eitaa logo
🌷سنگر عشق🌷
78 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
900 ویدیو
33 فایل
#معارف اسلامی و #رهبر انقلاب و #شهدا فضای مجازی و اینترنت برای شما سنگری از سنگر های جنگ امروز است . کپی آزاد با ذکر #صلوات مدیر https://eitaa.com/Shahed_zn
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ پنجاه و چهارم
💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه وپنجم یهو یکی صدام کرد انگار صدای بود حنانه بیا پیشم با سرعت برق لباس پوشیدم رفتم فقط فقط گریه کردم 😭😭 هفت هشت ساعت گریه مداوم از جا پاشدم گوشیم زنگ خورد الو بابا:پاشو بیا خونه همین سه کلمه رو پدرم بهم گفت اما این که گفت برگرد خونه داشتم بال درمیاوردم....😍 وسایلم جمع کردم برگشتم خونه بابام پدرم درحال انجام یه معامله گنده فرش با یه تاجر آمریکایی بود اما واسطه یکی از دوستاش بود که تو ترکیه تجارت میکرد جریان چند صد میلیون پول بود پدرم خیلی خوشحال بود قرار بود ۱۵ تیرماه معامله انجام بشه و تاجر ترکی کانترهای فرش را بفرسته آمریکا پول دریافت کنه پول اصلی که مال بابا بود بفرسته به حساب بابا فرش ها ارسال شد دوهفته از ارسال فرشها گذشت اما هنوز پول ب حساب بابا ریخته نشده بود هرچقدر هم به گوشی تاجر ترکی زنگ میزدیم فقط یه جمله مشترک مورد نظر خاموش می باشد نصیبمون میشد سه هفته گذشته بود که یه ناشناس برای بابا اومد محتواش این بود که دنبال پولت نباش رفیق .... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... : بانو....ش💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه وششم شکایت کردیم به .... تاجر آمریکایی پول واریز کرده بود به حساب تاجر ترکی اون پول را بالا کشیده بود و شده یه قطر آب .... وقتی از دفتر پلیس بیرون اومدیم بابا تا خونه ی کلمه هم حرف نزد -بابا یه لیوان آب برات بیارم یهو غش کرد افتاد زمین باباااااا باباااااا بچه ها زنگ بزنید آمبولانس بابا را انتقال دادن بیمارستان میلاد دکتر گفت باید سریع انتقال داده بشه ..... ساعتها به کندی میگذشت تا دکتر از اتاق عمل خارج شد -آقای دکتر چی شد؟ دکتر:تا جایی که به ما مربوط میشد انجام شده بقیه اش دعا کنید براش 🙏 😔😔😔😔باتمام اختلاف نظرها اما پدرم بود رفتم مزار ....رفتم مزار -رضا 😭😭😭 هیچکس رو ندارم جز بابا پیش حاجی ضمانت کن بابام نره و حالش بهتر شه ‌‌عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود😊😊 ..... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... فقط باذکر نویسنده وذکر مجاز است : بانو....ش
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ پنجاه وپنجم ی
💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه وششم شکایت کردیم به .... تاجر آمریکایی پول واریز کرده بود به حساب تاجر ترکی اون پول را بالا کشیده بود و شده یه قطر آب .... وقتی از دفتر پلیس بیرون اومدیم بابا تا خونه ی کلمه هم حرف نزد -بابا یه لیوان آب برات بیارم یهو غش کرد افتاد زمین باباااااا باباااااا بچه ها زنگ بزنید آمبولانس بابا را انتقال دادن بیمارستان میلاد دکتر گفت باید سریع انتقال داده بشه ..... ساعتها به کندی میگذشت تا دکتر از اتاق عمل خارج شد -آقای دکتر چی شد؟ دکتر:تا جایی که به ما مربوط میشد انجام شده بقیه اش دعا کنید براش 🙏 😔😔😔😔باتمام اختلاف نظرها اما پدرم بود رفتم مزار ....رفتم مزار -رضا 😭😭😭 هیچکس رو ندارم جز بابا پیش حاجی ضمانت کن بابام نره و حالش بهتر شه ‌‌عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود😊😊 ..... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... فقط باذکر نویسنده وذکر مجاز است : بانو....ش
✅ سواد زندگی 🔰اصول پنج گانه موفقیت و آرامش ✅ اصل اول من اجازه ورود افکار منفی را به ذهن خودم نمیدهم من در هر حال و در بدترین شرایط زندگی ام مثبت فکر میکنم. ✅ اصل دوم من اجازه اعتراض به تقدیر خداوند را ندارم او بهتر ازهمه بر جریان امور مسلط است ✅ اصل سوم من اجازه تنبلی ،تن پروری ،بیکاری را ندارم من در برابر سختی های جسمی و روحی مقاوم هستم چون من جسم نیستم بلکه روحی بزرگ هستم ✅ اصل چهارم من اجازه ماندن در وادی جهل و ناآگاهی و نادانی را ندارم من باید بدانم من باید بخوانم ✅ اصل پنجم من غیر از خداوند به هیچ کس نیاز ندارم او برای من کافی است ذکر او مایه آرامش روح من است او همنشین من است من به خداوند عشق میورزم 🍃🌸🍃
خلوص، سادگی، صداقت، صفا و صمیمیت، خاکی بودن، شجاعت، شهامت جوانمردی، مردمی بودن، فداکاری، استقامت، شکیبایی، تواضع، سخت کوشی، ولایت‌پذیری و ولایت‌خواهی، بصیرت دینی و انقلابی، شهادت‌طلبی و دنیاگریزی تنها بخشی از صفات برجسته شهیدان بود که اگر با شهادت تکمیل نمی‌شد وجود آنان به ساحل آرامش نمی‌رسید.🌷
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم. شادی روح شهدا صلوات🌷
❤️از زبان مادر: حسین بسیجی بود؛ از آن بچه بسیجی‌های پای کار... این اواخر بیشتر وقت‌اش را صرف تربیت نوجوان‌ها می‌کرد... حضور در مأموریت‌ها و فعالیت‌های متعدد و مختلف به گواه خاطره‌ها و دل تنگ رفقا، جای حسین در بین آنها خالی خالی است... 👌جوان ورزشکار و خوش اخلاق روایت ما، فرزند آخر خانواده بود... بدیهی است که وابستگی پدر و مادر به ته تغاری‌ها بیشتر می‌شود... از اخلاقیات و ویژگی های حسین👇 شهید به شدت مهربان و با محبت بودند ایشان نسبت به امر به معروف و نهی از منکر حساس بودند شیوه ایشان هم شیوه ی محبت و رفاقت یود و از این طریق سبک اخلاق اسلامی و معارف اهل بیت را ترویج میدادند
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ پنجاه وششم شک
💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه و هفتم عصری برگشتم بیمارستان بابا به هوش اومده بود😊😊 اما همون روز تو نمونه آزمایشش خون بود دوروز بعد جواب آزمایشا اومد بدبختیام کم نبود این یکی هم بهش اضافه شد بابا داشت اونم از نوعی 😔 یاحسین غریب .....😔😔😭 متوسل شدم بازم به بابا تو بخش ویژه بود ما نمیتونستیم پیشش باشیم رفتیم خونه نصف شب صدای جیغای مامان مارو ب سمت خودش کشوند -مامان چی شده چرا جیغ میکشی ؟ مامان :حنانه حنانه اون عکس تو اتاقت کیه؟ - چطور مامان: تو یه بیابون بودم یه آقایی لباس نظامی پوشیده بود گفت شفای خدا داده اما باید به عمل کنید بابا خوب شد برگشت خونه .......😔😔😔💔😭 ... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... کپی فقط باذکر نویسنده وذکر مجاز است : بانو....ش
💖💐💕🔆 واقعی و بسیار جذاب پنجاه و هشتم همه اموال فروخته شد اما ما افسردگی گرفتیم دوتا خونه کنار هم اجاره کردیم اما خوب دیگه همه مال و منال بابا رفت مامان و بابای رضا اومدن خونمون ..... و میخواستن منو.. منو بفرستن من 😣😣 😣😣 من از هیچی نمیدونستم ... اما چون مامان و بابای رضا بودن نمیتونستم ردش کنم بعداز جریان شفا گرفتن بابا خانواده ام تقریبا به من نزدیک شدن فردا تاریخ سفرمه 😐😐 انگار میخاستم برم هیچ ذوق و شوقی نداشتم هوایی رفتم اول بعد تو نجف هیچ جا نرفتم حتی حرم خود حضرت علی(علیه السلام ).... دیگه بقیه جاها که اصلا نرفتم میرفتم پایین رستوران غذا میخوردم میومدم بالا تا رفتیم 😐😐.. دوروز اول که هیچ جا نرفتم روز آخر پاشدم رفتم بیرون رود دیدم هیچ حسی بهم نداد یهو به خودم اومدم دیدم 😭😭 مات و مبهوت به دوتا گنبد طلایی نگاه میکردم 😔😔 یهو اون وسط دیدم راه افتادم دنبالش .. .... ✍با ادامه داستان همراه ما باشید .... کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است : بانو....ش
وقتی گناه یواش یواش تو دل رسوب میکنه نبایدم توقع داشت این رسوب سخت یه دفعه کنده بشه بره... کم کم شبی چند دقیقه بیارش در خونه خدا بذار خودش حرف بزنه، از سفتی و زمختیش بگه... بذار یواش یواش یخش آب شه ... یه مدت که گذشت حس میکنی دلت خیلی سر به راه تر شده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸فرازی از وصیتنامه در این زمان که خداوند کریم عنایت کرده و چنین رهبری را برای امت اسلام به ما داده، پس ما قدر بشناسیم و به شکرانه این همه نعمت بیکران او، به دستورات رهبر عزیز توجه کنیم و بدانیم، هر حرفی که رهبر فرموده از طرف خداست. 🌷شهید شکرالله غفوری🌷 ‌ولادت: ۱۳۴۲ روستای آرو شهادت: ۶۳/۱۲/۲۲ شرق دجله 💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواب بودم دیدم مرده ام... اللهم عجل الولیک الفرج اللهم الرزقناشهادت