فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
💥 نفس خود را تربیت کن!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
♡سنگر دل♡
شنوای صحبت های قشنگ شما هستیم😎 http://www.6w9.ir/msg/8094340 بنویسید برای عمارالمهدی(عج)👈خادم کانال
سلام رفقا یکم سرم شلوغه اما حواسم هست که هوامونو دارید و برامون پیام میزارید ان شاءالله سر یه فرصت مناسب میام به تک تک عزیزان پاسخ میدم😉
پوزش بابت تاخیر و ممنونم برای همراهیتون🌿😍
#خادم شما:عَمارالمَهدی✋
#Profile | #پروفایل
-وفکرمیکنیبهانتهارسیدهای..
ولیدریکلحظه
خداهمهچیزرادرستمیکند💛
#خدایبــےاندازهمهربونمن🌱😍
✨بسمالله الرحمن الرحیم ✨
💌اخلاق شهدایی
خیلی از غیبت و بدگویی بدش میومد؛ وقتی غیبت میشنید، فضارو با شوخیکردن یا تغییردادن موضوع عوض میکرد یا حتی همان لحظه، اون مکان رو ترک میکرد.
عاشق ولایت_فقیه بود و از هشت سالگی عضو بسیج محله بود؛ همیشه در مراسمهای مساجد شرکت میکرد؛ حسن بزرگشدهی مسجد وحسینیهها بود؛ عاشق اهلبیت که همیشه برای خدمت به اهل بیت در همهجا حضور داشت.😍اینقدر عاشق امام حسین(ع) بود که هرسال در ماه #محرم، خیمههای نمایش برای دهه محرم رو تا خود صبح تو حسینیه میدوخت.
#شهید_حسن_تمیمی🌹
#بشیم مثل شهدا
😄طنزجبهه😄
💟 پفک نمکی😂
▫️چند روزی از عید 1365 میگذشت. پس از مجروحیت سخت در عملیات والفجر 8 در فاو، از بیمارستان به خانه آمده بودم.
مادرم تُشکی گوشهی اتاق، رو به حیاط پهن کرده بود که آنجا استراحت میکردم. در را هم باز کرده بود تا نسیم بهاری بهم بخورد. بهقول خودش، این نسیم مُرده را زنده میکرد.
از بس آبمیوه و غذاهای مقوی بهخوردم داده بود و مدام استراحت میکردم، مثل جوجههای جلوی آفتاب بهاری، چُرت میزدم.
تلفن که زنگ خورد، مادرم گوشی را برداشت و سپس به من گفت: بیا مثل اینکه رفیقای تو هستند. گوشی را که گرفتم، فهمیدم علی اشتری است. گفت میخواهند با چندتا از بچهها به ملاقاتم بیایند.
مادرم از صبح خانه را جمعوجور کرده بود. تا گفتم: "رفیقام دارن میان" چایی را دم کرد و ظرف میوه و پیشدستیها را آورد گذاشت کنار تشک من.
نیم ساعتی نگذشت که زنگ خانه بهصدا درآمد. خواستم بلند شوم بروم در را باز کنم که مادرم مانع شد و گفت:
- مثلا تو زخمی هستی و اینا اومدن ملاقاتت!
با دیدن جمشید مفتخری، علی اشتری و حسین کریمی، کلی ذوق کردم و خوشحال شدم. از روزی که در فاو زخمی شدم، اینها را ندیده بودم.😃😍
دست اشتری یک کادوی بزرگ بود. تعجب کردم. این اخلاق اصلا به این بچهها نمیآمد. نگاهی به مادرم انداختم که ذوقزده، داشت به کادو نگاه میکرد. اشتری گفت:
- ببخشید دیگه، قابل شما رو نداره. خواستیم یه جعبه شیرینی بگیریم، دیدیم این بهتره. واسه همین این رو شریکی باهم خریدیم.
کلی از آنها تشکر کردم. جمشید اصرار کرد کادو را باز کنم. حسین کریمی، محجوب سر بهزیر انداخته بود.
بهخواست علی کادو را باز کردم. شانس آوردم مادرم رفته بود توی آشپزخانه. کاغذ کادو را که باز کردم، با جعبهی بزرگی مواجه شدم. با خود فکر کردم حتما ظروف کریستال و از این چیزها باشد، ولی آنقدر سنگین نبود.
در جعبه را که باز کردم، با چند بسته پفکنمکی مواجه شدم. چشمانم چهار تا شد. بینشان را گشتم، هیچی نبود جز دو سه تا پفکنمکی. 😐😂
اشتری داشت از خنده میترکید. حسین جلوی خندهاش را گرفته بود و جمشید هم پِقی زد زیر خنده؛ آنچنان که مادرم با تعجب، وارد اتاق شد.
مانده بودم چه بگویم. مادرم نگاهی به داخل جعبه انداخت و با نگاهش بهم فهماند:
بفرما، رفیقات هم مثل خودت بیمزه هستند.
اشتری با نگاه مادرم، از خجالت آب شد. حسین که مثل لبو قرمز شده بود؛ ولی به یکباره همه باهم زدیم زیر خنده. 😄😅😂😂😅
✅شادی_روح_شهدا_صلوات
#خدای_خوبم♥️✨
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»♥️
استادی می فرمود ↓
این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد
این جمله یعنی خدا می گوید:
جورے ساختہ ام تـو را کہ جز با یاد من آرام نگیری ..
تفاوت ظریفۍ استـــ!!!
اگر بیقراری
اگر دلتنگی
اگر دلگیری
گیر کار آنجاست کہ هزار یاد،
جز یاد او، در دلت جولان میدهد
|
#خداجانـــم|💛📿
♨️تابع رضایت حق تعالی و امام زمان باشیم...
🔸انسان باید در هر حال، تابع رضایت حق باشد.
هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببین اگر خدا و #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه راضی هستند، انجام بده.
هر عملی که میخواهی انجام بدهی، ببين اگر امام زمان علیه السلام را در مقابلت می دیدی انجام میدادی؟
خود اهل بيت عليهم السلام نیز این چنین بودند؛ سرِ موئی از رضایت حق تخطی نمیکرند.
🖋آیت الله ناصری دولت آبادی
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره شنیدنی سردار شهید #حسین_اسداللهی از تفحص شهدای فاطمیون
شهدایی که عطرشان در فضا پیچیده بود
#یادشھداباذڪرصلوات
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
🌷 #نشرباشما
#دوڪلومحرفحسـاب
رفیق جان میدونستی اگه با پوشش نامناسب بری بیرون،ممکنه که باعث خراب شدن یه زندگی بشی 😣
آبجی گل خودت دوست داری که همسر اینده ات ، به دختر دیگه ای فکر کرده باشه ؟ 👀
مطمئنم میگی نه
پس چطور وجدانت قبول میکنه که یه مرد متاهل یا یه آقا پسر مجرد بهت فکر کنه ؟😨
فکر کن یه آقائی ، شما را ببینه وظاهرت رو با خانمش مقایسه کنه ،و شما نمره بالاتر رو بگیری و نتونه فراموشت کنه 💔
و بعدش چی میشه ؟
ترجیح میدم بقیه اش را نگم😔
داداش گلم خودت سمت دختری که به پسر دیگه ای فکر کرده باشه میری ؟
پس چطور با طرز لباس پوشیدنت روان دختر مردم رو به هم میریزی ؟
رفیق اینو مطمئن باش از هر دستی بدی ، از همون دستم پس میگیری😉
کار دنیا حساب و کتاب داره ها
⬅️پس ازامروز حواست بیشتر به طرزلباس پوشیدنت باشه🌷