eitaa logo
ثامن المهدی(عج)
416 دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
9هزار ویدیو
492 فایل
بسیج شهرک امام خمینی (ره) 💻 وبلاگ پایگاه المهدی http://almahdi-basij.blogfa.com @samenolmahdi eitaa.com/samenolmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
اندر احوالات حمید فرخ نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چیتون کم بود کردید؟! 🔹خب اینم جواب، دیگه خفه شید.👆👆👆 این ویدیو نه از زبان ما نه یه آخوند و بسیجی و نه هر انقلابی دیگه بلکه از زبان محمدرضا پهلوی بشنوید که مردم چرا میخواستن کنن و شاه چطور با آه و ناله درخواست یه فرصت دوباره داشت! ✅
سوم دی ماه روز ملی ثبت احوال گرامیباد
🌹🇮🇷داستان زیبا🇮🇷🌹 💐حدیث معصوم(ع)دشمنان مااحمق هستند💐 مردی ثروتمند وارد رستورانی شد. نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی سیاه ‌پوست در گوشه‌ای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا می‌خرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است! گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز آن زن سیاه پوست. زن به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر می‌کنم. مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت،. این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن سیاه که در آن گوشه نشسته است. دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سیاه را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم. مرد از شدت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید، این زن سیاه‌پوست دیوانه است؟ من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر می‌کند و لبخند می‌زند و از جای خود تکان نمی‌خورد. گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این رستوران است. *شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما می‌کنند نادانسته به نفع ما باشد !*
✅قدرت دعا ✍️امام کاظم(ع): بر شما باد به دعا، چرا که دعا به درگاه خدا، و خواستن از خدا، بلایی را که مقّدر و قطعی شده، و به جز امضای آن نمانده، برمی‌گرداند. پس هنگامی که خدا خوانده شود و از او درخواست شود، خدا به یکباره بلاء را برگرداند. أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع: عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ لِلَّهِ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِيَ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُهُ- فَإِذَا دُعِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُئِلَ صَرَفَ الْبَلَاءَ صَرْفَةً. 📚کافی، جلد۲، ص۴۷۰
📌 روایت شهیدی که با زبان روزه در حماسه ناوها در خلیج فارس ماندگار شد 🔹️ آمریکایی‌ها قصد حمله به سکو‌های نفتی ایران را داشتند. ناو‌های سهند و سبلان، چون کوه مقابل این حملات ایستادگی کردند و خیال خام آمریکا نقش بر آب شد. ◇ آن روز، روز اول ماه رمضان بود و علی اصغر و نیرو‌های ناو روزه بودند. ◇ وقتی به محل درگیری رسیدند، آمریکایی‌ها با موشک، ناو سهند را هدف قرار دادند. ۹ موشک به ناو ایرانی سهند اصابت کرد. ◇ علی اصغر که تخصص برق داشت. موشک اولی که با ناو سهند برخورد کرد، به همراه چند نفر دیگر به قسمت پایین ناو رفتند تا تلاش کنند با وصل کردن دوباره برق، ناو را تا رسیدن نیرو‌های امدادی پایدار نگه دارند. ◇ اما کار از کار گذشت و ناو آمریکایی با ضربات پی در پی چند موشک به ناو سهند که برای دفاع از اسکله‌های نفتی ایران رفته بود، کار را تمام کرد با وجود همه تلاش‌ها و رشادت‌های نیروها، از ناو سهند چیزی نماند و ناو غرق شد. ◇ دفعه آخر که آمده بود، با خودش یک قاب عکس را آورد ، بچه‌ها دور علی اصغر را گرفتند و گفتند «دایی چه عکس قشنگی از خودت گرفتی. این عکس را بده ما.»، اما علی اصغر این عکس را با وسواسی خاص به خواهرش داد و گفت «این عکس را برای زمان شهادتم و روز‌های دلتنگی مادرم گرفته ام. این عکس را جایی نگه دار که اگر برنگشتم مادرم با دیدن این عکس دلتنگ نشود.»