eitaa logo
-"سَمـتِـ♡ـ خُـــــدا":)🌿
353 دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
37 فایل
~اللّٰھ"♡" + یا ایُها الذینَ آمَنو ! - جانم ؟ + هر وقت ندونستید ڪجا برید بہ سمت من بیایید✨🧡ツ☺️♥️ «کپی به #شرط_صلوات برای امام زمان»🍃✋ •| لف دادنتم با صلوات مؤمن🌼 |•😷 تبادلات : @tabligh_eslam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برداشت از آيات ۳۹ ـ ۴۴ نتيجه اعمال الى تا مى ‏تواند بايد ‏ها، ناراحتى ‏ها و مشكلاتى كه برايش به وجود مى ‏آيد به گردن بگيرد، آنها را نتيجه اعمال خودش بداند و مانند نباشد كه خود را به خداى تعالى نسبت بدهد. الى بايد بداند كه در دو طرف صراط مستقيم پرتگاه‏هايى وجود دارد و در سر راه نشسته و همه را به طرف ‏ها مى ‏كشاند، از اين ميان فقط بندگان خالص خدا را استثناء كرده و آنها را در تشيع كه همان صراط بن ابى ‏طالب عليه ‏السلام است باقى مى ‏گذارد و خداى تعالى هم وعده فرموده كه نمى ‏گذارم بر بندگانم تسلط پيدا كند. ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی
☀️ در طول شبانه‌روز، هیچ ساعتی از نظر ارزش، همتای سحر نیست. خداوند تعالی تمام برکات خود را هنگام سحر بر بشریت ارزانی داشته است. 🌺 امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: از سحر تا طلوع آفتاب، درهای آسمان باز و رزق‌ها در این ساعت تقسیم می‌گردد و حاجت‌های بسیار بزرگ، در این ساعت روا می‌شود. (کافی، ج 2، ص 47) ☀️ به طور کلی، هر چه را به هر کسی داده‌اند از سحر داده‌اند. به قول حافظ: هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود 🌺 عرفا گویند: اگر توانستی، سحر برخیزی و یک لیوان آب بخوری و دوباره بخوابی این کار را بکن و همین مقدار، از برکت سحر استفاده نما. وقت گدایی در خانه کریم سحر است، زیرا آن‌گاه، لئیمان خوابند، نه کسی می‌فهمد، نه آبرویی می‌رود، و نه کسی دست خالی برمی‌گردد.
┄┅─✵💝✵─┅┄ با توکل به اسم الله آغـــاز روزی زیبـــا با صلوات بـــر محمـد و آل محمــــد (ص) اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم سلام صبح زیباتون بخیر
من نهج البلاغه میخوانم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 ﷽ جرعه ای از سلام علیکم 🌷🌷فرازهایی از فرمایشات گهربار مولی متقیان حضرت علی علیه السلام درنهج البلاغه🌷🌷🌷 حکمت 👈( 387) خیر و شرّ حقیقی _________________ وَ قَالَ (عليه السلام): مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النَّارُ، وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ؛ وَ كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ، وَ كُلُّ بَلَاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِيَة. * شناخت خوبى ها و بدى ها (اخلاقى، اعتقادى): و درود خدا بر او، فرمود: خيرى كه در پى آن آتش باشد، خير نخواهد بود، و شرّى كه در پى آن بهشت است شرّ نخواهد بود. و هر نعمتى بى بهشت ناچيز است، و هر بلايى بى جهنّم، عافيّت است. _____________ 🌷هدیه به روح مطهر نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله صلوات 🌷 خادم 🌹 🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃، 🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت (حتما بخونید! ارزش خوندن داره👌). دکتر... در یادداشتی نوشت: حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزل مان بود می رفتیم. 💠پیش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود. یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم. منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون این که وضو بگیرد. دستشویی را ترک کرد. من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یک سره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند. 🌷من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سال های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فرادا می خوانم. ☘این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائی که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند. 💧دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟ آیا جاسوس است ؟ و آیا 💦شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود؛ بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. 💧بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد. 🌹روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد! نکند؟ نکند؟! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می کردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم. 💦خانواده اش را نابود کردیم ! از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می گردم. 💠او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. ☘پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن میخواند. سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی می گردم ظاهرا از دوستان شماست، شما او را میشناسید؟ 💎پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دل گیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم. 💦 او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون این که از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. 🌷بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین ( علیه السلام ) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم. ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک هایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم. الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف می شود من سراغ شیخ هادی را از او می گیرم. ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست. 🔴 *ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم* ؟! با یه جمله، چقدر زندگی ها را نابود می کنیم 👌🏽🙏 *مواظب قضاوت های مان باشیم و در گفتار و رفتار ادب اسلامی را رعایت کنیم*
گاندو متوقف شد# نبندید دهان ها را ..نشکنید قلم ها را#