وقتے بہ خاطرِ محبوبیتش پیشنهاد
نامزد ریاست جمهورے شدن را دادند
گُفت: من نامزد گلولہها
و نامزدِ شهادت هستم...
✅ پایگاه مقاومت المهدی
@samenolmahdi
🌷🌸🌸🌸🌷
✍بعد از سخنرانی وسط نیرو ها ، گفت کاغذ بدهید می خواهم چیزی بنویسم... برگه سفیدی به دستش دادند. با صدای بلند اعلام کرد «طالبان شهادت ثبت نام کنند..»
کاغذ را گرفت و بالای برگه با دستخط خودش نوشت : ۱-قاسم سلیمانی
✅ پایگاه مقاومت المهدی
@samenolmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شارلوت والر سریال گاندو، همون "کایلی مور گیلبرت" جاسوس استرالیایی انگلیسی هست که چند سال قبل در ایران بازداشت شد و با چند زندانی ایرانی تبادل شد.
+ تصاویری از مبادله این جاسوس
✅ پایگاه مقاومت المهدی
@samenolmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ امام به بازماندگان پهلوی و هوادارانش
✅ پایگاه مقاومت المهدی
@samenolmahdi
پیامبر اکرم (ص):همچنان که بدهکار تو اگر توانگر باشد روا نیست در پرداخت بدهی اش به تو تعلل ورزد،بر تو نیز روا نیست که اگر بدانی تنگ دست است.او را تحت فشار قرار دهی
میزان الحکمه،ج۹ص۴۰۱
#حدیث
@samenolmahdi
امیرالمومنین (ع):
به خاطر عیب های که در خود میدانی،عیب برادرت را بپوشان
غررالحکم،حدیث۲۲۹
#حدیث
@samenolmahdi
امیرالمومنین (ع):همانا حق سنگین است اما گوارا،و باطل سبک و آسان است اما کشنده
نهجالبلاغه،حکمت۳۷۶
#حدیث
@samenolmahdi
✳ باید جواب بدم با ماشین بیتالمال چه کار کردم
📌 بعضی از قوم و خویشهایمان که از شهرستان میآمدند، رسیده و نرسیده گِله میکردند: «آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه، اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!» اما گوشِ پدر به این حرفها بدهکار نبود؛ میگفت: «طوری نیست؛ فوقش دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بِدن، منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین #بیتالمال چیکار کردم».
📚 از کتاب #یادگاران_۱۱؛ خاطراتی از #سردار_شهید_علی_صیادشیرازی
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
📛 #بیت_المال
🗓 سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در صبح روز ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ توسط منافقین کوردل به شهادت رسید.
✅ پایگاه مقاومت المهدی
@samenolmahdi
🕊🌹 کنار صیّاد نشسته و دستم را گذاشته بودم روی دستش. آقا که شروع به حرف زدن کردند، صیّاد آرام دستش را از زیر دست من بیرون کشید و دفترچهاش را برداشت و شروع کرد به نوشتن.
وقتی مراسم تمام شد و داشتیم برمیگشتیم، از او پرسیدم: «حاج علی، برای چی موقع سخنرانی آقا یادداشت برمیداری؟ حرفهای ایشان را از تلویزیون پخش میکنند.»
گفت: «حاج ناصر، شما حقوق خواندهای، نه؟»
گفتم: «بله چه ربطی به سؤال من داره؟»
گفت: «ببینم، اجرای امر فرمانده، برای من لازمه؟»
گفتم: «بله، لازمه.»
گفت: «تأخیر در اجرای امر فرمانده برای ما قبح داره و زشته، مگر نه؟»
با بیصبری گفتم: «بله، زشته، ولی جواب من را ندادید؟»
گفت: «خیلی خوب. من که باید از صحبتها یادداشت بردارم، دیگر منتظر اخبار ساعت دو نمیشوم. همان جا یادداشت میکنم. بعد در فاصلهای که مینشینم توی ماشین، این صحبتها را به دستورالعمل تبدیل میکنم. وقتی به ستاد کل رسیدم، میدهم برای تایپ و بعد هم اجرا. تو شاید حرفهای آقا را سخنرانی تلقّی کنی. ولی برای من این حرفها را که میشنوم، تکلیفه به گردنم میآید که امری را از فرماندهام گرفتم، باید اجرایش کنم. تا ستاد کلّ برسم وقت را تلف نمیکنم.»
"شهید علی صیاد شیرازی"
#سالروز_شهادت
#صیاد_دلها
✅ پایگاه مقاومت المهدی
@samenolmahdi