.
♻️ آقای رئیسجمهور، خدا وکیلی شانس آوردید که منتقدان شما نجابت به خرج میدهند و این تیکهها را دستمایه طنز و طعنه و تمسخر شما نمیکنند؛ شما را شش کلاسه و بی سواد خطاب نمیکنند؛ حتی طرفدارانت وقتی اعلام میکنی که از روی متن بخوانی خراب میکنی، برایت کف هم میزنند! کافی بود در دوره شهید رئیسی یکی از این اتفاقات رخ میداد تا شش ماه سوژه رسانههای نانجیب اصلاحطلب و برخی سلبریتیهای سیاسی و ... میشد!
#دلم_برای_رییسی_سوخت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 منشه امیر رئیس رادیو اسرائیل: دیشب خواب عجیبی دیدم که ایران در سرتاسر منطقه مسلط شده بود و مسجدالاقصی را آزاد و اسرائیل را نابود کرده بود!
اصلاح طلب کیست؟!
موجودی ماله کش و آفتابپرست که بسته به منافعش رنگ عوض می کند.
#سرطان_اصلاحات
#شهید_جمهور
🔻حالات آقای معین التجار(همسر بانو امین) پس از اینکه متوجه شد همسرش به درجه اجتهاد رسیده
✍کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت. باورش سخت بود. همسری که تمام لباسهای شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود. همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش میکرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد
همسری که مهمانهای زیاد او را با خوش رویی پذیرایی میکرد. همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود. باورش نمیشد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد. صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش، اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود
گامهایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار وجودش را فراگرفته بود و عجیبتر از همه اینکه همسرش در اینباره هیچگاه چیزی به او نگفته بود. البته شاید خیلی هم نباید تعجب میکرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس
از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست. می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت مینگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است. شنیده بود که بانو وقتی خانمهای دیگر را موعظه میکند میگوید: اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن!
شنیده بود که میگفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانهداری نیست. لذا بهترین خانهداری ها را میکرد. دائما میگفت زن از خانه شوهر به بهشت میرود، از خانه شوهر هم به جهنم میرود. خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمیدانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو!
اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود. یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان میکند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که میآمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود. آن گاه که جگر گوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت
هنوز از این حالت روحی ساعتی نگذشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت. گویا خدا میخواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد.
خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن میگردم ولی نمیدانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود. همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازیهای کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود.
حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی میدید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت میکرد و شکرگزاری. استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم.
خیلی وقتها بانو این ابیات را زمزمه میکرد.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند // فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی // دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
معین التجار بالاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی میکند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسلمان شدن دسته جمعی در فرانکفورت آلمان
فقط جمعیت و ببینید😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موكب شیعیان چین در مسیر پیاده روی اربعین
🔷 ۲۶ مرداد سالروز بازگشت اسرای سرافراز اسلام به میهن گرامی باد.
♦️امام خمینی (ره): «اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود.»
🔹این شهید بزرگوار از نیروهای اطلاعات عملیات مشهد بود که در عملیات کربلای ۴ اسیر شد و هویتش در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیمی و خودفروخته به نام «م.ر» و به وعده تعلقِ غذای بیشتر به او لو رفت!
🔹در شکنجه گاه مخفیانه تکریت ۱۱، بعثی ها او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمرش زدند، با پا شیشه پنجره سرویس بهداشتی را شکستند و بدن نیمه جان و لخت شده اش بر روی آن انداختند و او را غلط دادند و سپس بر زخم هایش نمک پاشیدند و با یک فرچه مخصوص شستن لباس به شدت زخم هایش را خراشیدند و سیم برق را در حالی که دستانش بسته بود به او متصل کردند!
🔹فریادهای او فضای حمام را پرکرده بود و در حالی که از ائمه اطهار (ع) یاری میطلبید، یک بعثی شمر صفت به نام عدنان برای اینکه استغاثههای وی به درگاه خداوند و فریادهای یا زهرایش را خفه کند، یک صابون را در دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی آن کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و با شهادتی مظلومانه به کاروان عاشورا پیوست! او کسی نبود جز شهید محمد رضایی از مشهد، شادی روحش صلواتی قرائت نماییم.
🔸منبع: «آزاده سرافراز سید محسن حیدری، خبرگزاری دفاع مقدس، ۱۴۰۲/۲/۴، کدخبر: ۵۸۴۹۲۵»
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراقب اسکناس تقلبی صدهزار تومانی باشید ، طریقه شناسایی رو یاد بگیرید
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا دیروز آمریکا رو میزد تو سر ایران
الان که میگیم آمریکا اینطوریه اونطوریه
میگه ما چه کار به آمریکا داریم
آمریکا مشکل داره مشکلات ما حل میشه؟
داداش
من نگران تسمه تایم و سگ دستت هستم
وگرنه بیماری خودتحقیری تو که درمان شدنی نیست
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای جنجالی یک زن بریتانیایی درباره مسلمانان
من وقتی در اثر مصرف مواد مخدر نشئه بودم و لخت کنار خیابان افتاده بودم، مرد مسلمانی مرا پیدا کرد و مرا پیش همسرش برد
همسرش مرا حمام کرد و لباس پوشاند، غذا داد و به من عشق ورزید و مرا به محل امنی رساند
مسلمانان باعث نشدند این کشور ناامن شود، آنها شگفت انگیز و مهربان و متین و دلسوز و بخشندهاند، آنها ستون بسیاری از جوامع هستند.
خیلی خشمگینم که ما آنقدر وقیح هستیم که به یکی از زیباترین و لطیفترین ادیان میگوییم خشن.