عاقبت بیادب
_______________________
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
نجم الدین
#استادصمدی_آملی #مبخث_ادب_مع_الله ✳️ جلسه سوم ⌛️زمان: ۵۸:۲۱ دقیقه __________ 🍃بانک صوت علامه دهر🔰
ادامه مباحث
جلسه سوم ادب مع الله
پایان تقریر جلسه سوم🌺🌺
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
شب سوم محرم الحرام است ما اگر این ایام را واقعاً نتوانیم خدای نکرده وقت ما از دست میرود و دیگر راهی برای نجاتمان نخواهد بود من امشب نزد عزیزانم با توسل که دارم من میخواهم خدمت جناب حر وقتی آمد خدمت جناب سیدالشهدا با اینکه هزاران نیرو هم داشت و یک فرمانده قوی هم بود هر کسی بود که واقعاً کمتر کسی پیدا میشود برسدخدمت جناب سیدالشهدا در بین راه که می خواسته رسول را پیش عبیدالله ببرند موقع نماز ظهر شد فرمود اذان دادن تا نماز بخوانیم اذان اذان را که گفت رو کرد خدمت جناب حر فرمود اقا جان شما میخواهید نماز بخوانید عرض. کرد اقاجان میخواهم با شما نماز بخوانم حتی نمازشان را خواندند و نماز عصرشان تمام شد حضرت به اصحابشان دستور دادند که کسی در کوفه ما را نمیخواهد ما برمیگردیم به مدینه حر فرمود که من وظیفه دارم شما را به کوفه ببرم نمیگذارم به مدینه برگردید آقا فرمودند من به کوفه نمیآیم حر برگشت و فرمود آقا من شما را به کوفه میبرم حر گفت من مامورم که شما را به کوفه ببرم و شما باید با من بیایید حر گفت اقا شما اینقدر سماجت نکنید من یک وظیفه ای دارم من مامورم شما را ببرم و ببینیدکه 18 هزار شمشیر زن دنبال من هست و من نمیخواهم بین من و شما درگیری شود و من به شما جسارتی کنم ببینید این نهایت ادب است جناب سیدالشهدا گفتند من نمی ایم و از مرگ هم هراسی ندارم اگر ما را رها کنید به سوی مدینه برمیگردیم جنگ و دعوا هم نداریم خودتان نامه دادید امدم الان هم که نمیخواهید برمیگردم دعوا که نداریم از حر که اصرار که نمی گذارم بروید و از اقا که رو به حر کردند فرمودند چه میخواهی مادرت به عزایت بنشیند گفتند حرف اساسی بزن چه میخواهی من برای اشوب که به کوفه نیامدم چند نفر نامه نوشتندکه من به کوفه بیایم و نامه ها را در اوردندو گفتند اینها نامه هایی است که شما از من دعوت کردید که بیا من هم امدم حالا با 18 هزار نفر میخواستید با من بیعت کنید واسه من نامه نوشتید و بیعت کردید که بیا من هم امدم حالا نمیخواهید بیعت کنید من هم میخواهم برگردم تو چه میخواهی از ما مادرت به عزایت بنشیند ...........
✅پست8⃣6⃣
_____________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
وقتی حر این جمله راشنید این جمله در عرب خیلی حرف تندی است وقتی این جمله رابه همدیگر بگویند یعنی طرف خیلی اوقاتش تلخ شده که این جمله را میگوید وقتی این حرف زده میشود یعنی کار به دعوا کشیده میشود و کار به جایی رسید که فرزندان ابی عبدالله به گریه در امدند برگشت و گفت اقا من نمیتوانم حرفی بزنم چون مادر شما فاطمه زهرا است خوب این نهایت ادبه.که اینگونه رفتار میشه.ادم باید اگر دشمنی هم بکند باید در ان ادب داشته باشد حر گفت حالا که اینطوره نه شما به کوفه بیایید و نه به مدینه بروید ونه حرف من باشه و نه حرف شما .بگذارید من نامه ای به عبیدالل بنویسم و بگویم بین من و شما چه اتفاقی افتاده ببینم چه میگوید بعد دستور امد امروز که روز دوم محرم است و ابی عبدالله نماز را که خواندندو قرائت کردند دستور دادند که حرکت کنید یک مقدار که راه رفتند رسیدند به سرزمین کربلا .به سرزمین کربلا که رسیدند مشتی خاک برداشتند بو کردند و گفتند این بو اشنا است همین جا پیاده میشویم .بعد فرمودند ما در جنگ صفین که با پدرم علی داشتیم میرفتیم جبهه .برای رفتن به جبهه معمولا باید از کربلا میرفتند عبور میکردند. 20 سال قبل که میخواستیم برویم جنگ صفین با پدرم علی از اینجا گذشتیم .اقا به اصحابشان فرمودند به همین جا که رسیدیم پدرم حالشان منقلب شد و چهره اقا عوض شد و مشتی از خاک اینجا را برداشتند بو کردند وفرمودند در همین مکان که 200 پیامبر شهید شدند و 200 سبت هم، سبت فرزند بزرگ نوه ای را میگویند فرمودند در اینجا یکی از فرزندان پیامبر به شهادت میرسد که دیگر مثل انها نه شهیدی امد و نه شهیدی خواهد بود.
✅پست9⃣6⃣
_____________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
این خاطره را جناب ابا عبدالله برای اصحاب نقل کردند.20 سال قبل هم که داشتند به جنگ صفین میرفتند شمر هم در میان انها بود که شمر در جنگ صفین در رکاب حضرت علی به عنوان یک رزمنده بود.که وقتی اقا این جمله ها را میفرمودند شمر هم حضور داشته و بعد میگوین حضرت امیر یک نگاهی به شمر کردند و گفتند شمر ان روز حواست را اینجا جمع کن ومن تصورم این است که در قضیه کربلا از ش خبیث تر نمیتونه باشه عمر از یک طرف خبیثه و در قضیه کربلا شمر از همه خبیث تر بودامام فرمودند پدرم مشتی خاک برداشتند و فرمودند این محل همان جایی است که شهیدان که گفتم در این محل به شهادت میرسند و روبه اصحابشان فرمودند باید همین جا پیاده شویم. دیدند از دور سواره ای امد و خیلی بی ادب بعد جناب حر و اصحابشان هم کنار ابا عبدالله بودند .وقتی امد از حضرت رو برگرداند و به حر سلام کرد بعد خبر رسید که نامه از عبیدالل بود که هر کجا نامه به دستت رسید همان جا حسین را متوقف کن و در بیابانی باشد که به روستاها نزدیک نباشد که مبادا از انجا ها کمک بگیرند یا اب و نان بگیرند و هیچ نزدیک نهر و چشمه ای هم نباشد و جایی باشه که ما بتونیم این ها را تشنه تشنه به شهادت برسانیم .خوب تمام این کارها را حر کرد و حر نگذاشت اقا به مدینه برگردد نامه که امد دیگر سید الشهدا فرمودند ما باید همین جا باشیم و همین جا به شهادت برسیم و از همین جا باید فرزندان من به اسارت بروند.من امشب میخواهم توسل کنم به جناب حر که هر کس هر حاجتی داره ان شا الله حاجتش بر اورده شود.حر امد نامه را برای امام حسین گفت که عبیدالله گفته من شما را همین جا نگه دارم .
✅پست0⃣7⃣
_____________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
روز سوم محرم بودکه.عمربن سعد با چهار هزار نیرو فرستادند به طرف کربلا.وقتی روز عاشورا شد حر دید که مثل اینکه شهید کردن حسین قطعی شده چون اوایل باورش نمی امد که کار به اینجا بکشه و حر اگر احساس میکرد که عبیدالله نقشه قتل دارد شاید این کار را نمیکرد .ایشان فکر میکرد شاید عبیدالله میخواهد ایشان را بیاوردکوفه حبس کند .روز عاشورا متوجه شد مثل اینکه جنگ قطعی شده روز عاشورا امد فرمانده اصلی لشکر را به عهده گرفت و شمر لشکر پیاده سوار را به عهده گرفت .حر فهمید که این ها نقشه حمله به ابی عبدالله را گرفته اند و به لشگریان و یاران ابی عبدالله را گرفته اند .حر انشب تا صبح عاشورا نتونست بخوابه وبه یکی از همراهانش صبح عاشورا گفت من الان خودم را بین جهنم و بهشت میبینم.می گویند آب دادن اسبش را بهانه کرده بود و به همراهانش گفت شما صبح اسب تان را آب دادهاید آنها گفتند بله حر گفت متأسفانه من فراموش کردهام اسبم را آب بدهم و اسب را راهی کرد و نیروهای تحت امر حر دیدند که حر به سمت خیمه اباعبدالله می رود و لشکر را دور میزد و آمد طرف خیمه اباعبدالله وقتی نزدیک شد از اسبش پیاده شد بعضیها نوشتهاند وقتی حر از اسبش پیاده شد برای اینکه یاران اباعبدالله یا عزیزانشان یک وقت فکر نکنند که حر دسیسهای دارد می گویند حر کفشهایش را درآورد. و به گردنش آویزان کرد و گفت من غلط کردم و افسار اسب را انداخت پایین و گفت من با شرمندگی دارم میآیم. ابیعبدالله به اصحابشان گفتند حر دارد می آید بگذارید بیاید. همانی است که به مادرمان زهرا جسارت نکرده. نزدیک حضرت که شد با شرمندگی سلام کرد گفت آقا من را ببخشید من کسی بودم که کارتان را به اینجا کشیدم. حر عرض کرد من آمدهام توبه کنم آیا توبه من قبوله. حر یعنی آگاه. حر در این وضع چرا ما تو را قبول نکنیم حضرت اینگونه فرمودند حر جواب داد آقاجان اجازه دهید تا من پیش زینب عذرخواهی کنم چون من آن روز دل زینب را به درد اورده ام.
✅پست 1⃣7⃣
_____________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
هدایت شده از بانک صوتی علامه دهر
Adab14.mp3
6.58M
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
✳️ جلسه چهاردهم
⌛️زمان: ۵۲:۵۶ دقیقه
__
🍃بانک صوت علامه دهر🔰
@samad110
http://eitaa.com/joinchat/3192193037C65b2c2e4d5
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
در بحث ادب مع الله معنای لفظ ادب روشن شد و مراعات ادب در امور اجتماعی و یا براساس آنچه را که عقل تنظیم می کند ویا براساس آنچه که شرع بیان می کند بیان شد به نحواجماع یکی از شعب مسئله ادب ادب مع الله است که این بزرگترین شعبهای است که برای کسی که سالک الیالله است امری است ضروری در رساله شریفه نورعلی نور بخش اولش که در مورد ادب مع الله فصل دهم است در چند مطلب این بحث را گذراندم که حالا با توجه به تعداد کمی جلساتی که در پیش داریم عبارات را میخوانیم و در وسع جلسه حرف میزنیم در ادب مع الله حضور قلب باید که در خطاب و مناجات توجه به حق در خطاب و مناجات توجه به حق باید. وگرنه دعا با انصراف قلب به غیر و عدم توجه به حق سبحانه محض سوء ادب است و این دعا قرب نیاورده بعد میآورد .این بخش اول مسئله ادب مع الله است
✅پست2⃣7⃣
____________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
بعددر پیشگاه حق ادب اقتضا میکند که انسان دائماً حضور داشته باشد حضور آن حالتی است که عبد خودش را در پیشگاه حق مشاهده می کند و می یابد و میفهمد و میچشد که در پیشگاه اوست در نزد اوست اگر این حضور عندیت درست شد معلوم است که ادب با خدای تبارک و تعالی مراعات می شود این حضور در امر عبادات یک امر لازمی است گرچه وقتی فقه را باز میکنید ،فقه میگوید که شما در ابتدای نماز تان وقتی بگید من نماز میخوانم قربةالیالله و تکبیرةالاحرام را گفتید این نماز شما صحیح است این صحت و عدم صحت ،صحیح و عدم صحیح در نزد فقیه است .بحث صحت عبادت غیر از بحث قبولی عبادات هست. چهبسا نمازی صحیح باشد ولی مقبول نباشد چه بسانمازی صحیح نباشد ولی مورد قبول واقع شود اگر نماز یا عبادت بر اساس حضور انجام گرفت این عبادت مقبول است عبادت را بر اساس فقه صحیح انجام بدهد
✅پست3⃣7⃣
____________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
شاید یک چوپان بیابانی باشد که در پیشگا ه خداوند حضور دارد وواقعا هم خدا را دوست دارد و به نماز هم می ایستد امانماز را وقتی پیش یک عالم تحویل می دهد خیلی جاها را هم غلط می خواند.که آن عالم می گوید که نماز شما از جنبه فقهی صحیح نیست نماز غلط دارد اما او واقعاً در دلش خدا را دارد او حقیقتاً با خداست این نماز را می گویند نماز مقبول .درست است پیش یک عالم برود نماز صحیح نیست اما نماز مورد قبولی حق است چرا برای اینکه ایشان حقیقتاً در آن عبادت خدا را میخواهد و دوستش دارد و لذت میبرند که دارد با او حرف میزند منتها نحوه حرف زدن را خوب بلد نیست خداوند وقتی بنده اش در پیشگاهش حاضر شود او از حضور این عبدش لذت میبرد ولی او هم در مقام تلفظ حرف زدن را هم بلد نباشد خیلی در مقام لفظ حرف زدن رو هم شاید بلد نباشد اما در مقام حضور حقیقتاً خدا او را دوستش دارد می گوید این حقیقتاً با من است دارد با من حرف میزند انصافاً روبرو با من حرف میزند.
✅پست4⃣7⃣
____________________________
⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است.
🌿کانال نجم الدین🔰🔰
@samad10001
http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0