ساعت ۱٠ صبح رفتم برای آزمون که شکر
خدا به دعای شما با نمره ی عالی قبول شدم
تا آزمون تموم بشه شد نزدیک اذان ظهر برای نماز رفتم امام زاده طاهر(ع) و بعدشم توفیق شد برم زیارت شهدا...
در حد آبرو دعاگوتون بودم
و حوائج جمع رو درنظر گرفتم
ویژه اونایی که تو این مدت
التماس دعا گفتن...
شب جمعه است یاد کنیم
شهدا و اموات رو با صلوات
تو این ماه ۳ تا عروسی
دعوتیم که اولیش امشبه...
امشب عروسی یکی از بستگان
نزدیکه؛ ولی متاسفانه همراه
با دو فعل #حرام ؛ یعنی
موسیقی، رقص و...
برای همین ما اول مراسم نرفتیم
و گذاشتیم برا ســــاعت ۱٠ بریم
که مطمئن باشیم بزن و بکوبشون
تموم شده... اونم فقط برا اینکه
هدیه شونو بدیم و تبریک بگیم...
بلطف خدا تقریبا ۱٠ ساله تو مراسماتی که
رقص و موسیقی باشه شرکت نمی کنــم
برامم فرقی نداره مراسم فامیل نزدیکم
باشه یا دوست و آشنا... مطمئنم حتی اگه
عروسی برادرمم بود نمیرفتم...
درسته حرف زیاد شنیدم ولی برام اهمیتی
نداشته چی میگن؛ کمک خدا بوده از ایـــن
مسئله پاپس نکشیدم...
کارت دعوت عروسی برای حضرت زهرا (س)
شهید مصطفی ردانی پور از بس عاشق حضرت زهرا (س) بود که می خواست با یکی از سادات ازدواج کند تا محرم حضرتش شود.
کارت های دعوت عروسی اش را آماده کرده بود.
اول از همه اهل بیت (ع) را دعوت کرده بود.
یک کارت برای امام رضا (ع) به مشهد، کارتی
برای امام زمان (عج) به جمکران و کارتی هم
به نیابت از حضرت زهرا (س) انداخت داخل
ضـــــریح حضــــرت معصومه (س)...
پیش از مراسم،حضرت زهرا (س) آمده بودند
به خوابش و فرموده بودند:
«چرا دعوت شما را رد کنیم، چه کسی بهتر از
شما، ببین همه آمدیم شما عزیز ما هستی»
منبع: کتاب خط عاشقی ۲
(خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)
#شهیدمصطفی‌ردانی‌پور🌹
🕊|@samen131|ثامن
چقدر حیفه که شب عروسیت
اهل بیت(ع) و شهدا نباشن...
از طرفی بخاطر گناه دل
امام زمانت رو بشکونی 😔
اولین نفر کی رقصید؟
#شیطان وقتی موفق شد حضرت
آدم و حـــوا رو از بهشت مثالی
بیرون کنه خیلی خوشحال شد
و رقص و پای کوبی کرد 😈
🎶 مُبدع آلات موسیقی کیه؟
وقتی قابیل برادرش هابیل رو کشت
دو دستگی بین طرفدارای حضرت آدم
و قابیل شکل گرفت؛[اولین دو دستگی
بین حق و باطل از اینجا شروع شد]
شیطان برای اینکه طرفدارای حضرت
آدم رو به سمت تشکیلات قابیل جذب کنه...
نحوه ساخت ساز و تنبور رو بهشون یاد داد
اوناهم مراسماتی رو میگرفتن با صداهای
بلند و گوش نواز طوری که به گوش اهالی
شهر آدم برسه... بقول امروزیا کنسرت
میگرفتن و میگساری میکردن و میزدن
و میرقصیدن....
📨 #ناشناس
سلام علیکم
من تو این موقعیت بودم و بشدت
درکتون می کنم واقعا سخخخخخته...
اون اوایل که دیگه موسیقی گوش نمی دادم
یه بار داشتیم میرفتیم جایی پدرم تو ماشین
آهنگ گذاشت؛ من چندباری خواهش کردم که
خاموش کنه ولی نکرد، چندبار دیگه بهش گفتم که یهو گفت اگه ناراحتی پیاده شو!!!
گفتم باشه نگهدار پیاده میشم، وسط اتوبان
پیاده شدم و رفت 😂 جالبه که همون لحظه
شوهر خالم تو همون مسیر بود و منو دید...
سوارم کرد و من زودتر از بابا اینا رسیدم به
مقصد... 🙂
من به این گفتنم انقدر ادامه دادم که بابامم
دیگه تو ماشین آهنگ نمی ذاشت...
بعدش یه فلش مداحی گذاشتم تو ماشین
بنده خدا همش مداحی گوش میداد 😄