🔴⚫️ #استادصمدی_آملی حُر که انقدر آقا را ندیده، حر اهل کوفه بود، اما جان او با آقاست؛ اهل ولایت آقاست؛ و بالاخره او را نجات داد. در مقابل آقا نایستاد. آمد در محضر آقا شهید شد. _________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

#استادصمدی_آملی #اولین_قتیل_کربلا ⌛️زمان: ۲:۳۰ دقیقه __ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🔴⚫️ #استادصمدی_آملی 🔴⚫️ #اولین_قتیل_کربلا شمر لعین آمد نامه آورد امان‌نامه هم آورد برای عباس وقتی رسید به کربلا از عمر سعد پرسید که پیام و نامه را به او برساند، گفتند که او در شط فرات دارد شنا می‌کند، منظور از فرات ، یعنی همین رودخانه یا نهر توی درون نخلستان، و رفته درون آب از شدت گرما و خستگی و مثلاً چه. ایشون رفت پیشش و گفت که باید نامه آوردم بخوانید موضع تعیین کنید، اگر می‌خواهی در لشکر و فرماندهی اش بمانی که خوب حمله را باید آغاز کنیم ، چون عبیدالله نوشت که بلافاصله باید کار را یکسره کنی ، چرا این‌قدر کش می‌دهی؟ چرا به درازا می‌کشانی؟ ما ترا نفرستادیم که از حسین دفع شر کنی. ماتو را فرستادیم امر ما را بروی آن‌جا اجرا کنی ؛ امر ما هم این بود برو پیش حسین بگو چرا آمدی؟ حالا به هر دلیلی آمد، به او بگو: یا باید بیعت بکنی، یا باید تو را پیش امیر ببریم، یا گردنت را می زنیم؛ تو امر را اجرا کن. ایشون وقتی آمد عمر سعد لعین دیگر نتوانست براساس هواپرستی خودش را قانع کند، دست از کشتن حسین بردارد، مثل حُر مردانه‌وار بیاید. حُر که آنقدر آقا را ادراک نکرده بود، آن جوری که عمرسعد با آقا در مدینه هم کوچه بودند توی کوچه و خیابون و بازی و امور دیگر در همه جا همدیگر را روز می‌دیدند حُر که این‌قدر آقا را ندیده، حر اهل کوفه بود، جزو طایفه ریاحی کوفه بودند، اما جان او با امام حسین که اهل ولایت آقاست و بالاخره او را نجات داد در مقابل آقا نایستاد و آمد در محضر آقا شهید شد، «اوّلُ قتیلٍ » در روز عاشورا حر است. اما عمر سعدی که این‌جا همسایه هست و یک عمر حسین دیده... _________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

✅معرفی کانال خوب مداحی پیشنهاد عضویت🔰🔰🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/2818441239C7457dff5c6

#استادصمدی_آملی #آتش_و_عطش_عاشورا ⌛️زمان: ۵:۵۲دقیقه __ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🔴⚫️ #استادصمدی_آملی 🔴⚫️ #آتش_وعطش_عاشورا روز عاشورا ۲۱ مهر واقع شد بیست و یک مهر هنوز در عراق گرمی هوا کاملاً مشهود است. یک مشکلی هم که در عاشورا پیش آمد : آقا برای حفاظت اصل زن و فرزند و عقبه نیرو کم دارد، نمی‌تواند از این ۷۰ _۸۰_ صد تا نیرو نمی تواند بیاورد در یک بخش عظیمی به عنوان نگهبانی استفاده کند، مجبور شد که یک کانالی دور تا دور خیمه ها زدند، نیزار نزدیک بود، رفتند از نیزار نی چیدند و آوردند این کانال را پر از نی کردند . صبح عاشورا آتش زدند که خوب تا این نی ها بسوزد خیلی‌حایل شد. گرچه دشمن در چند مورد توانست حتی بعضی از افراد دشمن توانستند از این آتش هم بگذرند وارد خیمه های اصحاب اباعبدالله شوند چند تا از خیمه ها را آتش کشیدند که جناب حبیب و حضرت عباس رفتند آتش را خاموش کردند. ولی خوب این باعث شد، البته بنابر نقلی می گویند ابری آنروز به تعبیر امروزی ها میگویند هوا نیمه ابری نسبتاً ابری هم در آسمان کربلا ظاهر شد اما عملاً گرمای ۲۱ مهر عراق همچنان می شود گفت شبیه تابستان ما را دارد از نظر گرما؛ ولی این نی ها که آتش زده بود به دور تا دور خیمه ها شوخی نبود این همه آتش در فضای محیط پخش شد. دیگر منطقه کلا گرم گرم. داغ داغ . و لذا تشنگی توی حرم از صبح شروع شد . خوب به اندازه‌ای نی هم ریخته بودند این همه اصحاب حدود ۱۰۰ نفر ۱۵۰ نفر اینها همه رفته بودند برای آوردن نی و ریختن آن در کانال. حالا ببین چقدر نی آمده بود. وقتی اینها آتش خورد آنقدر آتش قوی بود که حتی مقابل دشمن یک سنگری کأنّه زده شد که نتوانستند به آن صورت از عقب، حمله به حرم امام حسین و حمله به اصحاب کنند. چون همچنان نگران بودند که در مقابل همین تعداد کم چه جور باید مقاومت کرد. و لذا حمله هجومی آوردند که بیش از ۵۰ تا از صحابه امام حسین را اول صبح شهید کردند که تقریباً دیگر دست آقا خالی شد ، یعنی مُعظَم نیروهای آقا با یک حمله هجومی زده شدند ؛ شهید شدند. حمله سنگین بود ۳۰ هزار نفر، این طرف ۱۵۰ نفر، لذا ۵۵ نفر در حمله اول رفته بودند. غرض این تشنگی در صبح عاشورا شروع شد خوب قطعاً آتش نیزارها، و نی هم سبز بود نه خشک. نیزار کنار رودخانه فرات بود ؛ البته رودخانه فرات آن روز ۱۴۰۰ سال قبل . الان خود ماها این نهرهای زمین مان را در دوران کودکی مان چقدر عمیق می دیدیم؟ الان می بینیم کل نهرها همه پر شده است. نهرهای چند متر عرضی، الان تبدیل شده به نیم متری و یک متری و امثال اینها . آن موقع خیلی فرات و این رودخانه ی منشعب از فرات خیلی وسیع بود. طوری که رفتند نی آوردند خوب اگر بعضی نی ها خشکیده بودند اما اکثر این نی ها به صورت سبز بودند. نی سبز هم تا سوخته شود طول میکشد . خشکش زود می سوزد اما سبزش به راحتی نمی سوزد و لذا آتش این نی ها با این فضای وسیع به نسبت به خیمه ها. می بینید این آتش شدت عطش را بر اهل حرم تحمیل کرد . و لذا بچه ها تشنه، زنها تشنه، آن هم باز حضرت زینب از ترس اینکه مبادا بچه ها مورد اصابت تیر واقع شوند همه را درون خیمه ای جمع کرد، زن ها و بچه ها را خب خودبخود پرده خیمه افکنده بالای خیمه هم پوشیده که مبادا تیر مورد خدشه قرار بدهد عزیزان داخل رو، از آن طرف هوای محیط داغ ، آفتاب هم نسبتاً آفتاب گرم سوزان، جمعیتشان هم اگر بیان امام باقر را فقط گوش کنیم ۶۶ زن و کودک، دیگر چادرهای گروهی به اندازه مثل این حسینیه که نبود که، چادر گروهی محدود بود، این جمعیت شدت گرما دیگه زحمت ساز شد. بچه‌ها بهانه تشنگی می گرفتند، بهانه بابا می‌گرفتند... _________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

#استادصمدی_آملی #قامت_مستور_زینب ⌛️زمان: ۴:۳۰ دقیقه _________________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

⚫️🏴 #استادصمدی_آملی ⚫️🏴 #قامت_مستورزینب این هم یکی از عزیزان شهدای کربلاست که همسایگی امام حسین در مدینه هست؛ شخصی است به نام مازنی نام است، یحیی مازنی جزو شهدای کربلاست؛ اینها همسایه هست ، نقل می‌کند: وقتی حضرت زینب را در کربلا و چون همراه آقا آمد از مدینه به مکه و از مکه به کربلا ، دید آقا با خود زینب آورده اهل‌بیت آورده، صحنه های این جوری را مشاهده کرد ، نقل می کند، می گوید که: عجب، زینب کارش به جایی رسید آمد به کربلا ، من همسایه ی امام علی بودم یک بار نشد که ما قامت زینب را به عنوان یک همسایه ببینیم. یکی از شهدای کربلاست، می گوید یک بار نشده ما زینب را ببینیم. اگر زینب احیاناً می خواست برای زیارت قبر جدش هم به مسجد برود می گفت ما بار ها دیدیم که وقتی شب هوا تاریک می شود عباس از دروازه شان می آید بیرون، کوچه را یک نگاه می کند می بیند کسی که نیست می آید داخل، بعد می دیدیم که علی جلو بیرون می آمد پشت سرش زینب که حسن سمت راستش بود و حسین سمت چپش و عباس عقب این قافله ؛ چهار نفری دور زینب را گرفته می آمدند می بردنش سر قبر جدش رسول خدا. این دختر آنچنان قابلیت روحی دارد آنچنان حقیقت و ظاهر و باطنش پاک و مزکّی هست، شأنیّتش بالاست که چشم ها لیاقت دیدنش را ندارند، حتی چشم زن ها! دختر عزیز خانوم گرامی، اگر می گویند حجاب داشته باش که چشم نا محرم به تو نیفتد، وقتی محرم شدی دیگر از آن به بعد راحتی. برای اینکه جسم طبیعی تو و بدن مادی تو که خدای متعال آن را ساخته این قدر با ارزش هست که هر چشمی نمی تواند اورا ببیند، لیاقتش را ندارد ببیند. هم خود صاحب چشم ضربه می بیند هم به تو ضربه وارد می آورد، از بس که تو با ارزشی. و لذا گاهی می گفت: وقتی می رفتند، اگر سر قبر حضرت، چراغی، شمعی چیزی روشن بود، مصباحٌ، جناب امیر المؤمنین یک کمی حرکت را سریع تر می کرد می رفت آن چراغ را مقداری کم می کرد که به آن صورت، قامت زینب پیدا نباشد. بعد این زینب آمده در کربلا و یکدفعه سی هزار لشگر عصر تاسوعا حمله ور شده اند به خیمه های ابی عبد الله و به اردوی امام حسین در حالی که اردوی امام حسین هیچ آمادگی ندارند، اصلا کسی فکر نمی کرد شمر از کوفه دارد می آید رسید به کربلا مستقیم رفت پیش عمر سعد، عمر سعد هم بعد از این نامه و وصول نامه دستور داد: یا خیل الله ارکبی و بالجنة أبشري کل لشکریان او به حرم آقا و اردوی آقا حمله ور شدند. حضرت زینب دید جمعیت یکسره دارد می آید این طرف. _________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🏴 إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون رحلت عالم ربانی، عارف صمدانی حاج مهدی سمندری از شاگردان برجسته و عرفانی حضرت علامه حسن زاده را خدمت خانواده و شاگردان ایشان تسلیت و تعزیت عرض می کنیم. 🏴 @samad1001