eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
917 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
12.1هزار ویدیو
331 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی الّلهُمَ اِستَعمَلنی بِما خَلَقتَنی لَه خدایامرا بخاطر هر انچه خلق نمودی خرج نما ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگی متفاوت در پنجمین سالگرد جانفشانی آتش‌نشانان قهرمان پلاسکو Eitaa.com/samenfanos110
2️⃣6️⃣1️⃣ 🔆 در چه مواقع و شرایطی باید از گذاشتن عکس و فیلم کودک در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی خودداری کرد؟ 3- استفاده ابزاری در جهت تبلیغ و کسب سود شرکت‌ها و فروشگاه‌ها (کودکان کار مجازی!) 🖊دکتر علیرضا سفیدچیان(روانپزشک) http://Eitaa.com/samenfanos110
🔆 کشف حجاب اجباری مجدد در رژیم پهلوی 👈 دستور نخست‌وزیری به وزیران آموزش و پرورش و وزارت علوم و آموزش عالی، جهت جلوگیری از حضور دانش‌آموزان و دانشجویان با حجاب چادر در کلاس های درس و جلسات امتحانات مدارس و دانشگاه‌ها 📄 سند نخست‌وزیری، ۱۲ آبان ۱۳۵۵ (۲۵۳۵ شاهنشاهی) http://Eitaa.com/samenfanos110
جالبه وقت کمی میگیره 👇👇👇👇 بعد اینهمه شبهاتی که درمورد حقوق زن در اسلام تو فضای مجازی دیدم این متن واقعا زیبا را دیدم: 💓من یک بانوی ایرانی مسلمانم💓 🌹ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪ هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﻔﺎﺭﺵ پیامبر ﺍﺳﺖ ... 🌹ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪ ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ... 🌹ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻗﺪﻡ و سعادتمند ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ 🌸گل🌸 ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ چرا که از امامش علی ( ع)آموخته بود که زن ریحانه است نه قهرمان... 🌹وقتی ازدواج کردم،وظیفه ی سنگین جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت... 🌹خداوند برایم حق مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد... از طرفی ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺍﻣﺮﺍﺭ ﻣﻌﺎﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ 🌹ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ 🌹ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺣﻖ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻮﺱ ﮐﻨﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻋﻮﺿﻢ ﮐﻨﺪ... 🌹پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است: زنان مانند بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید... 🌹وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن بهشت ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ قرار داد... 🌹ﺩﯾﻪ ﯼ ﭘﺪﺭ ﻭﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ اگر_ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ_ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﺎﻓﺎﺕ ﺷﻮﺩ 🌹به مسلمان بودنم افتخار میکنم که پیامبرش گفته است : چه فرزند خوبی است دختر پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی (ﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ) ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ فمنیسمی ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ که ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺮدان ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﻣﻦ تساوی ای ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ بدوم ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺎﻩ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺪﺭﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ بگیرم 🌹من ریحانه ام جایگاهم فراتر ازین حرفهاست من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد! من یک زنم... خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن زندگی مرد دچار مشکل می شود. من یک زنم.... خالقم به تو دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنی، جایی که یک زن، هاجر در آن دفن است. من یک زنم... و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذاری و آنقدر سعی کنی تا خدایت تو را بپذیرد. من زنم.... بهشت زیر پای مادر است... روح انسان از درون من به او دمیده میشود... هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد. اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است.. سرشت و صفات انسانها از شیر من است... عفت من سرمایه الهی من است. من چرک نویس هیچ احساسی نمیشوم!!! من همان زنم که نجابتم قیمتم را از همه دنیا بالاتر میبرد. من عاشق سوره کوثرم...سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿🌿🌿🌿 چگونه اعتماد به نفس را در فرزندان خود تقویت کنیم؟ موفقیت‌های کوچک او را در امور درسی، ورزشی، اجتماعی و تربیتی را با شور و هیجان برای او بازگو کنیم و به او بگوییم که به داشتن چنین فرزندی افتخار می‌کنیم. 🌿🌿🌿🌿🌿 Eitaa.com/samenfanos110
3 🕋 خداوند می فرماید: بنده های شاکر من خیلی کم هستند «قَلیلٌ مِن عِبادِیَ الشَّکور». اینکه میگه نگاه کنیم تو آیینه و بگیم «اَلحَمدُلِله الَذي اَحسَنَ خَلقی» الهی شکرت که خلقت مرا زیبا کردی. اشاره کنه خدا،یه عصب کار نمیکنه تا تو بفهمی، نعمت داشتن و نداشتن یعنی چی؟ تمرین فکر کردن،درطول روز ده دقیقه⏰، 20 دقیقه🕰 فکر کنیم در نعمت های خدا. دو نعمت هست که انسان نمیشناسه، 1⃣ سلامتی 2⃣ امنیت چند سال دیگه پا به سن بزاریم، نه بچه مون👶 می‌شناسیم، نه همسر👰 نه... « الی عرض لِلعُمُر» شما را به پست ترین عمرتان می کشونیم. یه سر به زندان ها،بیمارستان‌ها، قبرستان ها بزنین، بعد 👈 فکر کنین که اگر خدا اینو از من بگیره چه اتفاقی می افته❕ این از هزاران رکعت نماز بالاترست. 👌خداوند گاهی حرکت‌های غیر عادی میکنه تا تو از حجاب عادت دربیای، دیدین یه موقع یه لقمه اشتباهی میره تو نای، چه حالی میشیم😩😰🤢، یه بار خدا دستور میده، این دریچه بسته بشه اون دریچه باز بشه، هر یه لقمه که میره پایین، هزاران شکر داره. هزاران آدم روی کرهء زمین حاضرند هرچی دارند بدهند تا یکی از چیزایی که شما دارین داشته باشند. چشم 👀،گوش 👂عصب. 👤آدم هی تمرین کنه، هی فکر کنه، اگه خدا بگیره چی. تفکر چکار میکنه؟ باعث میشه خدا رو خیلی دوست داشته باشه، یعنی حتی اگه خیلی چیزها نداشته باشیم، به واسطه چیزای دیگه که داریم دوستش داشته باشیم و رابطمان باهاش صمیمی و عاشقانه شه، تازه اینا نعمت های دنیاییه، نعمت های بالاتری هم داریم. 😔همین الان بهشتی ها حسرت 5 دقیقه ما رو دارن، آخه هر ساعت دنیایی اندازه میلیون ها سال براشون کار میکنه، حالا ما همین⏳ وقت رو داریم ولی به غفلت می گذرونیم و باهاش جهنم می‌سازیم. 😩 📖قرآن میگه اگه همه جن و انس جمع بشن، همه دریاها مرکب، همه درختان قلم، حالا دو برابرش کنند، باز نمیشه نعمت های خدا را شمرد، ببینید انگشتان دست رو چه راحت باز و بسته میکنیم، چند نفر هستن، هزاران هزار هزینه میکنن، فیزیوتراپی که بتونه یه ذره باز کنه و ببنده❗️❕ شکر یه مقامه، خدا میگه اگه بنده توی دلش بفهمه که بهش لطف کردم، قبل از اینکه به زبان بیاره، نعمت را بر او افزایش میدم، لذا حضرت فرمود: سپاس خدایی را که عجز از شکر را بجای شکر قبول میکنه🤲، همینکه بگم خدایا ما اصلا نمیتونیم شکر یکی از نعمت های تو را بجا بیاریم. 🏞بهشت قسمت ها و لذت های مختلف هم داره، یه قسمت هست خیلی خاصِ، و فقط کسانی که اهل حمد و شکر بودن، راهشان میدن. وقتی کسی اینجا بتونه حمد و شکر با فکر کنه، همین الان اینجا هم لذتش رو می برد. 🔚گفت: خدایا از من راضی هستی، خدا گفت تو از من راضی هستی؟گفت بله، خدا گفت منم از تو راضی ام. 🌟مژده ایی که خداوند برای تفکر میدهد چیست؟ هرکس در نعمت های خدا فکر کنه خدا بهش توفیق میده، « وُفِّقَ» به موفقیت میرسه از جانب خدا. 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
مهارت تفکر 3.mp3
7.84M
۳ آدمایی که عادت می کنند، در خلقتِ خدا ریز بشن، فکر کنند و زیبایی های خلقت رو، خصوصاً زیبایی های وجود خودشون رو ببینند ❣ آدمای شاکری میشن! آدمای شاکر هم، آرام ترند ... 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
۳ « اهل تفکر حتما اهل تشکرند» 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
#رمان📚 #مـسـافـر_کـربـلا ✨زندگینامه و خاطرات شهید *علیرضا کریمی*✨ #قسمت_ششم 🧔🏻 *سید سبز پوش* چهار
📚 ✨زندگینامه و خاطرات شهید *علیرضا کریمی*✨ 🌱آن شب نتوانستم که بخوابم. کارم همه اش شده بود گریه چهار سال است که بار این بچه مریض به دوشمان است و ناشکری نکردیم. اما حالا!😞 پدرش اما خیلی راحت تر بود. برایش سخت بود اما بروز نمی داد و می گفت: هرچی خدا بخواد؛اگه اون بخواد حتما علیرضا می مونه . 🔹بعد هم گفت:من سفره ی آقا اباالفضل (ع) نذر کردم سفره را انداخت و کنار سفره نشست. قرآن و آئینه را هم گذاشته بود.بعد هم مشغول توسل و دعا شد. آخر شب گفت: سه تا سفره نذر آقا کردم؛ سه تا روضه هم نذر کردم که انشاءلله تو حرم خود آقا اباالفضل (ع) خوانده بشه!علیرضا را هم نذر خود آقا کردم. بعد هم رفت و خوابید.😴 اما من تا صبح بیدار بودم. بعد از خواندن نافله شب؛با گریه می گفتم😢:یا صاحب الزمان؛ من دوست داشتم پسرم سرباز شما باشه تو رکاب شما بجنگه. اما راضیم به رضای خدا؛🤲🏻 بعد هم نماز صبح را خواندم و خوابیدم ساعت حدود ۱۱ونزدیک ظهر بود باصدای گریه علے از خواب پریدم بغلش کردم وگفتم: چی شدهو،چی میخوایی عزیزم"؟🤔 با گریه گفت😭 :گشنمه نون میخوام! چشمام گـرد شده بود دهانم از تعجب باز مانده بود 😳اولین بار بود که این جمله را می شنیدم سریع رفتم وتکه نانی اوردم باهمان حالت بچگی گفت :من یه نون درسته میخوام با تخم مرغ!🍳🥖 باز شروع کرد به گریه .سریع رفتم ویک نان درسته اوردم و دخترم هم تخم مرغ درست کرد و اورد مشغول خوردن شد تمامش را خورد من داشتم حیرت زده نگاهش میکردم بعد هم اب خورد 🍶وگفت میخوام برم توکوچه پیش بچه ها👶🏻👶🏻 باورم نمیشد باخوشحالی چادر سرکردم و بردمش دم در خونه. بابچه ها مشغول بازی شد ذوق زده شده بودم😍 گفتم تا داره بازی میکنه برم ت خونه وبه کارهام برسم تو اشپزخونه بودم باخودم میگفتم کاش میشدبه باباش خبر بدم یکدفعه درب خانه به صدا در امد🚪 رفتم در را باز کنم کردم اقا باقر پدر علیرضا بود او هم رنگش پرید بود علیرضا را بغل کرده بود🧔🏻 خیلی ترسیده بودم گفتم چی شده!؟؟؟ توالان باید در مغازه باشی این موقع روز چیکار میکنی !؟🤨 سرش بالا اورد چشماش خیس اشک بود😭 هیجان زده گفت:.... ....... Eitaa.com/samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا