eitaa logo
سنگر شهدا
2.4هزار دنبال‌کننده
96.1هزار عکس
7.5هزار ویدیو
89 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
9️⃣ سالروز عروج آسمانی شهید رحیم حق شناس گتابی ( نفر وسط ) نام پدر : کریم نام مادر : خدیجه حق شناس محل تولد : پایین گتاب بابل تاریخ تولد :1350/03/07 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه ❤️جاویدالاثر❤️ 4️⃣6️⃣1️⃣ کربلای پنج 🌺مادر شهید : شهید وقتی به جبهه رفته بود و دوستان خودش را می دید که شهید می شوند به آن ها افتخار می کرد و می گفت که هر کسی در کار خود پیرو امام و ائمه باشد شهید می شود و اگر کسی ظاهری باشد شهید نمی شود . تا جایی که دستش باز بود به کمک خانواده شهدا می رفت و بسیار خانواده شهدا را دوست داشت به یکی از دوستانش به نام داریوش قلی نتاج گفت : این عکس را بگیرید و بزرگ کنید این بار رفتم دیگر بر نمی گردم . وقتی از جبهه بر می گشت خوشحال بود و روحیه خوبی داشت . می گفت آن جا وضعیت بسیار خراب است بیایید آن جا را ببینید که چطور دشمن به ناموس و میهن ما حمله کرده و مردمان آن جا با چه سختی زندگی می کنند و شماها در آسایش هستید مثل دیگران کیف خود را بر دوش گرفته بود و عازم جبهه شد و ما هم قرآن به سر او گذاشتیم و از زیر قرآن عبور کرد و پس از خداحافظی رفت . @sangareshohadababol
🔟 سالروز عروج ملکوتی شهید علی خیرخواهان جلالی نام پدر : حسن نام مادر: کلثوم عباس پور تاریخ تولد :1347/01/03 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار:شهدای معتمدی بابل 5️⃣6️⃣1️⃣ کربلای پنج 🌷دوست شهید ، سید علی سید مهدی زاده : وقتی شب جنازه شهید علی اصغر آرمک را برای وداع به مسجد محل آوردند وقتی حاج علی جلالی مشغول مداحی بود میکرفون را گرفتم و به وصیت اصغر عمل کردم گفتم دستان اصغر را از تابوت بیرون بیاورید تا بعضیها که می گفتند برای پول به جبهه رفته ببینند که دستان اصغر خالی است.مسجد منفجر شد. فردا هم جنازه اصغر را با شکوه تمام بر روی دستان مردم تشییع و در آرامگاه معتمدی و در گلزار شهدا دفن کردیم زیر تابوت اصغر را شهید علی خیرخواهان گرفته بود شب قبل علی به خانه مان آمد مرا در آغوش گرفته بود و مثل ابر بهاری اشک می ریخت در همان حال به من گفت علی جان بعد اصغر دیگر نمی توانم بمانم باید بروم و بعد مدت کوتاهی در ادامه عملیات کربلای 5 به دیدار اصغر شتافت و پرکشید و به دوست عزیزش ملحق شد. روحشان شاد❤️ از سمت راست : 1- شهید علی اصغر آرمک 2-شهید علی خیرخواهان @sangareshohadababol
1️⃣یادی از شهدای امروز شهیدعلی خیرخواهان، علی قانعی و..... به روایت اقای دکتر حسین عباس زاده رزمنده واز یادگاران دفاع مقدس مقیم خارج از کشور 🌺امروز غروب دهم اسفند سال شصت و پنج میباشد و گردان ما( گردان ویژه شهدا) به فرمانده ایی برادر نازنین و شجاع و دوست داشتنی آقا سید غلام اوصیا (شاه غلام) از لشکر بیست و پنج کربلا شبانه از مقرمان در هفت تپه بسوی شلمچه حرکت میکنیم, در اتوبوس سراسر گل گرفته شده جهت استتار من و شهید والامقام علی خیرخواهان در کنار هم نشسته ایم. شهید نازنین علی قانعی و محسن جلالی در کنار هم, حاج حسین شیرافکن و محمد آقای تهرانی در سمت چپ صندلی ما و کلا همه گردان از بچه های بابلی است. یازدهم اسفند ماه در شلمچه شهید علی خیرخواهان با چوب هایی که جمع آوری کردیم , تابلوی زیبایی میسازد و با خط خوشش مینویسد: محل شهادت شهید علی اصغر ارمک؛ پایگاه شهید گلریز بابل. 🌹تابلو را به اتفاق دوستان در محل شهادت علی اصغر ارمک نصب کردیم و چند عکس یادگاری هم گرفتیم. سه روز جهت آشنایی بیشتر با منطقه شلمچه جهت ادامه کربلای پنج آنجا مستقر بودیم. غروب عملیات به نزدیکی خط جهت عملیات اعزام شدیم. شهید علی خیرخواهان فرمانده دسته بود و شاه غلام, فرماندهان گروهان و دسته را جهت آشنایی با منطقه و توجیه عملیات به خط مقدم برده بود. وقتی شهید علی خیرخواهان و دیگر فرماندهان برگشتند, شهید علی خیرخواهان به من گفت: امشب یقینا خیلی از بچه ها شهید میشوند و طبق عهدی با هم بستیم مبنی بر اینکه هرکس به شهادت رسید حتمن منتظر و شفیع دیگری نزد خدای سبحان باشد. 🌷امروز چهاردهم اسفند ماه سال شصت و پنج است و ما در سوله ایی در منطقه عملیاتی شلمچه هستیم و دیگر آماده عملیات, شور و شعف خاصی بین بچه هاست, مداحی و در آغوش گرفتن همدیگر و حلالیت طلبیدن و همه همدیگر را قسم میدادن تا اگر دوستی شهید, دوستان دیگر را فراموش نکند. حدودا ساعت یازده شب در حالیکه هوا کاملا ابری است بسوی خط به ستون یک حرکت کردیم. شهید علی خیرخواهان نازنین از من که بعنوان معاونش بودم خواست که جلو بچه های دیگر حرکت کنم. ❤️در سه راه مرگ؛ شهید بزرگوار قاسم پورصادق را دیدیم که از شناسایی برمیگشت, ( یک هفته قبل از عملیات من و شهید علی خیرخواهان و شهید علی قانعی و شهید سید قاسم پورصادق؛ مرخصی یک روزه گرفته بودیم و به اهواز رفته بودیم) با شهید قاسم پورصادق کمی صحبت کردیم و توضیحاتی در مورد خط عملیاتی و ... برایمان داد. او همه ما را در آغوش گرفت و به راهمان ادامه دادیم. هر از چند گاهی دشمن بعثی خمپاره میزند و ما را مجبور به دراز کشیدن میکند. منطقه بشدت باتلاقی است, نمکزار و باتلاقی بودن باعث کند شدن حرکت ما میشود و صد البته باعث خستگی بیشتر بچه های رزمنده شده است.ادامه دارد.......... @sangareshohadababol
ایستاده از راست: 1-🌷زنده یاد جانبازمحمد تهرانی، 2-حاج غفارشب پاپیشه (پدر شهید سید جلال) 3- قاسم مومن نژاد( فرزند شهید حسین) 4-حاج ابراهیم خیرخواهان 5-محسن جلالی 6-🌷شهید محمد موسوی ( فردا سالگردشهادت) نشسته از راست: 7-دکترحسین عباس زاده "راوی" 8-حسین میرزا آقاپور (برادر شهید رمضان) 9-🌷شهید علی قانعی 10-🌷شهید علی خیر خواهان @sangareshohadababol
2️⃣یادی از شهدای امروز شهیدعلی خیرخواهان، علی قانعی و..... به روایت اقای دکتر حسین عباس زاده رزمنده واز یادگاران دفاع مقدس مقیم خارج از کشور 🌺بین خاکریزها بواسطه باران های فراوان دریاچه نمک درست شده بود. شهید علی خیرخواهان را میدیدم که جنب و جوش زیادی داشت و در آن شدت آتش, چگونه در تکاپو بود تا مواظب بچه ها باشد. حدودا یک ساعتی بر اثر شدت آتش زمین گیر شدیم. من که چند عملیات را پشت سرگذاشته بودم, تا کنون چنین شدت آتشی را ندیده بودم. شهید علی خیرخواهان توانست خودش را به ما برساند, اما وقتی دید بقیه بچه ها نمیتوانند بخاطر شدت آتش حرکت به جلو داشته باشند دوباره بطرف بچه ها برگشت, در همین حین دیدم که شهید علی خیرخواهان به زمین افتاد, فاصله زیادی بین ما نبود, صدایش کردم اما جوابی نداد, او برای حفظ جان و کمک به بقیه دوستان تحت فرمانده ایش بسوی آنان میرفت که شهادت بر اثر خمپاره نصیبش شد. علی جان شهادت مبارک. یکی یکی دوستان به جمع شهدا اضافه میشدند. 🌹در همین حال خمپاره ایی بین ما افتاد و چهارده نفر از جمع تقریبا پانزده نفره ما شهید شدند و من ماندم با بار گناهانم و کلی ترکش همه جای بدنم را سوراخ سوراخ کرده بود. نمیدانم بیهوشی ام چقدر طول کشیده بود؛ اما زمانی به خودم آمدم که صدای عراقی ها را میشنیدم. بلافاصله فرکانس های بیسیم را تغییر دادم؛ با باند و گازهایی که داشتم؛ جلوی چند زخم که خونریزی بیشتری را داشت گرفتم، کمی عقب تر صدای رزمنده ایی ( "مهندس "علی قاسمی که اکنون در اداره کل آب و فاضلاب مازندران مشغول خدمت میباشد) را شنیدم که میگفت: بیا عقب, من توان حرکت نداشتم ؛ اما اصرار این برادر بزرگوار باعث شد که حرکت کنم , مستقیم با بدن زخمی داخل دریاچه نمک افتادم و تمام بدنم شروع به سوختن کرد. ❤️دوست رزمنده وقتی دید روده هایم در دستم میباشد , کمی ترسید . به او گفتم: برگردد چون من تقریبا بجز سرم, تمام اعضای بدنم سوراخ شده بود , یکی از ترکش ها ریه سمت راستم را سوراخ کرده بود و توان نفس کشیدن را حتی نداشتم. اما مهندس قاسمی نازنین همت کرد و گفت: یا با هم میرویم و یا هرگز. در بین برگشتن, شاه غلام را دیدیم, برادرش شهید علی اوصیا هم بشدت مجروح شده بود, فرمانده غلام که دید من شدت جراحتم بیشتر از برادرش میباشد, به کمکم شتافت و برادرش را رها کرد( بعدها از جناب دکتر حسین محسن پور شنیدم, حاح غلام در چند جا فرمودند: من جراحت حسین را دیدم, هیچ وقت فکر نمیکردم زنده بماند, البته که لیاقت شهادت میخواهد) . 🌹جهت شادی تمام شهدا بویژه شهیدان والامقام علی خیرخواهان؛ شهید سید قاسم پورصادق؛ شهید علی قانعی , شهید علی اوصیا که یادی از آنها در این نوشته شد, صلواتی هدیه نمایید. ✍️ آقای دکتر حسین عباس زاده @sangareshohadababol
1️⃣1️⃣سالروز عروج آسمانی شهید علی اکبر قانعی نام پدر : محمد تقی نام مادر: راضیه قاسم زاده تاریخ تولد :1350/02/15 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار: شهدای معتمدی بابل 6️⃣6️⃣1️⃣کربلای پنج 🌺موقع اعزام شدن من و شهید علی قانعی داخل اتوبوس که از سپاه حرکت کرده بود کنار هم نشسته بودیم. معمولا اتوبوس های اعزامی به جبهه ها یکبار در شهر دوری میزدند، 🌹اما آنروز اتوبوس ها چند بار در شهر دور زدن، شهید والامقام علی قانعی به من گفت : خوب شهر رو ببینیم، یقیننا این آخرین باری است که در بابل هستم. و چند ماه بعد در ادامه عملیات کربلای پنج در کنار شهید والامقام علی خیرخواهان به شهدا پیوستند. ✍️ دکتر حسین عباس زاده روحشان شاد 🌹❤️ ازراست: 1-🌷شهید علی قانعی 2-🌷شهید سید قاسم پورصادق ( 1366/10/7 ) 3-دکتر حسین عباس زاده سال 1365 پل کارون ، اهواز @sangareshohadababol
2️⃣1️⃣سالروز عروج آسمانی شهید محمدرضا داغمه چی فیروزجایی نام پدر : محمدعلی نام مادر : سکینه داغمه چی فیروزجایی تاریخ تولد : 1336/00/00 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار : کوهپایه سرا بابل (40روز مفقود) 7️⃣6️⃣1️⃣کربلای پنج @sangareshohadababol
3️⃣1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید منصور رحمانی پیچی نام پدر : تقی نام مادر: ام سلمه خانم پور برسمنانی تاریخ تولد :1341/08/09 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار: برسمنان بابل 8️⃣6️⃣1️⃣ کربلای پنج محتویات به جا مانده از شهید نیروی انتظامی شهید منصور رحمانی پیچی 🌺اینجانب بفرمان امام امت که فرمودند عزیزان شما خودتان انقلاب کردید و باید خودتان پاسدار آن باشید به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمدم تا باشد در این ره توشه آخرت برداشته و درفی سبیل الله گام بردارم و از خداوند منان میخواهم که مرا در این کارخیر که خدمت به او یعنی همنوعان میباشد موفق و مرا با صراط مستقیم که همان راه انبیا و اولیاء الله و شهیدان است هدایت گرداند آمین یا رب العالمین. 🌹وحدت و همبستگی خودتان راحفظ کنیدو از تفرقه و جدائی و یا گروه گروه شدن بپرهیزیدکه این کار ذلت و خواری و گمراهی ببارخواهد آورد و همچنین هیچوقت دست بیعت به نامردان و مزدوران ندهیدکه اینهم نهایت ضعف یک مرد است و درهرکار خیری خود پیشقدم شوید و درهر نصیحتی اول ازخودشروع کنیدکه این روش مولایمان علی (ع) است و درتزکیه نفس کوشا باشید. @sangareshohadababol
5️⃣1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید مهدی عباسی خوشرودی(خواهرزاده) نام پدر : یحیی نام مادر:مهرانگیز رسولی تاریخ تولد:1342/10/18 تاریخ شهادت: 1365/12/14 محل شهادت :شلمچه گلزار:شهدای گله محله بابل(10سال مفقود) 1️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج 🌺دوست شهید: یادم می آید که یک پیراهن عربی که ازمکه برای شهید آوردند ایشان این پیراهن را پوشیدند و با پای پیاده می آمد ضلع جنوبی مدرسه ، روبه روی قبله می ایستاد و زیارت جامعه کبیره را در شبهای جمعه می خواند و مدت چندسالی که با ایشان در مدرسه هم حجره بودم شب های جمعه که در مدرسه می ماندم می دیدم که ایشان شب جمعه تا صبح مطلقاً نمی خوابید و زیارت جامعه را ازحفظ می خواند . 🌹دوست شهید:ما درمدرسه طلبه ای داشتیم که به امام جسارت می کرد آیت الله محمدی او را از مدرسه اخراج کرد اما او آمد وسط حیاط مدرسه و گفت من ازمدرسه بیرون نمیروم شهید رفت و یقه او را گرفت و او را از مدرسه بیرون انداخت و به او گفت تا مهدی درمدرسه است خاطر جمع باش نمیتوانی به مدرسه بیایی .من درمورد امام با کسی شوخی ندارم حرفش همیشه همین بود .حامی و پشتیبان ولایت بود . شهید مهدی عباسی و آقای سید قاسم دابوئیان  @sangareshohadababol
4️⃣1️⃣سالروز عروج آسمانی شهیدحسن (حمید)رسولی آسیابی (دایی) نام پدر : حسینجان نام مادر : زهرا میرحسن نتاج تاریخ تولد :1339/12/06 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت :شلمچه گلزار:شهدای معتمدی بابل 0️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج معاون گردان وِیژه شهدا 🌺غصه از آن داریم که با حسین علیه السلام محشور نشویم. درد دل به درگاه تو داریم که شاید با التجاء و تضرع ما را عجابت کنی غافل از اعمال خود هستیم زیرا اهمیت زیادی برای عبادت و ترک محرمات قائل نیستیم و ناتوانیم چون شیطان ما را به هر سوی می‌کشاند و فریادمان رسا نیست زیرا حرفمان، حرف دلمان نیست حرف نفس است و غیر تو. 🕌پروردگار من، بنظرم می‌آید در درگاه تو در روزمحشر ایستاده‌ام. آخرش چه دارم که بگویم. بمن می‌گویی بنده‌ی من، ای غرق در گناه، دردنیا چه کردی. و من فقط می‌لرزم و در انتظار رسیدن علی هستم تامرا شفاعت کند.خداوندا می‌گویندکه شهدا حق شفاعت دارند.ای خدای من،واقعاً تو چطوربر این بنده گنهکارت حق شفاعت می‌دهی آخرچقدر تو رحیمی درودبی‌پایان خودت به ذات خودت که هیچکس جزخودت ذات خود راسپاس گویی نیست. الله و اکبر درسراسرعمرمان خالص نبودیم اما توبخشیدی ما را. @sangareshohadababol
6️⃣1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید سیدزمان سید نژاد نام پدر : سید آقاجان نام مادر : رقیه آهی تاریخ تولد:1345/01/03 تاریخ شهادت: 1364/12/14 محل شهادت :فاو گلزار:شهدای گتاب بابل 0️⃣5️⃣والفجرهشت 🌺پدرو مادرم! همیشه از خدا پیروزی اسلام و مسلمین را بخواهید و دعایتان این باشد که خداوندتا ظهورحضرت مهدی (عج) امام عزیز را نگه دارد. خواهران من! درشهادت من همان مسیری را پیش بگیریدکه حضرت زینب (س) درشهادت حسین (ع) و یاران حسین(ع) پیشه خود ساخت. برادران! راه مرا آنچنان که شایسته این راه پرعظمت است،ادامه دهید. ❤️در شهادتم همچون کوه، استوار و قهرمان باشیدتا دشمن از استقامت شما بیشتر ازپیش به ذلت درآید و یا تسلیم گردد. امت مسلمان ایران! هر وقت که مکتب خود رامعرض خطردیدید،با جان و مال خودتان به کمک آن بشتابید. هم اکنون که کفرجهانی شرق و غرب به سرکردگی آمریکای جهاتخوار با هم متحدشدند تا این انقلاب را نابود کنند و اسلام را ازبین ببرند پس باید لیبک یا ثارالله گفت. ای محصلان نگذاریدکه در آینده دانشگاهها در دست گروهکهای منافق و دشمنان شما بیفتد که در این صورت دشمن به خوبی میتواند شما را به زیرسلطه درآورد. @sangareshohadababol
7️⃣1️⃣سالروز عروج آسمانی شهید محمدصادق شکری حیدركلایی نام پدر : علی نام مادر: شهربانو بابایی تاریخ تولد :1345/12/12 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار:شهدای معتمدی بابل 1️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج ❤️مادر شهید : من سعی کردم در دوران ابتدایی قبل از تولد فرزندم همه جوانب و مسائل شرعی را رعایت کنم و هر غذایی را نخورم و اگر لقمه ای هم مشکوک بود نمی خوردم با توجه به حجم کار و مشکلات عدیده موجود در آن زمان دقت کافی را داشتم و نذر کردم فرزندم سالم باشد و پیرو خط امام حسین باشد . 🌸خواهر شهید : شهید بسیار متواضع و فروتن و دارای حجب و حیا ، امانتداری ، حفظ اسرار ، سعه صدر ، اخلاق در عمل ، صداقت ، صفا و صمیمیت ، گشاده رویی ، نظم و انضباط و وقت شناس بود. زبانزد همه ی اعضای خانواده بود . نسبت به واجبات و ترک محرمات بسیار مقید بود و همیشه به قرائت قرآن می پرداختند . بسیار زیاد به اهل بیت علاقه داشتند و مداحی می کردند و ذاکر اهل بیت در مساجد و مراسمات بود . @sangareshohadababol
8️⃣1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهیدحسینعلی صیادی هریکنده نام پدر:ولی الله نام مادر: فاطمه بیگی تاریخ تولد:1333/01/01 تاریخ شهادت: 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار:هریکنده بابل(9سال مفقود) برادر بزرگ 2️⃣7️⃣1️⃣کربلای پنج ❤️مادر شهید : یک روز ما در حال رفتن به تهران بودیم که ایشان همراه ما بودند و 3 نفر مسافر پشت سر ما بودند . این 3 نفر میانه خوبی با انقلاب نداشتند و شروع کردند به بحث کردن با شهید و شهید هم با دلایل قوی با آن ها بحث کرد به طوری که وقتی به تهران رسیدیم آن 3 نفر از شهید عذر خواهی کردند و گفتند حرف شما درست است و ما سخنان شما را قبول داریم و تا الان اشتباه می کردیم . شهید در آخرین مرتبه که به جبهه می رفتند ما از او تقاضا کردیم که دیگر به جبهه نرود و گفتیم که تو زیاد به جبهه رفتی ولی او گوش نمی داد . برادر کوچکش هم از او تاثیر می گرفت و آخرین مرتبه با هم به جبهه رفتند و با هم در یک جا شهید شدند . شهید هنگام رفتن به جبهه 34 نفر از بسیجیان محله مان را با خود به جبهه برد و یک پرچم به دست خود گرفت و با پای برهنه جلوی همه حرکت می کرد و ما او را تا شهر بدرقه کردیم. @sangareshohadababol
🌷چهار تا رفیق که از روستای هریکنده بابل اعزام شدند. هر چهارتاشون توی عملیات کربلای پنج شلمچه شرکت کردند هر چهار کنار هم به شهادت رسیدند و بدنشون به مدت بیش از ۹ سال مفقود ماند و شدند شهید گمنام چهارتایی شون بعد از ۹ سال پیدا شدند شناسایی شدند 🌷تحویل خانواده، یک شب و یک روز وداع، و فردایش روی دست های قدرشناس مردم شهیدپرور بابل تشییع، و در روستای هریکنده امام زاده قاسم این روستا و درگلزار شهدا این مکان به خاک سپرده شدند. از راست شهیدان : سیدعلی اصغر طاهر محمدعلی صیادی بهرام مهدی زاده قاسم یعقوبی یاد و خاطره و رزمندگان عملیات غرور آفرین کربلای پنج گرامی باد🌺 🆔 @sangareshohadababol
9️⃣1️⃣سالروزعروج آسمانی شهیدمحمدعلی صیادی هریکنده نام پدر:ولی الله نام مادر:فاطمه بیگی تاریخ تولد:1346/01/01 تاریخ شهادت: 1365/12/14 محل شهادت:شلمچه برادرکوچک گلزار:هریکنده بابل(9سال مفقود) 3️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج 🌹پنج تن از شهدای روستای شهید پرور هریکنده ، : حسینعلی صیادی"برادربزرگ" ، محمدعلی صیادی "برادر کوچک"، سیدعلی اصغر طاهر ،بهرام مهدیزاده ، قاسم یعقوبی ، در یک منطقه و در یک روز شهید و مفقود شده و پس از 9 سال تفحص و شتاسایی در گلزار شهدای هریکنده خاکسپاری شدند. 🌹یاد و خاطره و رزمندگان عملیات غرور افرین کربلای پنج گرامی باد🌹 @sangareshohadababol
0️⃣2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید سیدعلی اصغر طاهری (سمت راست ) نام پدر : علی اکبر نام مادر: فخرالسادات محمدی تاریخ تولد :1347/06/03 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار : شهدای هریکنده بابل (9سال مفقود) 4️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج @sangareshohadababol
1️⃣2️⃣سالروز عروج آسمانی شهید بهرام مهدی زاده هریكنده ای نام پدر : زین العابدین نام مادر: شاه پسند نعمتی هریکنده ای تاریخ تولد :1336/06/09 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار : شهدای هریکنده بابل (9سال مفقود) 5️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج @sangareshohadababol
2️⃣2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید قاسم یعقوبی نام پدر: حسین نام مادر: بتول بناریان تاریخ تولد : 1350/8/2 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار : شهدای معتمدی بابل (9 سال مفقود) 6️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج @sangareshohadababol
3️⃣2️⃣سالروز عروج آسمانی شهید ضیاء ضیاورزی (نفر اول سمت چپ) نام پدر :حسین نام مادر:سکینه روحانی تاریخ تولد:1345/10/06 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت:شلمچه گلزار:ناریوران بابل(11سال مفقود) 7️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج 🌺همرزم شهید:شهیدحالت عرفانی خاصی داشتند و با حالت تضرع و خشوع درمحضرخدا دعا می کردو همیشه ذکر خدا و ائمه برلب داشتندو با دعایی که می کردند همیشه آرزوی شهادت داشتند دنیا رامحل گذرمی دید و به آن تکیه نمی کرد و به زندگی پشت پا زد و به شهادت رسید . دوست شهید : درجریان وقایع انقلاب شهید همیشه درصحنه ها حضور داشتند و ما توفیق داشتیم که در کنارهم باشیم و درجلسات شرکت کنیم .من یادم می آید اتوبوسی درمحل بود و ما سوار آن می شدیم و به روستاهای دیگرمیرفتیم و راهپیمایی انجام می دادیم و شهید باعث می شد که پایگاه ما اولین پایگاهی بود که درمحل تشکیل شد . 🌸خواهرشهید :همیشه به یادشهدا بودو ازخدا میخواست که او را ببخشندو با شهدا محشور شود ولی این اواخر یعنی یکسال مانده بود که شهید شود یک حال و هوای خاصی داشت سر نمازهمیشه گریه می کرد .حالت نورانی داشت وجوری بودکه انگار میخواهد برود و مهمان است... @sangareshohadababol
4️⃣2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید یوسف عابدی فیروزجایی نام پدر : بابا نام مادر : رقیه طلایی فیروزجایی تاریخ تولد :1349/05/01 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار:لمارون ( 3 ماه مفقود) 8️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج شهید یوسف عابدی سمت راست نفر اول نفردوم سمت چپ شهید علی مددمهری فیروزجایی ، سال 1365 محل شهادت حاج جعفر شیرسوار @sangareshohadababol
5️⃣2️⃣سالروز عروج آسمانی شهید حسن جان عباس تبار فیروزجایی نام پدر : صادق نام مادر : خانم بالا رحمانی فیروزجایی تاریخ تولد : 1342/7/5 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار : کوهپایه سرا بابل (9سال مفقود) 9️⃣7️⃣1️⃣ کربلای پنج @sangareshohadababol
6️⃣2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید علی قربانی نام پدر : باب الله نام مادر : خانم بزرگ رضایی تاریخ تولد :1350/06/20 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار:شایستگان امیرکلا بابل (8سال مفقود) 0️⃣8️⃣1️⃣ کربلای پنج @sangareshohadababol
7️⃣2️⃣سالروز عروج آسمانی شهید بهمن مسافری قمی كلایی(سمت چپ) نام پدر : علی نام مادر: خدیجه سلطان زاده تاریخ تولد :1347/11/20 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار:شهدای قمی کلا بابل 1️⃣8️⃣1️⃣ کربلای پنج ❤️پدر شهید: بهمن از همان کودکی عشق و علاقه خاصی نسبت به نماز و قرآن کریم داشت. حتی برای ادای فریضه نماز خود، به مسجد می رفت. طوری که برای ما الگویی قرار گرفت. مرید خاندان نبوت و امامت(ع) بود و در عزاداری ها و مراسمات مذهبی، حضور چشمگیری داشت. 🌹در کارها، یار و یاورمان بود. از همان کودکی آرامش و متانت خاصی داشت. گاهی اوقات به همراه دوستان خود به بازی فوتبال می رفت. اما، اکثر وقت خود را به پایگاه اختصاص می داد. اکثرا لباس سفید بر تن داشت و ساده زیستی را بسیار کار خوبی می دانست. به حق و حقوق دیگران بسیار اهمیت می داد. روحیه ای ستودنی داشت. طوری که با وجود خوب بودنش، هیچ گاه مغرور نمی شد. و به دنبال آرزوهای خویش، تلاش و کوشش فراوانی داشت. عاشق امام بود و به پیام وی بسیار اهمیت می داد. و در سن 17 سالگی، طی سه مرحله، راهی جبهه شد. تا به آرزوی خود، شهادت دست یابد. @sangareshohadababol
8️⃣2️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید عباس مهدی پور بارفروش(سمت چپ) نام پدر : زین العابدین نام مادر: چتری قاسمی شیرسوار تاریخ تولد :1348/01/21 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار: شهدای معتمدی بابل 2️⃣8️⃣1️⃣کربلای پنج 🌺برادر شهید : شهید بسیار امانتدار بود و به حق الناس اهمیت می داد. یکی از دوستانش مقداری پول به او داده بود وقتی جبهه بود در نامه اش نوشت که پول دوستم را بدهید تا حق الناسی گردن من نباشد . 🌸خواهر شهید : آخرین باری که می خواست به جبهه برود دوربین عکاسی ای را تهیه کرد و همه ی اعضای خانواده را جمع کرد و با همه عکس یادگاری گرفت. به منزل یکی از دوستانش هم می رود و یک عکس می گیرد و به دوستش می گوید عکس من را بعد از شهادت به خانواده ام تحویل دهید. ❤️مادر شهید : خیلی به فکر من و پدرش بود . یک روز از سرکار به خانه آمد دید من دارم لباس هایش را می شویم با آن که خسته بود آمد لباس ها را از من گرفت و گفت مادر جان خودم لباسهایم را می شویم شما خسته ای ! شهید عباس مهدی پور و برادرشان آقای یوسف مهدی پور @sangareshohadababol
9️⃣2️⃣سالروز عروج آسمانی شهید علی مدد مهری فیروزجایی ( نفر اول سمت راست ) نام پدر : عبدالرحمان نام مادر : بلور کرد فیروزجایی تاریخ تولد : 1349/11/7 تاریخ شهادت : 1365/12/14 محل شهادت : شلمچه گلزار : فیروزجاه 3️⃣8️⃣1️⃣ کربلای پنج @sangareshohadababol