اسم پدر بزرگم قاسمعلی بود
تو روستا بهش میگفتن کبلا قاسم
اون اوایل که جنگ ایران و عراق
تموم شده بود با مادر بزرگم و عموم
رفتن کربلا ،اون زمانی که هنوز درودیورای
حرم پر از تار عنکبوت بود و زن و مرد یه
جا زیارت میکردن ... خودش میگفت اجازه
نداشتیم کتاب دعا با خودمون ببریم داخل
چون صدام لعنت الله به سربازاش دستور
داده بود اگه دست کسی مفاتیح دیدین
ازش بگیرید ...
اون سالها راه کربلا بسته بود
ولی بنیاد شهید مدتی بود شروع
کرده بود خانواده شهدارو میبرد ...
پدربزرگ و مادر بزرگمم چون والدین
شهید بودن روزیشون شد و رفتن ...
عموی شهیدم یه استعداد عجیب هنری داشت
مخصوصا تو نقاشی که هنوزم چندتایی از
نقاشی هاشو به یادگار داریم... یه قاب عکس چوبی درست کرده بود و بالاش نوشته بود:
یازیارت یا شهادت هنـــــوزم اون
قاب عکس رو طاقچه خونه هست...
شهدا راه کربلارو باز کردن ولی خودشون
با حسرت و آه تو نیمه شبا برا فراق کربلا
مثل ابر بهار گریه میکردن ... تهشم
مزدشونو گرفتنُ رو پای ارباب جون دادن...
منی که نوهشونم اونقدی خوب نیستم
که ادعا کنم باقیات صالحاتم براشون
ولی پسر شهیدشون گواهه اینه که
عقبه ی خوبی داشتیم ... چون هرکسی
لایق این نیست که بچهشو تو راه خدا
و دین فدا کنه... خدا یه چیزی درونشون
دیده بود که این تـــــوفیق رو بهشـــون
عنایت کرد....
ننه سکینه هم آدم عجیبی بود که شاید سر یه فرصت مناسب ساعت ها از سیمای وصلش و خاطراتش براتون گفتم ... فقط همین یه مورد رو بگم که ننه سکینه هم مادر شهید بود هم
خاله ی دوتا شهید. شهید عنایت الله رزاقی
که پسرِ خاله رقیه خدابیامرزه و شهید مدافع
حرم حسن رزاقی که پسر خاله حمیده بود ...
حالا ببینید عقبه ی ننه سکینه و خواهراش چه
محشری بوده که سه تا خواهر هر کدوم یه
شهید تقدیم این نظام و انقلاب کردن ...
همیشه بهش میگفتم حاج خانم دعا کن
شهید بشم ! دوتا شهید محمدعلی داشته
باشی😄 اینجوری اونور دوتا پارتی داری
ی اخمی میکرد و به زبون محلی میگفت
خِدا تِرِ بَبا نَنِتی بِ بَداره ... (خدا تورو برا
پدر و مادرت حفظ کنه ) منو خیلی دوست داشت یجور عجیبی! حالا نمیدونم به این
خاطر بود که اسم پسر شهیدش رو ، رومن
گذاشته یا ....
من نوه اول نبودم؛ قبل از من چندتا نوه ی پسری دیگه داشتن ولی این توفیق نصیب
من شد. منم تو عالم بچگی به بقیه پسرعموها و پسر عمه ها پز میدادم که اسم عمو رو گذاشتن رو من دلتون بسوزه 😆😐
✉️ #ناشناس
خیلی ممنونم از محبتتون
ان شاءالله که شهیدشون
شب جمعه ها بین الحرمین
دعاگوتون باشن ...
خلاصه کنم حـــرفمو
(این همه گفتی تازه میگی خلاصه کنم😐)
اگه می بینید عاشق خدا و اهل بیتید
اگه چشاتون با شنیدن
اسم امام حسین(ع) تر میشه
اگه می بینید دلتون با این نظام و
این انقلابه و شهدارو دوست دارید
درود بفرستید به روح نسل های
گذشتهتون که خون دل خوردن اونا
بوده که الان به ثمر نشسته ...
گاهی یه قدم کج برداشتن یه لقمه ناپاک
خوردن، یه نگاه اشتباه و ... سرنوشت
یک نسل رو به کلی تغییر میده ...
حالا میخوام باهم یه قرار بذاریم
اونم اینکه از این به بعد
گذشتگانمون رو تو ثواب
تمام کارهای خیری که انجام میدیم
شریک کنیم... علی الخصوص
اعمال ماه شعبانمون...
اگه موافقید همین حالا
یه حمد+سه تا قل هو الله+ یه اناانزلناه
هدیه کنید به همه ی اسیران خاک 🌹🌿