eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
926 دنبال‌کننده
26هزار عکس
12.3هزار ویدیو
334 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی الّلهُمَ اِستَعمَلنی بِما خَلَقتَنی لَه خدایامرا بخاطر هر انچه خلق نمودی خرج نما ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق که باشی ؛ موج‌های دریایی دلت با موج‌های سرکشِ اروند یکی می‌شود ... #غواصان_دریادل #صبحتون_پرمعنویت_بایاد_شھـــــدا🌹 @fanos25
#میکروسلبریتی #انقلاب_برای_انقلاب
#میکروسلبریتی #انقلاب_برای_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
سلام😊 سالروز تشکیل نهضت سواد آموزی را به فرمانده محترم پایگاه که معلم نهضت سواد آموزی هستند تبریک میگوییم و برای ایشان آرزوی موفقیت و سربلندی داریم. از طرف اعضاء پایگاه 💐 @fanos25
مستند جالب گیلن باره هم اکنون شبکه سه.
👋👋👋 ـ اولين تظاهرات ها بود✊✊ من و رحمت‌الله مي‌خواستيم شعار جمع را تغيير بدهيم. همه مي‌گفتند «قانون اساسي اجرا بايد گردد»، ما دوتايي داد زديم «اين شاه آمريكايي اخراج بايد گردد» كه يك پس گردني محكم چسبيد پشت گردنمان👋👋. رو برگردانديم😨، همت بود. خنديد 😉و با تندي گفت«هنوز زوده براي اين شعارا. اينا باشه براي بعد.» - بعدا که دیدم بهم گفت يا يه پس‌گردني بزن،‌يا ببخش!🙏 منم که خیلی وقت بود نديده بودمش. آرزو به دل ماند بودم كه يك‌دفعه درست و حسابي بينمش. پريدم سفت بوسيدمش 😘😘. دلم نمي‌آمد ولش كنم، تازه گيرش آورده بودم. گفتم «قصاص شد.» 💝بعد به بهانه‌ي اين كه يك‌بار ديگر هم ببوسمش گفتم «حالا يكي هم به جاي رحمت‌الله كه مفقود شده.»😍 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @fanos25
آب جیره بندی شده بود.آن هم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مانده بود. مگر می شد خورد! به من آب نرسید، لیوانشو داد به من و گفت: "من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم.بقیه ش رو تو بخور ، گرفتم و خوردم." فرداش بچه ها گفتند که ..... جیره هر کس نصف لیوان آب بود انشاالله نصیبتون بشه •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @fanos25
😂 😂 بلند بگو یاحسین📣📣 مسجد تيپ، در فاو سخنراني برگزار مي‌كرد. بعد از مراسم، يكي از بسيجيان بلند شد و ظرف آب را برداشت و افتاد وسط جمعيت براي سقايي! مي‌گفت:📣 «هركه تشنه است، بگويد ياحسين (ع)» عجيب بود، در آن گرما و ازدحام نيرو كه جاي سوزن انداختن نبود، حتي يك نفر آب نخواست. مگه مي‌شد تشنه نباشند؟🤔🙄 غيرممكن بود. من از همه جا بي‌خبر بلند شدم، گفتم: «ياحسين (ع)»✋😍 بعد همان بسيجي برگشت پشت سرش و گفت: «كي بود گفت يا حسين (ع)؟»🤔 دستم را بلند كردم و گفتم: «من بودم اخوي».☝️☺️ گفت: «بلند شو. بلند شو بيا. اين ليوان و اين هم پارچ، برو آب بیار.بالاخره امام حسین شاگرد تنبل هم میخواد»😎😄 تازه فهمیدم چرا این همه آدم ساکت بودند 😂😄😂😄 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @fanos25
☝️ 🙏 رسيديم به جايي که دشمن سيم خاردار کشيده بود.فرصت نبود که سيم خاردارها راباز کنيم.مانده بوديم که چکار کنيم . يه لحظه احساس کردم اتفاقي افتاد . نگاه کردم ديدم يکي از رزمنده ها خودش رو انداخته روي سيم خاردار و بچه ها را قسم ميده که از روي بدنش رد بشن و برن جلو تا عمليات به تعويق نيفته. بچه ها با اصرار او رد شدند و گوشت و پوست اين رزمنده ي دلاور به سيم خاردار دوخته شد .... •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @fanos25