eitaa logo
محتوای ثامن پیربکران
122 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
9.4هزار ویدیو
865 فایل
این کانال مخصوص جهادگران تبیین است
مشاهده در ایتا
دانلود
انه‌های آن‌ها است. تنها کارکردی که این کاراکترها دارند حضور یا حرف‌شان برای رسانه‌های بیرون مرزی است، دولت‌های دخیل در مسالۀ افغانستان از  مردم‌شان «تکس» می‌گیرند تا این جا بمانند و گویا ارزش‌های نوین را پیاده کنند، بنابر این برای مردم شان باید پاسخ‌گو باشند، این پاسخ را کسی نمی‌دهد جز همین عروسک‌های رسانه‌یی و حضور شان در ستیژهای جهانی. نا امیدی، حسرت و سلیبریتی‌بازی شکل‌گیری هویت‌های مجازی در رسانه‌های اجتماعی تصویری غیر یک پارچه از اشخاص به نمایش می‌گذارد، به طور مثال فرد اختیار کامل دارد که انتخاب کند کدام بخش از شخصیت او در معرض دید باشد و کدام قسمت‌ها مخفی بماند. در جوامعی مثل افغانستان جذب شدن کاربران به بخشی از این هویت مجازی که با سلیقه‌های جمعی سازگاری دارد، بسیار به آسانی امکان پذیر است و این امر باعث می‌شود سلیبریتی‌های مجازی به جز این که قهرمان خود ساخته داستان خودشان هستند به سرعت تبدیل به قهرمانان جمعی و فضای مجازی نیز بشنوند، دیده شده است که این به اصطلاح قهرمانان روی رفتارهای اجتماعی مردم بسیار تاثیرات مخرب داشته اند. چهره‌هایی که رسانه‌های اجتماعی به خورد مردم می دهند، در ذهن مردم کامل اند، و باید برای دست یافتن به آن‌ها یا همان شدن سختی بکشند. اما چون دست یافتنی یا شدنی نیستند؛ جامعه را دچار حسرت می‌کنند، این حسرت می‌تواند در تمام سطوح در رفتارها و برداشت‌های مردم تاثیر گذار بوده سبب بحران در رفتارهای اجتماعی شوند. به طور مثال گردانندۀ خوش هیکل یک رسانۀ تصویری می‌تواند از طریق شبکه‌های اجتماعی مخاطبان زیادی جذب کند، حتا دیده شده است که با نوشتن «سلام» روی صفحۀ فیس بوک به هزاران مخاطب پای پست جذب شوند و واکنش نشان بدهند، در حالی که یک نویسنده یا استاد دانشگاه یا صاحب فکری نمی‌تواند با حتا ده متن مهم و تاثیرگذار توجه کاربران رسانه‌های اجتماعی را جلب کند. این وضعیت در کل می‌تواند سبب یک ناامیدی عمومی شود، ناامیدی برای مردم به خاطر دست نیافتن به کاراکترهای مطرح ولی سطحی در شبکه‌های اجتماعی، رایج شدن بی‌اعتمادی در رفتارهای اجتماعی، مهم تر از همه ناامیدی برای نسل نخبه و با سوادی که به دلیل مورد توجه قرار نگرفتن دست از کار و پیکار برای تغییر وضعیت بر می‌دارند یا برای پر کردن این حسرت همان کاراکتری را اختیار می‌کنند که سازنده‌اش شبکه‌های اجتماعی اند، خالی، متوهم و مخرب.
وهم دانایی، محصول شبکه‌های اجتماعی آدم‌ها به تناسب حرفی که می‌زنند یا آن‌چه می‌نویسند و سپس مورد توجه قرار می‌گیرند. مطرح استند. البته در گذشته ارتباط مستقیم بین گوینده و شنونده وجود داشت، این ارتباط مستقیم به سطح فهم گوینده و شنونده شکل می‌گرفت، اگر یک سخن‌ران برای سخن‌رانی در زمینۀ اقتصاد در محفلی به سخن‌رانی می‌پرداخت طبیعی بود که شنونده‌ها نظر به علاقه و ظرفیت‌شان شرکت می‌کردند. به این ترتیب در تمام زمینه‌ها گوینده باید به دلیلی که رو در رو با مردم حرف می‌زند و ممکن برای پاسخ دادن و مسوول بودن به حرف هایش مورد پرسش قرار بگیرد، تلاش می‌کرد در حد امکان در زمینه‌یی که حرف می‌زند، اطلاعات کسب کند. شبکه‌های اجتماعی ولی زمینه‌ساز ارتباط غیر مستقیم بین گوینده و شنونده است، در این ارتباط نه گوینده زیر فشار است نه هم شنونده مجال پرداختن به پرسش مورد نیازش را دارد. این کار از سوی این که ارتباط میان گوینده و شنونده را تنل می‌سازد، به ساختن زمینۀ گریز در زمینۀ اطلاعاتی که انتقال می‌شود را نیز مهیا می‌سازد. در نتیجۀ این تنبلی و گریز به مرور زمان سازندۀ نوع سپر دفاعی در برابر داده‌های ذهنی گوینده است، گوینده چون در برابر حرفش مسوولیتی ندارد، بیشتر حرف می‌زند و چون شنونده نمی‌تواند گوینده را مورد بازخواست قرار بدهد، رفته‌رفته  سبب ایجاد توهم دانایی می‌شود. در نتیجه شبکه‌های اجتماعی راه انتقال نوع اطلاعات بسته‌بندی شده است که از یک‌سو دانایی کذب تولید می‌کند، از دیگر سو اطلاعات ناقص ذهن شنونده را ناقص تر می‌کند.  تبدیل شدن دریچۀ تفریحی به شمشیر دو سر کارکرد شبکه‌های اجتماعی در غرب بیشتر جنبۀ تفریحی دارد، نویسندگان یا شخصیت‌های معروف معمولا نوشته‌‌های شان را در وبسایت شخصی یا رسانه‌ای نشر می‌کنند، سپس پیوند آن را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند. منظور این که شبکه‌های اجتماعی به خصوص فیس‌بوک و توییتر برای عام مردم حیثیت صفحۀ یادداشت‌های روزمره را دارد، از این که کجا رفته اند، چه کار می‌کنند، در محفلی شرکت کرده اند، و نهایتا دیدگاه کوتاه‌شان نسبت به مسایل اجتماعی، فرهنگی و گاهن سیاسی. یعنی درست است که شبکه‌های اجتماعی می‌تواند در موارد کلان روی کارکرد نهادها تاثیر گذار باشد، اما کلیت جامعۀ غربی از طریق این شبکه‌ها تعین و تعریف نمی‌شوند، شاید نهادها از طریق این شبکه‌ها در زمینه‌های متفاوت کاری شان بخواهند ذهنیت یا سلیقۀ مردم را بفهمند که در این زمینه بیشترینه شرکت‌های تجاری، شوهای تلویزیونی و سینما سود می‌برند. برعکس در افغانستان کلیت ام و غم مردم از رقابت‌های شخصی و محلی تا سیاست‌های کلان که به منافع جمعی ربط دارد از طریق همین شبکه‌ها سرو سامان می‌گیرند. یک‌تن از طریق یکی از شبکه‌های اجتماعی با جایگاه دروغینی که برای خود ساخته است می‌تواند، حرکتی را راه بیاندازد، کسی یا جمعی را تهدید کند. آن‌قدر این شبکه‌ها در زندگی مردم عام تاثیر گذار شده است که سیاست‌گران و رقبای محلی با استفاده از این شبکه‌ها می‌توانند سیاست کشور و مناسبت درونی مملکت را سمت و سو دهند. اما هیچ‌گاه و قرار نیست شایعات و مسایل سطحیی که در این شبکه‌ها استفاده می‌شوند، وضعیت مردم را تغییر دهند، برعکس این شبکه‌ها وسیله‌ای شده‌اند در دست اشخاص و گروه‌هایی که بر محور منافع خود مصروف کار و پیکار اند. عروسک‌های رسانه‌ای و مواد خام رسانه‌های جهانی هژده‌سال کار برای تغییر وضعیت در افغانستان به دلیل پیچیدگی مناسبات و معادلات درون‌کشوری موفقیتی چندانی در پی نداشته است، مداخلات خارجی، تنش‌های قومی‌مذهبی، رقابت‌های اقتصادی، تنش میان مافیای محلی و منطقه‌ای، مسالۀ قاچاق و و، از عواملی اند که می‌تواند در ناکامی یا کندی روند پیشرفت موثر باشند. در این هژده‌سال در زمینه‌های مختلف پول وارد کشور شد اما بیشترشان به دلیل نگاه خارجی‌ها به کارهای پروژه‌ای کوتاه مدت و نگاه داخلی‌ها به منافع شخصی تاثیر چندانی بر وضعیت عمومی مردم نداشتند. در این میان ولی حداقل در پایتخت کشور کاراکترهای حضور پیدا کرده و شکل گرفتند که رفتارشان بیشتر به یک نمایش می‌ماند. خالق این کاراکترها بیشک شبکه‌های اجتماعی است. این کاراکترها از طریق این شبکه‌ها شکل گرفتند، خودی نشان دادند، از همین دریچه پروژه گرفتند، پول در آوردند، اما از لحاظ تاثیرگذاری در جامعه کوچک‌ترین نقشی نداشتند. به طور مثال پول‌هایی که برای مسالۀ زنان در افغانستان خرج شد، بیشتر از حد تصور است. اما حامیان حقوق زنان و کسانی که از این بزنس صاحب جاه و جلال شدند، نمی‌توانند از محوطۀ شهرنو، وزیر اکبرخان یا پل سرخ پا بیرون بگذارند، حتا یک آگاهی نیم و نصبه از این ندارند که برای زنی در پامیر بدخشان، در خاکریز قندهار یا درزارب جوزجان چه می‌گذرد، برعکس، رفتار این  کاراکترهای ساخته شده توسط شبکه‌های اجتماعی در پایتخت طوری است که گویا تمام رنج زنان افغانستان روی ش
انه‌های آن‌ها است. تنها کارکردی که این کاراکترها دارند حضور یا حرف‌شان برای رسانه‌های بیرون مرزی است، دولت‌های دخیل در مسالۀ افغانستان از  مردم‌شان «تکس» می‌گیرند تا این جا بمانند و گویا ارزش‌های نوین را پیاده کنند، بنابر این برای مردم شان باید پاسخ‌گو باشند، این پاسخ را کسی نمی‌دهد جز همین عروسک‌های رسانه‌یی و حضور شان در ستیژهای جهانی. نا امیدی، حسرت و سلیبریتی‌بازی شکل‌گیری هویت‌های مجازی در رسانه‌های اجتماعی تصویری غیر یک پارچه از اشخاص به نمایش می‌گذارد، به طور مثال فرد اختیار کامل دارد که انتخاب کند کدام بخش از شخصیت او در معرض دید باشد و کدام قسمت‌ها مخفی بماند. در جوامعی مثل افغانستان جذب شدن کاربران به بخشی از این هویت مجازی که با سلیقه‌های جمعی سازگاری دارد، بسیار به آسانی امکان پذیر است و این امر باعث می‌شود سلیبریتی‌های مجازی به جز این که قهرمان خود ساخته داستان خودشان هستند به سرعت تبدیل به قهرمانان جمعی و فضای مجازی نیز بشنوند، دیده شده است که این به اصطلاح قهرمانان روی رفتارهای اجتماعی مردم بسیار تاثیرات مخرب داشته اند. چهره‌هایی که رسانه‌های اجتماعی به خورد مردم می دهند، در ذهن مردم کامل اند، و باید برای دست یافتن به آن‌ها یا همان شدن سختی بکشند. اما چون دست یافتنی یا شدنی نیستند؛ جامعه را دچار حسرت می‌کنند، این حسرت می‌تواند در تمام سطوح در رفتارها و برداشت‌های مردم تاثیر گذار بوده سبب بحران در رفتارهای اجتماعی شوند. به طور مثال گردانندۀ خوش هیکل یک رسانۀ تصویری می‌تواند از طریق شبکه‌های اجتماعی مخاطبان زیادی جذب کند، حتا دیده شده است که با نوشتن «سلام» روی صفحۀ فیس بوک به هزاران مخاطب پای پست جذب شوند و واکنش نشان بدهند، در حالی که یک نویسنده یا استاد دانشگاه یا صاحب فکری نمی‌تواند با حتا ده متن مهم و تاثیرگذار توجه کاربران رسانه‌های اجتماعی را جلب کند. این وضعیت در کل می‌تواند سبب یک ناامیدی عمومی شود، ناامیدی برای مردم به خاطر دست نیافتن به کاراکترهای مطرح ولی سطحی در شبکه‌های اجتماعی، رایج شدن بی‌اعتمادی در رفتارهای اجتماعی، مهم تر از همه ناامیدی برای نسل نخبه و با سوادی که به دلیل مورد توجه قرار نگرفتن دست از کار و پیکار برای تغییر وضعیت بر می‌دارند یا برای پر کردن این حسرت همان کاراکتری را اختیار می‌کنند که سازنده‌اش شبکه‌های اجتماعی اند، خالی، متوهم و مخرب.
وهم دانایی، محصول شبکه‌های اجتماعی آدم‌ها به تناسب حرفی که می‌زنند یا آن‌چه می‌نویسند و سپس مورد توجه قرار می‌گیرند. مطرح استند. البته در گذشته ارتباط مستقیم بین گوینده و شنونده وجود داشت، این ارتباط مستقیم به سطح فهم گوینده و شنونده شکل می‌گرفت، اگر یک سخن‌ران برای سخن‌رانی در زمینۀ اقتصاد در محفلی به سخن‌رانی می‌پرداخت طبیعی بود که شنونده‌ها نظر به علاقه و ظرفیت‌شان شرکت می‌کردند. به این ترتیب در تمام زمینه‌ها گوینده باید به دلیلی که رو در رو با مردم حرف می‌زند و ممکن برای پاسخ دادن و مسوول بودن به حرف هایش مورد پرسش قرار بگیرد، تلاش می‌کرد در حد امکان در زمینه‌یی که حرف می‌زند، اطلاعات کسب کند. شبکه‌های اجتماعی ولی زمینه‌ساز ارتباط غیر مستقیم بین گوینده و شنونده است، در این ارتباط نه گوینده زیر فشار است نه هم شنونده مجال پرداختن به پرسش مورد نیازش را دارد. این کار از سوی این که ارتباط میان گوینده و شنونده را تنل می‌سازد، به ساختن زمینۀ گریز در زمینۀ اطلاعاتی که انتقال می‌شود را نیز مهیا می‌سازد. در نتیجۀ این تنبلی و گریز به مرور زمان سازندۀ نوع سپر دفاعی در برابر داده‌های ذهنی گوینده است، گوینده چون در برابر حرفش مسوولیتی ندارد، بیشتر حرف می‌زند و چون شنونده نمی‌تواند گوینده را مورد بازخواست قرار بدهد، رفته‌رفته  سبب ایجاد توهم دانایی می‌شود. در نتیجه شبکه‌های اجتماعی راه انتقال نوع اطلاعات بسته‌بندی شده است که از یک‌سو دانایی کذب تولید می‌کند، از دیگر سو اطلاعات ناقص ذهن شنونده را ناقص تر می‌کند.  تبدیل شدن دریچۀ تفریحی به شمشیر دو سر کارکرد شبکه‌های اجتماعی در غرب بیشتر جنبۀ تفریحی دارد، نویسندگان یا شخصیت‌های معروف معمولا نوشته‌‌های شان را در وبسایت شخصی یا رسانه‌ای نشر می‌کنند، سپس پیوند آن را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند. منظور این که شبکه‌های اجتماعی به خصوص فیس‌بوک و توییتر برای عام مردم حیثیت صفحۀ یادداشت‌های روزمره را دارد، از این که کجا رفته اند، چه کار می‌کنند، در محفلی شرکت کرده اند، و نهایتا دیدگاه کوتاه‌شان نسبت به مسایل اجتماعی، فرهنگی و گاهن سیاسی. یعنی درست است که شبکه‌های اجتماعی می‌تواند در موارد کلان روی کارکرد نهادها تاثیر گذار باشد، اما کلیت جامعۀ غربی از طریق این شبکه‌ها تعین و تعریف نمی‌شوند، شاید نهادها از طریق این شبکه‌ها در زمینه‌های متفاوت کاری شان بخواهند ذهنیت یا سلیقۀ مردم را بفهمند که در این زمینه بیشترینه شرکت‌های تجاری، شوهای تلویزیونی و سینما سود می‌برند. برعکس در افغانستان کلیت ام و غم مردم از رقابت‌های شخصی و محلی تا سیاست‌های کلان که به منافع جمعی ربط دارد از طریق همین شبکه‌ها سرو سامان می‌گیرند. یک‌تن از طریق یکی از شبکه‌های اجتماعی با جایگاه دروغینی که برای خود ساخته است می‌تواند، حرکتی را راه بیاندازد، کسی یا جمعی را تهدید کند. آن‌قدر این شبکه‌ها در زندگی مردم عام تاثیر گذار شده است که سیاست‌گران و رقبای محلی با استفاده از این شبکه‌ها می‌توانند سیاست کشور و مناسبت درونی مملکت را سمت و سو دهند. اما هیچ‌گاه و قرار نیست شایعات و مسایل سطحیی که در این شبکه‌ها استفاده می‌شوند، وضعیت مردم را تغییر دهند، برعکس این شبکه‌ها وسیله‌ای شده‌اند در دست اشخاص و گروه‌هایی که بر محور منافع خود مصروف کار و پیکار اند. عروسک‌های رسانه‌ای و مواد خام رسانه‌های جهانی هژده‌سال کار برای تغییر وضعیت در افغانستان به دلیل پیچیدگی مناسبات و معادلات درون‌کشوری موفقیتی چندانی در پی نداشته است، مداخلات خارجی، تنش‌های قومی‌مذهبی، رقابت‌های اقتصادی، تنش میان مافیای محلی و منطقه‌ای، مسالۀ قاچاق و و، از عواملی اند که می‌تواند در ناکامی یا کندی روند پیشرفت موثر باشند. در این هژده‌سال در زمینه‌های مختلف پول وارد کشور شد اما بیشترشان به دلیل نگاه خارجی‌ها به کارهای پروژه‌ای کوتاه مدت و نگاه داخلی‌ها به منافع شخصی تاثیر چندانی بر وضعیت عمومی مردم نداشتند. در این میان ولی حداقل در پایتخت کشور کاراکترهای حضور پیدا کرده و شکل گرفتند که رفتارشان بیشتر به یک نمایش می‌ماند. خالق این کاراکترها بیشک شبکه‌های اجتماعی است. این کاراکترها از طریق این شبکه‌ها شکل گرفتند، خودی نشان دادند، از همین دریچه پروژه گرفتند، پول در آوردند، اما از لحاظ تاثیرگذاری در جامعه کوچک‌ترین نقشی نداشتند. به طور مثال پول‌هایی که برای مسالۀ زنان در افغانستان خرج شد، بیشتر از حد تصور است. اما حامیان حقوق زنان و کسانی که از این بزنس صاحب جاه و جلال شدند، نمی‌توانند از محوطۀ شهرنو، وزیر اکبرخان یا پل سرخ پا بیرون بگذارند، حتا یک آگاهی نیم و نصبه از این ندارند که برای زنی در پامیر بدخشان، در خاکریز قندهار یا درزارب جوزجان چه می‌گذرد، برعکس، رفتار این  کاراکترهای ساخته شده توسط شبکه‌های اجتماعی در پایتخت طوری است که گویا تمام رنج زنان افغانستان روی ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه ۱۶ آذر نیشابور مردم با چوب و چماق به محلی که برانداز ها فراخوان داده بودند اومدند به برهم زننده گان امنیت اینگونه هشدار دادند. @samen_pirbakran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 غربی‌ها چگونه با شستشوی_مغزی برخی افراد را وادار به خودتحقیری می‌کنند!؟ ⚠️ فکر کردید به غارت کشورتون راضی میشن؟ کاری می‌کنن خودتون بگید ما و اجدادمان همگی خر بودیم. رحیم‌پور_اذغدی @samen_pirbakran
🇮🇷 📝به مناسبت سالروز شهادت شهید 🍃🌹🍃 🔻شهید لیسانس ریاضی داشت که در عملیات، دیده‌بان «شیاکوه» غرب کشور بود؛ او باید طی مأموریت خود به توپخانه گرا میداد، عبدالحمید این غیور مرد ارتشی اهل فسا طی حملات دشمن به شدت مجروح شد، تیر و ترکش بر تمام بدنش نشسته بود. اما باید می‌ایستاد و مقاومت می‌کرد. 🔸همرزم او می‌گوید: «فهمیدم که گرایی که میدهد همان‌جایی است که خودش ایستاده پرسیدم، این محل دیدبانی خودت است، پاسخ داد دیگر نیست دشمن به آن رسیده، بزنید». 🔹در لحظات آخر ناگهان بی‌سیم به صدا در می‌آمد، بله صدای عبدالحمید بود؛ بیسیم‌چی صدا زد حمید جان به گوشم. صدای غرش توپ و سوت خمپاره‌ها با صدای عبدالحمید در آمیخته بود: «از قول من به امام و مادرم بگوئید شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید». 🔸امام خمینی رحمت الله علیه؛ پس از دریافت پیام شهید که گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید در توصیف این شهید بزرگوار چنین فرمودند: «در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشایی‌ها».در احوال مؤمنان آخرالزمان آمده است که کوه‌ها می‌لرزند اما دل آنان نمی‌لرزد، آنان از پولاد نیز سخت‌ترند چرا که پولاد را با آتش می‌توان شکل داد ولی دل مؤمنان آخرالزمان تاثیر پذیر نیست. آنان بر عهد و پیمان خود تا آخر وفا دارند و در ایمانشان خللی ایجاد نمی‌شود. 🔺امروز سالروز شهادتش است. صلواتی هدیه نمایید به این افتخار غرورآفرینانِ ولایت مدار ایران اسلامی | | @samen_pirbakran
🇮🇷 📝 | شادمان احمدی شاکی خصوصی داشته و بازداشتش ربطی به اغتشاشات نداشته است 🍃🌹🍃 🔻رسانه‌های معاند در راستای خبرسازی‌های دروغ و کشته‌سازی این‌بار اقدام به انتشار خبر کشته‌شدن فردی به نام شادمان احمدی ۲۳ ساله در شهرستان دهگلان کردستان کرده‌اند. 🔸این رسانه‌ها مدعی شده‌اند شادمان احمدی پس از بازداشت و در بازداشتگاه دهگلان در اثر شکنجه فوت کرده. 🔹پیگیری‌ها نشان می‌دهد شادمان احمدی دارای سوابق متعدد کیفری از جمله شرکت در نزاع دسته جمعی، ضرب و جرح، سرقت، توهین و تمرد بوده و شاکی خصوصی داشته است. 🔸علت دستگیری اخیر شادمان احمدی شکایت شاکی خصوصی از او بوده است. 🔹طبق گزارش‌ها او در روز دستگیری که با شکایت شاکی خصوصی انجام شده بوده چندین بار اقدام به خودزنی خطرناک مانند کوبیدن سر به دیوار و بریدن گلو با شیشه کرده بود؛ همچنین پس از انتقال جسدش به پزشکی قانونی و در معاینات صورت‌گرفته در بدن متوفی آثار کبودی‌های موازی مشاهده شده. 🔸طبق گزارش اولیه پزشکی قانونی آثار ضربه‌ای که باعث فوت این فرد شده باشد و بتوان فوت را به آن نسبت داد در سر و بدن متوفی مشاهده نشده. 🔹بنابر این گزارش؛ علت تامه فوت فرد مورد اشاره بعد از اعلام نتایج آزمایش‌های سم‌شناسی و بررسی‌های قضایی مشخص خواهد شد. 🔺طبق بررسی‌ها شادمان احمدی پس از بازداشت و قبل از انتقال به زندان فوت کرده و هنوز به زندان نیز معرفی نشده بود. | | @samen_pirbakran
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 اعدام هایی که برای جامعه برکت است .‌... 🍃🌹🍃 | | @samen_pirbakran
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 جسارت کنندگان به دیوارنگاره دستگیر شدند 🍃🌹🍃 🔻سازمان اطلاعات سپاه کرمان: 🔹عناصر تیمی که به دیوارنگاره شهید سلیمانی در کرمان جسارت کرده بودند، شناسایی و دستگیر شدند. | | @samen_pirbakran
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 | 🍃🌹🍃 ❌ اوج ابتذال یک رسانه یعنی اینکه بگوید همکاری عربستان سعودی با چین خوب است و آن را ابتکار عمل جهان عرب بداند و از آن سو وقتی ایران و چین به سمت توافق راهبردی حرکت می‌کنند می‌گویند بد است و تا می‌توانند به تخطئه این همکاری دست می‌زنند! 🔺این وسط اما با این تناقض‌ها و دروغ‌های آشکار چکار باید بکند که به مخاطب ثابت کند که رسانه نیست، بلکه یک است؛ پروژه‌ای که برای ویران سازی و تجزیه ایران طراحی شده است. | | @samen_pirbakran
🇮🇷 📝 شهادت مولوی عبدالواحد ریگی توسط افراد ناشناس 🍃🌹🍃 🔻براساس گزارشات اولیه، مولوی عبدالواحد ریگی امام جمعه اهل سنت مسجد امام حسین (ع) شهرستان خاش از مولوی‌های شاخص منطقه و استان سیستان و بلوچستان توسط افراد ناشناس ظهر پنجشنبه ربوده و به شهادت رسیده است. 🔺گزارش‌های تکمیلی پس از بررسی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی به اطلاع هموطنان عزیز خواهد رسید. | | @samen_pirbakran