آقا من یه دستبندی داشتم که یه جایی که هدیه دادن، خیلی اتفاقی اون نصیب من شد نمیدونین چقدر خوب بود و چقدر چیزی که میخواستم بود! اما نییییست الان!

امروز ساعت ۹ از خونه زدم بیرون و بعد از اتوبوس و متروسواری رسیدم دانشگاه کلاس و نماز و ناهار و استرااااحت و بعدم گپ و گفت با بچه های جدید الورود و دوباره کلاس و بعد نماز و بعد ادامه کلاس بعد مهمونی بعد خونه حالا هم روی تخت و گوشی به دست و فکر اینکه بخوابم یا نه و مثل هرشب وسط فکرها خوابم میبره و امیدوارم یادم نره گوشی رو کوک کنم

فردا فقط یه کلاس دارم ولی برای اینکه با بچه ها درس بخونیم باید زودتر برم🚶‍♀

یه چیزی بگین کدوم شهرین و یه کلمه بگین که براتون خیلی عادیه ولی کسی غیر از همشهریا خودتون معنیش رو متوجه نمیشن واقعا اگه نگین!

تو اگر خويشِ منی پيشِ منی نيش چرا؟ ميكنی قلب مرا عرصه تشويش چرا؟ اي كه آزار مرا مشی مداوم كردی من كه سرباز تو ام مات چرا؟ كيش چرا؟ #محمدصادق_زمانی

چقدر این روزا مجبور به حذف آدم های بیخود شدیم چه تو زندگی های حقیقی چه کسایی که تو جاهای مختلف دنبالشون میکردیم امروز بعد مدت ها یوتیوب رو باز کردم و رفتم تو کانال ها و چیزایی ازشون دیدم و خوندم که واقعا حالم به هم خورد و همه رو دیلیت کردم🤝 ولی چه حس خوبی داری بعدش!

جدا باید رفت خوابید

فقط اون لحظه که وسط درددل کردن یهو میگی من اصلا نمیدونم چرا اینارو دارم به تو میگم!

دیروز یه کار مثلا مهم کردم! با اینکه یکی از بچه ها ناراحت شد اما کوتاه نیومدم و به خاطر از خودگذشتگی شرایط ظالمانه و دشوار رو نپذیرفتم👐

سر ظهر چرا اینقدر سردههه؟! چرا اینقدر ابریه؟ چرا اینقدر باد میاد؟ چرا اینقدر سردههه؟

چرا اتوبوس اینقدر شلوغه؟🌝