eitaa logo
ســنگـــــــــ☆ و شیـشه
3.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
6 فایل
بر آن هستیم مطالب مورد نیاز در زمینه های مختلف بیان شود شما هم میتوانید مطالب و کلیپ های زیبای خود را برای ما ارسال کنید تا با نام خودتان در کانال قرار داده بشود ارتباط با مدیر @hessam133
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 عاشق شهادت 🌷 عاشق شهادت بود،می توانم بگم تنها دلیل زیستن او در این دنیا عشق به شهادت بود. علی سیفی چرا زنده است؟ چون می خواهد شهید شود. به همین علت بود که ایشون به حوزه رفت. به حوزه هم که رفت می گفت : ( من می خواهم در یک مسیری قدم بردارم که انتها به شهادت باشه ولی می خواهم آگاهانه و با شناخت کامل باشد. ✍روحانی شهید علی سیفی 🌷 @sang_shishah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهـی هر بامدادت رودخانه حیات جاری می‌شود زلال و پاک پس چون خورشید مهربان و گرم و خالصمان ساز بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ      الهـی بـه امیـد تــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخر هفته را دوست دارم انگار فرشته‌ها پاک کن برداشته‌اند و هر ثانیه غم‌های ما را پاک می‌کنند انگار تمام جاده‌های شهر فرش قرمزی اند بسوی یک فراغت محض آخر هفته‌ها نباید در خانه ماند باید خود را به جاده سپرد باید به طبیعت رفت و فارغ از تمام دغدغه‌ها مشغله‌ها را با دو حبه عشق و بی خیالی افطار کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟨✨هرگز در زندگۍ نا امید مشو یادت باشد زیباترین باران‌ها از سیاھ‌ترین ابــرها مۍبارد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@sang_shishah
◽️⇦ دکتر نيستم ... اما برايت ده دقيقه راه رفتن روی جدول کنار خيابان را تجويز می‌کنم تا بفهمى عاقل بودن چيز خوبی‌ست اما ديوانگى قشنگتر است برايت لبخند زدن به کودکان وسط خيابان را تجويز می‌کنم تا بفهمى هنوز هم می‌شود بی منت محبت کرد به ﺗﻮ پيشنهاد می‌کنم گاهى بلند بخندى هر کجا که هستى يک نفر هميشه منتظر خنده‌هاى توست ◽️⇦ دکتر نيستم ... اما به ﺗﻮ پيشنهاد می‌کنم که شاد باشى خورشيد هر روز صبح بخاطر زنده بودن من و تو طلوع می‌کند هرگز منتظر فرداى خيالى نباش سهمت را از شادى زندگى همين امروز بگير فراموش نکن مقصد هميشه جائی در انتهاى مسير نيست مقصد لذت بردن از قدم‌هائی ست که برمى‌داريم به قول نیما یوشیچ چایت را بنوش نگران فردا مباش از گندمزار من و تو مشتی کاه می‌ماند برای بادها @sang_shishah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راز آسودن در چند کلمه است: همه چیز را رها کنید... زندگی پر است از حوادث دوست داشتنی و ناگوار وقتی چیز ناگواری پیش می آید، توازن خود را از دست می دهیم و این باعث ایجاد احساس منفی می شود که خود بصورت غم یا افسردگی بروز می کند. عامل و علت احساسات منفی را رها کنید ذهنتان را رها کنید از اینکه دوستتان ندارند درکتان نمی کنند در قبال محبت هایتان قدر نمی دانند و.... @sang_shishah
روزی مردی به خانه آمد و دید که دختر سه ساله اش قشنگترین و گرانترین کاغذ کادوی موجود در کمد اون رو تیکه تیکه کرده و با اون یه جعبه کفش قدیمی رو تزئین کرده مرد دخترک رو بخاطر این کار تنبیه کرد و دختر کوچولو آن شب با گریه به رختخواب رفت و خوابید فردا صبح وقتی مرد از خواب بیدار شد و چشماش رو باز کرد دید که دخترک بالای سرش نشسته و جعبه تزئین شده رو به طرف اون دراز کرده مرد تازه یادش اومد که امروز روز تولدشه و دختر کوچولوش اون کاغذ رو برای تزئین کادوی تولد اون استفاده کرده با شرمندگی دخترش رو بوسید و جعبه رو از اون گرفت و درش رو باز کرد اما در کمال تعجب دید که جعبه خالیه مرد دوباره به دخترش پرخاش کرد که جعبه خالی که هدیه نمیشه باید توش یه چیزی میذاشتی! دخترک با تعجب به صورت پدرش خیره شد و گفت: اما این جعبه خالی نیست من دیشب هزار تا بوس توش گذاشتم تا هر وقت دلت برام تنگ شد یکی از اونارو برداری و استفاده کنی از اون روز به بعد پدر همیشه اون جعبه رو همراه خودش داشت و هر وقت دلتنگ دخترش میشد در اون رو باز می‌کرد و با برداشتن یه بوسه آروم می‌گرفت هدیه کار خودش رو کرده بود @sang_shishah
داستان بسیار زیبا و آموزنده ایست مخصوصاً برای بعضی از دختر خانم‌ها ⚠️ حتماً بخوانید سر کلاس بحث این بود که چرا بعضی از پسرهائی که هر روز با یه دختری ارتباط دارند دنبال دختری که تا به حال با هیچ پسری ارتباط نداشته‌اند برای ازدواج می‌گردند! اصلاً برایمان قابل هضم نبود که همچین پسرهائی دنبال اینطور دخترها برای زندگیشان باشند این وسط استادمان خاطره‌ای را از خودش تعریف کرد: ایشان تعریف می‌کردند من در فلان دانشگاه مشاور دانشجوها بودم، روزی دختری که قبلاً هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه می‌انداخت و با پسرا کل کل می‌کرد و بگو بخند داشت دختر شوخی بود و در عین حال ظاهر شادی داشت سلام کرد گفت حاج آقا من می‌خواستم در مورد مسئله‌ای با شما صحبت کنم اجازه هست؟ گفتم بفرمائید و شروع کرد به تعریف کردن راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسر رو میخوام ولی اصلاً روم نمیشه بهش بگم میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید آخه اونم مثل خود من خیلی راحت باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه روحیاتمون باهم میخوره باهام بگو بخند داره خیلی راحت‌تر از دخترهای دیگه‌ای که در دانشکده هستن با من ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه از چشمهاش معلومه اونم منو دوست داره ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه رو بهش بگید حرفش تمام شد و سریع به بهانه‌ای که کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر او با من سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد به خودم گفتم حتماً این هم بخاطر این دخترک آمده چقدر خوب که خودش آمده و لازم نیست من بخواهم نقش واسطه رو بازی کنم پسر حرفش رو اینطور شروع کرد که من در کلاسهائی که میرم دختری چشم من رو بد جور گرفته میخوام بهش درخواست ازدواج بدم ولی اصلاً روم نمیشه و نمی‌دونم چطوری بهش بگم بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی! چشمهام گرد شد دختری رو معرفی کرد که در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود! گفتم تو که اصلاً به این دختر نمیخوری من باهاش چند تا کلاس داشتم این دختر خیلی سر سنگین و سر به زیره بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الآن توی هیچ کدوم از دخترهای دانشکده ندیدم ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته فکر می‌کنم خانم فلانی (همون دختری که قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من خواست واسطه میان او و این پسر شوم) بیشتر مناسب شما باشه نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به پاسخ دادن من از دخترهائی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد من دوست دارم زن زندگیم فقط مال خودم باشه، دوست دارم بگو بخندهاشو فقط با مرد زندگیش بکنه زیبائیهاش فقط مال مرد زندگیش باشه همه درد و دل‌هاشو با مرد زندگیش بکنه حالا شما به من بگید با دختری که همین الآن و قبل از ازدواج هیچی برای مرد آینده‌اش جانذاشته من چطوری بتونم باهاش زندگی کنم!؟ من همون دختر سر به زیر سر سنگینی رو میخوام که لبخندشو هیچ مردی ندیده همون دختری رو میخوام که میره ته کلاس می‌شینه و حواسش بجای اینکه به این باشه که کدوم پسر حرفی میزنه تا جوابش رو بده چهار دنگ به درسشه و نمراتش عالی همون دختری که حجب و حیاش باعث شده هیچ مردی به خودش اجازه نده باهاش شوخی کنه و من هم بخاطر همین مزاحم شما شدم چون اونقدر باوقاره که اصلاً به خودم جرأت ندادم مستقیم درخواستم رو بگم حالا تصمیم با خودتونه✔️ @sang_shishah