eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
105.1هزار عکس
8.6هزار ویدیو
102 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
1️⃣ سالروز عروج ملکوتی شهید عسکری ابراهیم پور احمدچالی نام پدر : گداعلی نام مادر : زهرا جعفری تاریخ تولد : 1341/9/4 شهادت : 1361/8/18 محل شهادت : موسیان گلزار : پایین احمدچاله پی 0️⃣3️⃣ عملیات محرم سنگ نوشته مزارشهید والامقام عسگری ابراهیم پور : دوستان دیگرنمی بینیدمرا وعده ما و شماکربلا وعده گاه حزب الله صحن اباعبدالله .. @sangareshohadababol
2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید مطلب حیدری آردی(سمت راست) نام پدر : علی نام مادر:نسا خاری تاریخ تولد :1343/11/02 تاریخ شهادت : 1361/08/18 محل شهادت : زبیدات گلزار :شهدای آردکلا 1️⃣3️⃣ عملیات محرم 🌺منوچهر برادر شهید:ایایشان بعد از شهادتش همان شب عملیات محرم به خواب مادرم آمد گفت اینجا بدنم ترکش خورده گفت به همین خاطر مادرم تا صبح نخوابید صبح اول وقت مادرم گفت پسرم شهید شده. ایشان بخاطر اشتباه فامیلی سه ماه مفقود بوده چند بار به خواب خاتواده مان آمد گفت بیایید جنازه مرا ببرید من یخ زدم بعد از سه ماه جستجو جنازه او در سردخانه معراج شهدای تهران پیدا شده و در گلزار شهدای آردکلا وسطی (میان محله) دفن شده روحش شاد 🌷درضمن بنده در همین سال در پاکسازی روستاهای بوکان از ضد انقلاب در کردستان بودم یک هفته در محاصره بودیم وجاده تامین نداشت در مراسم کفن و شهید مان توفیق حضور نداشته ام. @sangareshohadababol
🍀خاطرات از شهید مطلب حیدری آردی🍀 🌺برادر شهید : از آخرین روز وداع هر دوی مان عکس گرفتیم در کردستان بودیم . هر دو مرخصی 5 روزه گرفتیم و آمدیم به منزل . شهید که بعد از مرخصی اعزام شد 2 روز بعد من رفتم . آن شب تا ساعت 1 صبح بیدار بودیم و از حال و هوای جبهه حرف زدیم و گفتیم اگر شهید شویم چه می شود و دقیقاً هشتم آبان 61 شب وداع بود . 🌹برادر شهید : یادم می آید که من در کلاس پنجم درس خواندم . در فصل کشاورزی در گرمای زیاد شهید روزه می گرفت پدرم می گفت : روزه بر تو واجب نیست و او از 11 سالگی شروع به روزه گرفتن و نماز خواندن کرد و نمازش هرگز ترک نمی شد . مسجد کوچکی در محل داشتیم که نماز اول وقت در مسجد کنار خانه مان می خواند . برادر شهید : شهید بسیار متواضع و فروتن و همچنین بسیار شجاع و نترس بود . حق الناس را رعایت می کرد . به ائمه ارادت خاصی داشت . با همه مهربان بود. 🌸 🌼🍃 🌺🍃🌺 @sangareshohadababol
3️⃣ سالروز عروج آسمانی شهید عبدالله علیجان نژاد نام پدر: آقاجان نام مادر : ماه رخسار علی گلی زاده تاریخ تولد : 1332/2/1 تاریخ شهادت : 1361/8/18 محل شهادت : عین خوش گلزار : شهدای شهیدآباد 🌺شهید عبدالله علیجان نژادقبل از انقلاب به مشهد عزیمت نمود و با آنکه یک کارگر ساده بود ولی در جلسات درس روحانیون انقلابی همچون شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد حضور می یافت و از محافظان وی به حساب می آمد. در تظاهرات شرکت می نمود. 🌹 و در پخش رساله و کتب دینی در مشهد و بابل همکاری میکرد. آنقدر حس نوع دوستی داشت که در زلزله ی طبس در قبل از انقلاب، برای کمک به زلزله زدگان به طبس رفت. پس از انقلاب به بابل بازگشت و پس از جذب در آموزش و پرورش، همسر و فرزندان را رها نمود و به سوی جبهه ها شتافت تا به درجه ی رفیع شهادت رسید. @sangareshohadababol
ایستادن پای امام زمان خویش امروز ۱۸ آبان سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم 🌹🌹 @sangareshohadababol
وضو بگیر به رسم شهدا ؛ اول وقت دلبری کن ... ۲۷حضرت‌رسول @sangareshohadababol
ماجرای اولین منبرامام خمینی ره اولین خطابه رسمی روح‌الله 📌روح‌الله ضمن تحصیل در اراک در ایام ۱۹ سالگی در مراسم بزرگداشت « رکن اعظم مشروطه» مجتهد "محیط"طباطبائی اولین خطابه خود را قرائت کرد و تحسین حاضرین را برانگیخت. این خطابه در واقع بیانیۀ سیاسی بود که به جهت قدردانی از زحمات و خدمات علمدار مشروطیت از جانب حوزه علمیه اراک از زبان یک طلبه جوان قرائت می‌شد. 📌از قول روح‌الله نقل شده « ...پیشنهاد شد منبر بروم، استقبال کردم آن شب کم خوابیدم، نه از ترس مواجه شدن با مردم، بلکه به خود فکر می‌کردم فردا باید روی منبری بنشینم که متعلق به رسول‌الله است. از خدا خواستم مدد کند که از اولین تا آخرین منبری که خواهم رفت، هرگز سخنی نگویم که جمله‌ای از آن را باور نداشته باشم و این خواستن عهدی بود با خدا بستم، اولین منبرم طولانی شد، اما کسی را خسته نکرد ... 📌و عده ای احسنت گفتند، وقتی به دل مراجعه کردم از احسنت گویی‌ها خوشم آمده بود،به همین خاطر دعوت دوم و سوم را رد کردم و چهارسال هرگز به هیچ منبری پا نگذاردم.»/منبع:۱۴ خرداد ۱۳۹۳ مشرق @sangareshohadababol
🌷ضمن عرض تسلیت شهادت سردار صحرایی به اطلاع میرساند برابر جلسه که در فرمانداری بهشهر با حضور فرماندار . رئیس بنیاد شهید . هیئت رزمندگان اسلام بهشهر و آقا جواد صحرایی و ...... برگزار شد مقرر گردید 🌹مراسم وداع بعد از نماز مغرب و عشای غروب یکشنبه در مدرسه شهید لطیفی رستمکلا و مراسم تشیع روز دوشنبه ساعت ۹ صبح از مقابل بیمارستان امام خمینی ره بهشهر برگزار شود. @sangareshohadababol
🌷سردار شهید رمضانعلی صحرایی 🌷"رمضان علی صحرایی" فرزند مرحوم حاج علی اصغر از فرماندهان نام آشنای استانهای شمالی کشور و از جانبازان 70 درصد جنگ تحمیلی، در خانواده ای مذهبی در شهر رستمکلا در تیرماه سال 1330 به دنیا آمد. پس از اخذ مدرک دیپلم در هنرستان ساری، وارد فضاهای سیاسی بر ضد استبداد پهلوی شد. صحرایی این مبارزه را بصورت خانوادگی و با معاونت داماد، پدر، عمو و عموزاده هایش صورت داد و حتی در این راه پرحادثه، از همراهی مادر و همسرش نیز برخوردار بود. 🌹سیاه چالهای رژیم پهلوی، بهایی بوده که او و خانواده اش برای عدالت خواهی و ظلم ستیزی پرداخت کرده اند. صحرایی همواره برخورداری خود را از روحیه ی حماسه و ظلم ستیزی، میراثی از جانب پدربزرگ خود حاج محمود صحرایی دانسته؛ و از این رو عُلقه و علاقه ی فراوانی را در دل با پدربزرگش احساس می کرد و همواره تلاش می کرد پندها و آموزه های سیاسی او را در مسیر مبارزاتی اش منظور نماید. 🌷پس از پیروزی انقلاب و بعد از فتنه انگیزی دشمنان قسم خورده ی انقلاب و هجوم همه جانبه ی صدام به مرزهای ایران اسلامی، به ترتیب وارد کارزار با منافقین و چریکهای فدایی در جنگلهای آمل و سپس عراقی ها در مرزهای غرب و جنوب کشور شد. حضور صحرایی در جبهه غرب(پاوه)، در معیت سردار پرآوازه، شهید ابراهیم همت، نقطه عطفی شد تا نبوغ نظامی صحرایی در نظر فرماندهان ارشد نظام رخ نماید. صحرایی، تجربه فرماندهی اش را از پایین ترین سطح نظامی یعنی دسته و گروهان آغاز کرد و پس از نمایاندن استعداد و قابلیت های نظامی اش بخصوص در حوزه ی طرح ریزی، به فرماندهی گردان، تیپ، محور و قرارگاه منصوب شد. 🌷در طی مسیر دوران نظامی گری اش، در اولین دوره ی عالی جنگ همراه با فرماندهان عالیرتبه سپاه در بزرگ ترین دانشگاه نظامی یعنی دافوس پذیرفته شد تا فرصتی فراهم شود تا صحرایی، تجارب خود را با دانش نظامی ممزوج سازد و اینگونه بر توان و قوه ی فرماندهی اش بیفزاید. حضور در جمع نیروهای مسلح ارتش سوریه و لبنان در سال 64- بعنوان یکی از واحدهای دوره ی عالی دافوس - فرصتی شد تا با تجارب دیگر نیروهای مسلح از نزدیک آشنا شود و آن را با تجاربی که در کشور آموخت، درآمیزد. شهادت برادرش غلامرضا در "سرپل ذهاب" و پسرعموهایش "ابوالقاسم" و "موسی" در آغازین سالهای جنگ تحمیلی، عزم صحرایی را در راه مبارزه مستحکم تر کرد. 🌹حماسه آفرینی صحرایی در عملیات آبی قدس1 و 2 در منطقه ی هورالعظیم در سال 64 به اوج رسید واو در سمت فرماندهی گردان خط شکن امام محمد باقر(ع)؛ در معیت رزمندگان اسلام بویژه رزمندگان قائم شهری، ضربات سهمگینی را به توان نیروهای عراقی وارد کرد که بازتاباین پیروزی و دستاورهای آن بارها از رادیوی عراق که حاصل عصبانیت آنان بود به گوش رسید. مجروحیت در عملیات محرم در سال 61 آغاز بهایی بود که صحرایی در جنگ پرداخت کرد و تا پایان جنگ با اصابت ترکش خمپاره و تیرهای مستقیم طی عملیاتهای کربلای 4 و 5 و ... ، بهای پرداختی اش به اوج رسید و در نهایت در فهرست جانبازان 70 % جنگ تحمیلی قرار گرفت. در جنگ نیز همچون روزهای خفقان ستم شاهی از نعمت همراهی با خانواده اش برخوردار بود؛ بگونه ای که همسر و فرزندانش با حضور در شهر اهواز و سُکنی گزیدن در پایگاه شهید بهشتی،به ندای او لبیک گفتند. صحرایی برای آنکه درس ایثار و ظلم ستیزی را به فرزند خود نیز تعلیم دهد، فرزند ارشد خود، جواد را نیز در مقاطعی با خود در جنگ همراه کرد که 6 ماه حضور در جبهه علاوه بر سه سال زندگی در اهواز، افتخاری بوده که در کارنامه ی سوابق مقاومت و حماسه ی صحرایی و خانواده اش ثبت و ضبط شده است. 🌷صحرایی پس از جنگ و پذیرش قطعنامه 598 ، در مقطعی که نیروهای حافظ صلح سازمان ملل معروف به UN وارد مرزهای بین المللی ایران و عراق شدند ، عهده دار مسوولیت قرارگاه لشکر 25 کربلا، مستقر در بهمن شیر و چویبده آبادان شد و در ادامه در دهه ی هفتاد به فرماندهی تیپ 3 لشگر 16 قدس گیلان در منطقه ی بوکان منصوب شد و در مبارزه با کموله و دمکرات، جانفشانی های زیادی را در کنار رزمندگان گیلانی از خود به یادگار گذاشت. صحرایی پیش از بازنشستگی در سمت فرماندهی توپخانه لشکر 25 به خدمت خود ادامه داد و در نهایت و پس از سالهای حماسه و ایثار و برداشتن زخمهای فراوان به شرف جانبازی هفتاد درصد و در نهایت شهادت نائل گردید. ✍️کانال ۱۷۵نفر @sangareshohadababol
سالروز شهادت شهید سید حسین امامی سید حسین امامی در کنار شهید سید مجتبی نواب صفوی @sangareshohadababol
🌹شهادت مظلومانه شهید سید حسین امامی ♦️پس از نافرجام ماندن ترور کسروی به دست نواب صفوی، امامی پیشنهاد داد تا گروه فدائیان اسلام تشکیل شود و مبارزه علیه کسروی به شکل سازماندهی شده، سامان یابد. همه این پیشنهاد را پذیرفتند و نواب را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند. سید حسین امامی در دادگاه کسروی موفق شد با چاقو او را به قتل رسانده و اولین اعدام انقلابی فدائیان اسلام را به ثمر برساند و حالا بعد از چهار سال، عبدالحسین هژیر، مغز متفکر دستگاه پهلوی، در مقابل آرمان های ملی و اسلامی ملت و به خصوص ملی شدن صنعت نفت مقاومت می کرد. این بار نیز قرعه به نام سیدحسین امامی افتاد تا این جرثومه فساد را از سر راه ترقی کشور بردارد. شهید امامی بارها به مناسبت های گوناگون به هژیر هشدار داده بود که دست از مبارزه با مردم و اعتقادات دینی و منافع ملی آنها بردارد اما هژیر به هیچ یک از این هشدار اعتنا نکرد. ♦️سرانجام در آبان ماه سال 1328 هجری شمسی، شهید امامی موفق شد با شلیک چند گلوله، او را از پا در آورد. بعد از دستگيري امامي، وي بلافاصله به اين اقدام اعتراف كرد و گفت چون زنده ماندن هژير را به زيان مملكت مي‌دانسته، اقدام به ترور او كرده است.دادگاه نظامى، روز 14 آبان، امامى را به اعدام محكوم كرد و او حتى تجديدنظر هم نخواست و در پايين پرونده خود نوشت: «من آماده كشته شدن بوده و در انتظار شهادتم.» ♦️با قطعی شدن حکم اعدام امامی، گروه فداييان اسلام تلاش خود را مبني بر آزادي او آغاز کرده و تصميم گرفتند تا در شب اجراي حكم به مأموران حمله كرده و امامی را آزاد كنند. شب هفدهم آبان ماه، فداييان اسلام براي نجات امامي آماده می‌شدند که جواني روزنامه بدست وارد اتاق شد و گفت: «حكم به تأخير افتاده است.»فداييان اسلام ناچار آن شب متفرق شدند ولي صبح روز بعد فرياد روزنامه فروشها که می گفتند: «اعدام امامي، اعدام امامي» دلها را لرزاند و اشك حسرت را بر گونه ها جاري کرد. ♦️رژيم كه از تصميم فداييان اسلام مبني بر آزادسازي امامي آگاه شده بود، خبر تأخير اجراي حكم را در جرايد منتشر كرد و از غروب شانزدهم آبان ماه خيابانهاي متصل به میدان سپه (توپخانه) را به علت حفاري بست. اما در ساعت 2 نيمه شب پس از قرائت حكم توسط نماينده دادستان اولين شهيد فداييان اسلام با قلبي مطمئن در راه اسلام به شهادت رسيد. شهید نواب در رثای او گفت: «امامی! ای شهید عزیزما! ای جگر گوشه زهرا! ای قربانی راه خدا! آسوده بیارام و در باغ رضوان خدا، قدم به آسایش بزن... آری! امامی عزیز، اگر نبود دیگر وظایف ما، همچون تو کلام زیبای خدا را بر فراز چوبه دار تلاوت و همچون تو، آخرین نفس خود را با کلمه دلنشین زنده باد اسلام، فریاد می کردیم!» 🌹پيكر اولین شهید فدائیان اسلام پيش از سحرگاه، توسط عمال رژيم در امامزاده حسن به خاك سپرده شد اما صبح روز بعد با تلاش بسيار، فداييان اسلام پيكر او را به « ابن بابويه» انتقال داده و پس از برگزاري مراسم مذهبي به سوگ عزيزشان نشستند. 🕊شادی روح بلندش صلوات 🌺 @sangareshohadababol
|| ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل‌الله امواتا || 🌷آن‌ها زنده‌اند و خود فرماندهی میکنند با این تفاوت که اینبار دستشان باز تر است @sangareshohadababol