). بنابراین دیوید در این فیلم نماد پیروزی یهودیان بر شیاطین و برپایی سلطنت داوودی است.
مؤید دیگر بر منجیبودن داوود این است که در کابالیسم، اسطورهی سیاسی یهودی «پادشاهی خاندان داوودی» در آخرالزمان، جنبهای ملکوتی و رازآمیز عرفانی میگیرد
و در قالبی جدید چنین طرح میشود که نخستین تجلّی نور در کوه طور بر موسی (ع) بوده و سپس داوود (ع) نماد نور الهی و عامل آن در دنیای زمینی بدل میشود (فرجنژاد، ۱۳۸۶: ۸۹).
🔹آخرالزمانسازی، مؤلفهی مرتبط با منجیگرایی در این فیلم است.
فیلم «شاگرد جادوگر» از نوع فیلمهای آخرالزمانی متافیزیکیـجادویی است؛
در اینگونه فیلمهای آخرالزمانی، ساحران و جادوگران امروزی یا دیروزی، برای بهدست آوردن قدرت، عرصه را بر آدمی تنگ کرده و اوضاع را بهسمت وحشت و هراس واپسین روزهای حیات بشری پیش میبرند (همان: ۸۸).
🔹«مورگان» که پس از هزار سال از زندان تسخیرگر آزاد شده است، سعی میکند بهوسیله طلسم قیام، ارتش مرگ را بیدار کرده و جهان را نابود کند.
جستوجوی هزارساله «بالتازار» برای یافتن منجی و ظهور آنتیکرایست [مورگان] و رهاشدن او از زندان هزارساله، همگی مصادیق این هزارهگرایی آخرالزمانی در فیلم «شاگرد جادوگر» هستند.
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تصاویر حاوی مقادیر زیادی محتوای برانداز سوز
🔹اجرا در تمامی مدارس دخترانه
🇮🇷 بهمن ۱۴۰۱
🇮🇷 اینجا ایرانه،
🇮🇷 اینجا مردانش نمیبازن✌️
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت دوازدهم
سعد پنجه دستانش را از روی پیشانی تا میان موهای مشکیاش فرو برد
انگار فراموشش شده بود این دختر مجروحی که مقابلش مثل جنازه افتاده، روزی عشقش بوده
به تندی توبیخم کرد:
«تو واقعاً نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟
اون بچهبازیهایی که تو بهش میگی مبارزه، به هیچ جا نمیرسه!
اگه میخوای حریف این دیکتاتورها بشی باید بجنگی!
ما مجبوریم از همین وحشیهای وهابی استفاده کنیم تا بشار اسد سرنگون بشه!»
نمیدید در همین اولین قدم، نزدیک بود عشقش قربانی شود
به هر قیمتی تنها سقوط نظام سوریه را میخواست دیگر از چشمانش ترسیدم
درد از شانه تا ستون فقراتم میدوید،
بدنم از گرسنگی ضعف میرفت
دلم میخواست فقط به خانه برگردم
دوباره صورت روشن آن جوان از میان پرده پیدا شد.
مشخص بود تمام راه را دویده
پیشانی سفیدش از قطرات عرق پر شده
نبض نفسهاش به تندی میزد
با یک دست پرده را کنار گرفت تا زنی جوان وارد شود
خودش همچنان اطراف را میپائید مبادا کسی سر برسد.
زن پیراهنی سورمهای پوشیده و شالی سفید به سرش بود
کیفش را کنارم روی زمین نشاند
با مهربانی شروع کرد:
«من سمیه هستم، زنداداش مصطفی. اومدم شما رو ببرم خونهمون.»
بعد زیپ کیفش را باز کرد و با شیطنتی شیرین به رویم خندید:
«یه دست لباس شبیه لباس خودم براتون اوردم که مثل من بشید!»
من و سعد هنوز گیج موقعیت بودیم،
جوان پرده را انداخت تا من راحت باشم
میدید توان تکان خوردن ندارم
خودش شالم را از سرم باز کرد
با بسم الله شال سفیدی به سرم پیچید.
دستم را گرفت تا بلندم کند
هنوز روی پایم نایستاده، چشمم سیاهی رفت
سعد از پشت کمرم را گرفت تا زمین نخورم.
از درد و حالت تهوع لحظهای نمیتوانستم سر پا بمانم
زن بیچاره هر لحظه با صلوات و ذکر یاالله پیراهن سورمهای رنگی مثل پیراهن خودش تنم کرد تا هر دو شبیه هم شویم.
از پرده که بیرون رفتیم، مصطفی جلو افتاد تا در پناه قامت بلند و چهارشانهاش چشم کسی به ما نیفتد
من در آغوش سعد پاهایم را روی زمین میکشیدم
تازه میدیدم گوشه و کنار مسجد انبار اسلحه شده است…
یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای گلوله؛
نمیدانستم اینهمه ساز و برگ جنگی از کجا جمع شده
مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند
به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد:
«سریعتر بیاید!»
تا رسیدن به خانه، در کوچههای سرد و ساکت شهری که آشوب از در و دیوارش میپاشید، هزار بار جان کندم
درهر قدم میدیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7762
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حال و هوای صحن و سرای "حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام"
🌙نماهنگ شب آرزو ها همین آرزومه...
🎤کربلایی "#حسین_طاهری
ارباب بى كفن، همه عالم فداى تو
زهرا گرفته مجلس روضه براى تو
در لیلة الرغائب و در بین روضه ها
ما آرزویمان شده، كربُ بَلاى تو
#شب_جمعست_هوایت_نکنم_میمیرم
#لیله_الرغائب
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
۱۰۰بار ببینیم...
والله والله والله ...
در #قیامت خواهیم دید که مهمترین #محور_محاسبه ...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
علامه حسن زاده آملی :
من نمی گویم چه دارید و چه ندارید،
اگر میل شب و سحر دارید،
همه چی دارید؛
خدا شما را دعوت کرده،
مهمان یارید.
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🤲 #دست_توسل
🔴🔵 فضیلت صلوات از شامگاه پنجشنبه تا غروب روز جمعه
🔺 امام صادق(ع) میفرماید:
🔹 هنگامی که شام پنجشنبه و شب جمعه فرا میرسد، فرشتگانی از آسمان نازل میشوند که به همراه خود قلمهایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمیکنند.
📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴
🌕 منتظرین گرامی صلوات از بهترین ادعیه برای حاجت روایی است و چه حاجتی بالاتر از فرج امام زمان (عج)
🌹 در این فرصت طلایی امام خود را یاری کنید با دعا برای ظهور با ذکر صلوات همراه با عجل فرجهم
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee