+بچه ها یکی از بهترین دوستای بابام فوت کرد 😭😭😭😭
چقدر زن وبچه اش صبووووور بودن خانم اش هی میگفت تسلیت نگین با همسرم اومدم زیارت امام رضا دختر دانشجوی سال دومی اش هم وقتی خبرش اومد ویس داد هی می گفت خدا رو شکر بابا احیا شد خدا رو شکر ما می گفتیم عه متل این که از کما اومده بیرون بعد گفت خدا رو شکر همون جور که میخواست اعضا اش اهدا شد و بابام دوباره زنده شد 😭😭😭😭😭
ولی تشییع جنازه بچه هیئتی ها چقدر پرشور و نورانیه ها خیلی
چهل و هفت سالش بود ولی خیلی هیئتی. خیر هم بود و مال اش خیلیییی برکت داشت سه تا بچه اش هم خیلی مودب و با وقار و درس خونن از خانوم اش که نگم. از اون خانوم های فعال و سرزنده. یه دخمل هشت نه ساله یه پسر سیزده چهارده ساله با دختر بزرگش که ذکر خیرش بود دختر کوچیک اش نبود دختر و همسرش مثل همیشه بزرگوار و صبور. فقط پسرش یکم بیتاب بود و تو بغل عمه ش اشک همه رو در آورد.
این آقا خیلی خیلی خوب و نورانی بود از همونا که ریش پر و کوتاه یه لبخند فوق العاده دلنشین و همیشگی دارن
با این که نه خادم بود نه استان قدسی نه از اینا که یه وقف خیلی تپل کردن یه مدیر موفق و کارآمد و پاک دست بود که مشهدی الاصل بود ولی بیشتر از بیست ساله که توی تهران ساکن اند ولی اولین مزدی که خدا بهش داد ابن بود که تو حرم دفن بشه اونم نه تو بهشت ثامن الائمه یا بقیه گورستان های اطراف حرم تو دارالحجه! نزدیک ترین جا به محل دفن امام رضا. همون جا یه ضریح ک دیروز افتتاح شده که اگه بری توش و چند متر بری جلو سه چار تا پله داره تا اون سرداب اصلی 😭 از ضریح اصلی هم به امام رضا نزدیک تره... عجب همسایه آخرتی :)
چقدررر آدم اومده بودن انگار کل مشهد این مرد بزرگ رو می شناختن با این که هیچ وقت اسم خاصی از خودش نمی گفت. چه نماز پرشوری خونده شد! موقع دفن اش به جای زاری زورمه و شیون، همه زیارت عاشورا خوندن و سینه زدن و واسه امام حسین گریستن...
نماز شب اول قبر رو حتماااا بخونید یعنی خواهش میکنم بخونید شاید به برکت این نماز به ما هم یه توشه ای برسه
لطفا کانال های همسایه اگر دوست داشتن فور کنن
امیر پسر غلامرضا
متاسفم بازم به شدت پرگویی کردم حلال کنید
#شاد_آفرید
_بله
منم میشناسمشون💔
خدارحمتشون کنه🌱
#ناشناس
