4_6025990732928518067.ogg
525.4K
🌿 بخوان دعای فرج
دعـــــــــای فـــــــــــرج
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلآءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
🪴🌷🌴♥️🍀🌹🌿🌸
#هنگامتحویلسال👉☝️👇
🌈🍁 یا رب العالمین
عجل لولیک الفرج
🌺🌻☘️ یا مقلب القلوب والابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول والاحوال، حول حالنا الی احسن الحال
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم
سالی توأم و مملو از👈 نشاط، آرامش، شادی، سلامتی موفقیت، خوشبختی و عاقبت بخیری برایتان آرزومندیم
*بندگی خدا*
آیت الله شیخ محمدتقی بهلول رحمت الله علیه میفرمودند:
ما با کاروان و کجاوه به «گناباد» میرفتیم.
وقت نماز شد.مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت کاروان را نگهدار میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
کاروان دار گفت ۲ساعت دیگر به فلان روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت:نه! میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
.کارواندار گفت:نه مادر.الآن نگه نمیدارم. مادرم گفت:نگهدار.
او گفت:اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم مادرم گفت:بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا میرسد وممکن است حیوانات حمله کنند.ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد.
در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید.
کنار جاده ایستاد و گفت:بیبی کجا میروی؟مادرم گفت:گناباد.
او گفت:ما هم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.یک نفس راحتی کشیدم. گفتم خدایا شکر.مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.
به سورچی گفت من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.
سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.
بیا بالا ماندن شما اینجا خطر دارد کسی نیست شما را ببرد.
مادرم گفت من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است ؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت!
فرماندار رفت کنار سورچی نشست.
گفت مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است.
مادرم داخل درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم.
دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم.
اگر انسان بندهٔخدا شد، بيمه مىشود و خداوند امور او را كفايت و كفالت مىكند.
*«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ- زمر۳۶*
یعنی: آیا خداوند برای نجات و دفاع از بنده اش کافی نیست؟؟؟؟؟؟؟
💜💠💜💦💜💠💜💦💜
برداشت از آیات ۲۴ ـ ۲۲ #سوره_رعد
📌#تعهدات_عالم_ذر
#سالک الی #اللّه باید در مقابل #تعهدات عالم #ذر مقید بوده و بردبار باشد، #عبادت فردی و اجتماعی مانند: #نماز و #انفاق را صحیح و خوب انجام دهد و به جای #گناه، کار خوب بکند تا خودش، پدر، همسر و فرزندانش وارد بهشت #عدن گردند و #ملائکه از هر دری که بر او وارد می شوند، به او سلام کنند و به #بهشت بشارتش بدهند.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی