eitaa logo
🇮🇷سنگر بصیرت شهدایی🇮🇷
225 دنبال‌کننده
32.3هزار عکس
22.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾 ❤️🍃 🌹روایت_عشق_یک_شهید🌹 هر وقت حاجے از منطقه به منزل مے آمد، بعد از اینکه با من احوالپرسے میکرد، با همان لباس خاکے بسیجے به نماز مے ایستاد. یه روز به قصد شوخے گفتم: تو مگر چقدر پیش ما هستے که به محض آمدن، نماز میخونے ؟😅 نگاهے کرد و گفت: هروقت تو را میبینم، احساس میکنم باید دو رکعت نماز شکر بخونم .❤️ ✍راوی: 💠همسر شهید محمد ابراهیم همت ... 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
✿معرفی شهید حاج ابراهیم همت✿ ❃محل تولد:شهرضا ❃تاریخ تولد:۱۲ فروردین ۱۳۳۴ ❃محل شهادت:جزیره مجنون، عراق ❃تاریخ شهادت:۱۷ اسفند۱۳۶۲ (۲۸ سال) ❃اصابت گلوله توپ ❃محل دفن:شهرضا ❃لقب:سردارخیبر،حاج همت،چشم مجنون ❃تابعیت:ایران 🇮🇷 ❃نیرو:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ❃طول خدمت:۵ سال ❃یگان‌های خدمت:سپاه پاسداران ❃درجه:سرلشکر ❃فرماندهی: فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله ❃جنگ‌ها:جنگ ایران و عراق ❃نشان‌های لیاقت:نشان فتح ۲ ❃عملیات‌های مهم:عملیات فتح‌المبین عملیات بیت‌المقدس،عملیات رمضان عملیات خیبر ❃کارهای مهم:فرماندهی عملیات خیبر و رمضان ❃تخصص‌های دیگر:معلم ❃همسر:ژیلا بدیهیان ❃فرزندان:محمدمهدی،مصطفی حاج محمد ابراهیم همت معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بشمار می‌آمد. وی پس از  انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند، سپس به ایران بازگشت و در جبهه‌های جنگ ایران و عراق در عملیات‌هایی چون فتح‌المبین ،  بیت‌المقدس،رمضان و خیبر  مسئولیت‌هایی را عهده‌دار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر شهید شد. 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
اے شهید😔 ڪاش اندڪے مثل شمـــ💚ــا قلبــــ هامان تحتــِ تســخیر خـــــدا بود تا گام هایمــان اینگونه زمینــــــ گیــــــر نـــشود...!😔💔 🌈 رفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
💓🕊 ❤️🍃 همسر شهید همت: مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، 😢 مهمان داشتم، به مهمانها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم. 🚶‍♀ رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. 😭 ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد،🤔 گفتم: چه شده مگر؟ 😲 گفت: درست در همان لحظه می خواستیم از جاده ای رد شویم که مین گذاری شده بود😱. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم. 😬باخنده گفت: تو نمی گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده ای؟ بگذر از من!🙂🙃 . . 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
❤️ازشهدا یادگرفتم : از ابراهیم هادی ، پهلوانی را .. از حاج همت ، اخلاص را .. از باکری ها ، گمنامی را .. از علی خلیلی ، امر به معروف را .. از مجید بقایی ، فداکاری را .. از حاجی برونسی ، توسل را .. از مهدی زین الدین ، سادگی را .. از حسین همدانى ، جوانمردى و اخلاق را 😭بااین همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ام !! .. 🌈 رفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
چشم هایت ... سرآغازِ عشق است عشقے بی پایان ... 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
💫 چَشمانِ شیرینت رازها داشت با خدا و بهانه ای بود برای رسیدنت تا خدا...🕊 پ.ن:متن اشاره دارد به محل شهید حاج ابراهیم همت(جزیره مجنون) 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
🍃🌸 رفقا خبر دارید... 🔸 هنوز که هنوز است حمید باکری از عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته... 🔸 خبر دارید که غلامحسین توسلی آن دلیرمرد خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت... 🔸 از ابراهیم هادی خبری دارید... بعد از اینکه یارانش را از کانال کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید... 🔸 از جوانانی که خوراک کوسه های اروند شدند خبری دارید... هنوز از شلمچه صدای اذان بچه ها می آید 🔸 هنوز صدای مناجات رزمندگان از حسینیه حاج همت به گوش می رسد... 🔸 هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛ خواهرم حجابت برادرم نگاهت ... 🔸 هنوز که هنوز است شهدا می ترسند از اینکه رهبر رو تنها بگذاریم... 🔸 و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتین هایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند... و هنوز که هنوز است مادرانی چشم انتظار جـــــــــــــگرگوشه هایشان هستند .... 🌈 رفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
🌷 ... 🌷 🤔 کجا و ما کجا...⁉️ گاهی دلم برای ازدواج هایی به سبک شهدا تنگ می شود... . . ❤️ ازدواجی به سبک .... که بجای اینکه به فکرِ برگزاری مراسم تجملاتی باشد به فکر رساندن کارت به حرم بود... مراقب بود در مجلسش نشود... آخر مهمان ویژه ی مجلسش بود... . . ❤️ ازدواجی مثل ... که شبِ عقد از همسرش مُهر در خواست کرد تا نماز شُکر بجا آورد‌... میتوانست مثل خیلی های دیگر شب عقد مشغول و بی بند و باری باشد اما فهمید که همسر نعمت خداست و در قبال نعمت باید شکر کرد نه عصیان... . . ❤️ یا مثلا ازدواجی شبیه به ... که همسرش گفت نمیخواهم ام بیشتر از یک جلد قرآن و شاخه نبات باشد... او هم میتوانست هزار جور بهانه بیاورد و بگوید مهریه پشتوانه است و حق زن است و ... . . ❤️ یا دلم برای ازدواجی به سبک تنگ شده... که خرید عقد همسرش یک و یک جفت کیف و کفش بود و مراسم عقدش را خیلی ساده با سی_چهل نفر مهمون برگزار کرد... . . ❤️ یا شهید که زندگی شان را در اتاق کوچکی روی پشت بام شروع کردند! دریغ از یک چراغ خوراک پزی در اوایل زندگی... . . ❤️یا شهید که اهل سادگی و از تجملات بیزار؛ که زندگی را در دو اتاق خانه ی پدری شروع کردند! همراه با وسایل ضروری زندگی که آن قدر کم بود در یک پیکان استیشن جا می شد... . . . ✅آن روز ها مراسم را ساده میگرفتند در انتخاب همسر به تقوا و دیانت توجه میکردند نه پول و ظواهر... عمل میکردند و زندگی میکردند... . . ⛔️این روزها سخت درگیر تجملات و ظواهر شدیم و معترض هم هستیم که چرا اینقدر و بدبختی زیاد است... . ⚠️ما بجای توجه به "شعائر" الهی به "ظواهر" دنیوی توجه میکنیم.... . به راستی که همه ی ما میدانیم راه و شهدا چیست ... و وای به حال ما که میدانیم و اینگونه عمل می کنیم...‼️ 🌈 رفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
......❤️🍃...... خدایا تو مرا عاشق کردی که درقلب عشاق بسوزم تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم تو مرا فریاد کردی که کلمه حق را هر چه رساتر در برابر جباران اعلام نمایم تاروپود مرا با غم و درد سرشتی تو مرا به آتش سوزاندی تو مرا درطوفان حوادث پرداختی و درکوره غم و درد گداختی تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی و در کویر فقر و حرمان و تنهایی سوزاندی خدایا تو به من پوچی زود گذر را نمایاندی و ارزش شهادت را آموختی.          🌷✨ 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
💞 💍حلقه ی ازدواج من هزار تومن💵 قیمتش بود. ابراهیم به من گفت:«من حلقه ی طلا و پلاتین نمیخوام،اگه صلاح بدونین،من فقط یه انگشتر عقیق بر می دارم.»☺️ یک بر داشت به قیمت ۱۵۰تومان. آن موقع پدرم مخالفت کرد🤨 و می گفت:«زشته برای ما که دامادمون 💍حلقه ی ۱۵۰تومنی بر داره.تو آبروی مارو بردی‌.» گفتم:«مگه چی شده؟»گفت:«آخه کی تاحالا برای دامادش حلقه ۱۵۰تومنی گرفته؟زشته بابا،می خندن به ادم.»😐 وقتی ابراهیم به خانهٔ مان زنگ زد📞 موضوع را با او در میان گذاشتم،با پدرم صحبت کرد. به او گفت:«آقای بدیهیان،این حلقه از سرم هم زیاده.شما دعا کنین🤲 که من بتونم توی زندگی،حق همین انگشتر رو هم درست ادا کنم،باقی اش دیگه دست خدا و مصلحت اوست.» سَرِ حرفش هم ایستاد. همیشه و را دست میکرد و خیلی به آن توجه داشت. وقتی در یکی از عملیات ها،حلقه شکست😢،رفت و عین همان انگشتر با همین عقیق و همان رکاب خرید و دستش کرد. خندیدم😊 و گفتم:«حالا چه اصراریه؟اینقدر نسبت به این حلقه مُقَیَّدی؟.» گفت:«این حلقه توی زندگی،سایه ی یه مرد یا یه زنه.من دوست دارم همیشه سایهٔ تو بالا سرم باشه،این حلقه همیشه در ،تو رو یادِ من میاره و من محتاج اون هستم.می فهمی محتاج شدن یعنی چی؟ 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7
حاج همت دفترچه کوچکی داشت که در آن چیزهای مختلفی نوشته بود، یک قسمت این دفتر، مخصوص نام دوستان شهید او بود، اسم شخص را نوشته بود و در مقابلش هم، منطقه عملیاتی که در آن شهید شده بود. یکی، دو ماه قبل از شهادتش، در اسلام‌آباد این دفترچه را دیدم، نام سیزده نفر در آن ثبت شده بود و جای نفر چهاردهم، یک خط تیره کشیده شده بود، پرسیدم: این چهاردهمی ‌کیه؟ چرا ننوشته‌ای؟ گفت: این را دیگر تو باید دعا کنی! 🌷 🌈 رِفَـاقَتْ تَـا شَـهَادَت 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1146617900C1d09f676e7