eitaa logo
˼سنگر‌شھدا˹
5.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
38 فایل
•. از‌افتخــا‌رات‌این‌نسل‌همین‌بس‌ڪھ‌ اسرائیل‌قراره‌بھ‌دست‌مــا‌نابود‌بشھ ꧇). .! اینستامون: https://instagram.com/sangareshohadaa?igshid=ZDdkNTZiNTM= • ‌شرایط . - @Sharayett313 •. گردان .- •. @nashenassangareshohada •. -زیــر‌ سایھ حضرت‌قائم . . (꧇ . .
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم الله الرحمن الرحیم» آرزو می کنــم لحظه لحظه ی زندگی شمــــا قــــــرین این پنج حرف ساده باشد آرامـــــــ♥ـــش... صبح تون بخیر...🤩
😔 مادر شهید دیده هواشب سرده رفته پتو انداخته سر سنگ قبر بچه اش... 😔 ...
ایستادن پای امام زمان خویش 💠امروز 23 دی ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
مغنیه😌
‍ ««بخاطر عروس خانمی که تو ماشین بود»» یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و باهاش میومد مدرسه و برمیگشت .  یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز . ترمز زد و ایستاد .  یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد : الله اکبر و الله اکــــبر ... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب اشهد ان لا اله الا الله ... هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شده ؟!  قاطی کرده چرا ؟ !⁉️ خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که ! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای  دورش نگاهش میکردن .  من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون  از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !" همین!☺️ برگی از خاطرات "شهید مجید زین الدین” @sangareshohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
˼سنگر‌شھدا˹
🔻پارسال همین موقع ها بود که ترامپ دستور داد، عکس سردارسلیمانی از اینستا پاک بشه، حالا خودش از شبکه های اجتماعی ساسپند شده. دنیا کوچیکه و البته گرد آقای سگ زرد! ‌ ↝@sangareshohadaa 🌑°•●┅───────────┅●
°° 💠 رسول خدا«صلی الله علیه و آله» به سلمان فرمود: ای سلمان! حبّ فاطمه«علیها السلام» در صد جایگاه از مواطن سود می دهد. آسان ترین آن مواطن مرگ و قبر و میزان و صراط و محاسبه است.  📚 بحارالانوار ، ج ۲۷ ، ص ۱۱۶ °° الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ‌‌╭┅∪∪────┅╮ @sangareshohadaa ╰┅──────┅╯
... : در میان شب دو رکعت بخوان کن...:) نه تنها تمام گناهان تو را خدا نابود میکند،بلکه هایت را تبدیل به حسنه میکند... [خدا به این مهربانی دوست خوبی است ...] @sangareshohadaa
ლــہـیـدانـہ¦🌸✨¦ فقط در خون غلطیدن نیست!✋🏻 شهادت هنگامی رخ می دهد که از زخمِ و تکه پراکنی دیگران بگیرد.💔 و همان ســــت که از دلت جاری می شود...😢 و آن هنگام که مردان به دنبال راهی برای هستند تو اینجا هر‌روز شهید می‌شوی 🌸🍃 ╔═~^-^~═ೋೋ ⍣@sangareshohadaa ⍣ ೋೋ═~^-^~═╝
ლـاب¦🌻🌿¦ ლـادرانـہ¦🧕🏻👑¦ مخلوق جدا از بشری حضرت بانو😍 دنیا شب و قرص قمری حضرت بانو😉 من مذهبی ام شاعر و عاشق از قضا تُو🧕🏻 معشوقه ی چادر به سری حضرت بانو☺️ 🌸🍃 ╔═~^-^~═ೋೋ ⍣@sangareshohadaa ⍣ ೋೋ═~^-^~═╝
ლــہـیـدانـہ¦🌸✨¦ از وسعت لبخنـدتان جـان می گیردزنـدگی ،🌈 بگذاریدلبخنـدتان حـال تمــام روزهاۍمراخـوب‌ڪند 🌸🍃 ╔═~^-^~═ೋೋ ⍣@sangareshohadaa ⍣ ೋೋ═~^-^~═╝
🕊 روزگار جواني پدر شهيد در روستاهاي اطراف قوچان به دنيا آمدم. روزگار خانواده ما به سختي ميگذشت. هنوز چهار سال از عمر من نگذشته بود كه پدرم را از دست دادم. سختي زندگي بسيار بيشتر شد. با برخي بستگان راهي تهران شديم. يك بچه يتيم در آن روزگار چه ميكرد؟ چه كسي به او توجه داشت؟ زندگي من به سختي ميگذشت. چه روزها و شبها كه نه غذايي داشتم نه جايي براي استراحت. تا اينكه با ياري خدا كاري پيدا كردم. يكي از بستگان ما از علما بود. او از من خواست همراه ايشان باشم و كارهايش را پيگيري كنم. تا سنين جواني در تهران بودم و در خدمت ايشان فعاليت ميكردم. اين هم كار خدا بود كه سرنوشت ما را با امور الهي گره زد. فضاي معنوي خوبي در كار من حاكم بود. بيشتر كار من در مسجد و اين مسائل بود. بعد از مدتي به سراغ بافندگي رفتم. چند سال را در يك كارگاه بافندگي گذراندم. با پيروزي انقلاب به روستاي خودمان برگشتم. با يكي از دختران خوبي كه خانواده معرفي كردند ازدواج كردم و به تهران برگشتيم.خوشحال بودم كه خداوند سرنوشت ما را در خانه ي خودش رقم زده بود! خدا لطف كرد و ده سال در مسجد فاطميه در محله ي دولاب تهران به عنوان خادم مسجد مشغول فعاليت شديم. حضور در مسجد باعث شد كه خواسته يا ناخواسته در رشد معنوي فرزندانم تأثير مثبتي ايجاد شود. فرزند اولم مهدي بود؛ پسري بسيار خوب و با ادب، بعد خداوند به ما دختر داد و بعد هم در زماني كه جنگ به پايان رسيد، يعني اواخر سال 1367 محمدهادي به دنيا آمد. بعد هم دو دختر ديگر به جمع خانواده ي ما اضافه شد. روزها گذشت و محمدهادي بزرگ شد. در دوران دبستان به مدرسه ي شهيد سعيدي در ميدان آيت الله سعيدي رفت. هادي دوره ي دبستان بود كه وارد شغل مصالح فروشي شدم و خادمي مسجد را تحويل دادم. هادي از همان ايام با هيئت حاج حسين سازور كه در دهه ي محرم در محله ي ما برگزار ميشد آشنا گرديد. من هم از قبل، با حاج حسين رفيق بودم. با پسرم در برنامه های هيئت شركت ميكرديم. پسرم با اينكه سن و سالي نداشت، اما در تداركات هيئت بسيار زحمت ميكشيد. بدون ادعا و بدون سر و صدا براي بچه هاي هيئت وقت ميگذاشت. يادم هست كه اين پسر من از همان دوران نوجواني به ورزش علاقه نشان ميداد. رفته بود چند تا وسيله ي ورزشي تهيه كرده و صبح ها مشغول ميشد. به ميله اي كه براي پرده به كنار درب حياط نصب شده بود بارفيكس ميزد. با اينكه لاغر بود اما بدنش حسابي ورزيده شد.... 💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿 💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿 💙🌿💙🌿💙🌿 💙🌿💙🌿 💙🌿
درباره ؎ رمان:🦋🕸 ݭاعت پارٺ گزار؎۰ [《💙🌿15》]و[《🌿💙20》] ٺعداد پارٺ. ⇩⇨🌸2الے3⇦⇩ ﴿خادما؎ گلے ڪہ مطلبیرو ݭنجاق میڪنن لطفا وقٺے ݭنجاقو برداشٺین پارٺ اول رمان رو ݭنجاق ڪنید ݭپاݭ.
🔺تصویر بالا شهید ابومهدی المهندس در ۸ سال دفاع مقدس در حال دفاع از خاک ایران تصویر پایین هم مسیح علی‌نژاد درحال درخواست برای تحریم‌ و حمله‌ی نظامی به ایران! @sangareshohadaa
🔺در واقعیت زنان ایرانی خلبان هستند، در اینستاگرام زنان اجازه دوچرخه سواری هم ندارند 🔺خسته نمیشید از این همه خودتحقیری؟ چقدر بدبختید آخه!😐 @sangareshohadaa
✨ ╭━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╮   @sangareshohadaa ╰━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╯