eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
105.1هزار عکس
8.6هزار ویدیو
102 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴انا لله و انا الیه الراجعون زنده یاد احمد سلیمان نژاد ،مدافع سلامت و کادر درمانی درمانگاه تاسوعا و پادگان المهدی ( عج ) بر اثر بیماری کرونا به خیل شهدا پیوست روحش شاد با صلوات🌺 @sangareshohadababol
دوازدهم فروردین 1400 🌹 سالروز ولادت 1- شهید کاظم بصلی 2-غلامعلی تقی تبار 3-شمس الدین ذاکر گتابی 4- نبی الله رفیع پور 🆔 @sangareshohadababol
🌷وصیت نامه شهید کاظم بصلی ( نفر اول سمت راست ) 🌺 از پدر و مادرم خصوصاً خواهران و برادرانم می خواهم که برایم گریه نکنند و رسالت شهدا را بر جهانیان اعلان دارند. پدر ومادر عزیزم! همیشه در موقع خواندننماز حتماً خورشید جماران و امید مستضعفان جهان را دعا کنید. در نماز جمعه که حج فقرا می باشد شرکت کنید و راهپیمایی ها را فراموش نکنید. خدایا من برای وصال تو به جبهه آمدم و آرزو دارم که مرا در بستر طبیعی نمیرانی، که شاید مرگ من کمکی باشد برای پیروزی اسلام . 🌺 🌼🍃 🌸🍃🌸 🌺🍃🌺🍃 @sangareshohadababol
🌷وصیتنامه شهید غلامعلی تقی تبار مرزونی 🌺اینجانب علی تقی تبار سرباز امام زمان (عج) وصیت نامه خود را با قرار به لااله الاالله و محمد رسول الله و علی ولی الله شروع می کنم با سلام بر امت حزب الله و همیشه در صحنه و با سلام بر خانواده های شهدا از دوران صدر اسلام و تا به امروز که شهدا جنگ تحمیلی ایران می باشد و جنگ تحمیلی که بین ایران وعراق شروع شد یک جنگی است که بین کفر که رهبر و هدایت کند آن حضرت مهدی (عج) است که چراغ هدایت است برای جوانان پرپرشده آن در کربلای خوزستان مثل بدن امام حسین(ع) در زیر رگبار موشک و توپ و تانک قطعه قطعه می شوند 🌹و با همه مصائب و باتمامی این مشکلات ما همچنان بر علیه کفر صدامی می جنگیم و تا آزادی که انشاالله نماز جماعت در مسجد (قدس) به امامت امام بخوانیم البته با این وجود عده ای از راحت طلبها اصلا کاری ندارد. آیا مردانگی است که انسان زنده بماند ولی عده ای مساکین و بن سبیل و مستضعفین در جهان زیر شلاق ظالمین بسر می برند آیا این ظالمان انسان نیستند. @sangareshohadababol
دوازدهم فروردین 1400 🌹 سالروز ولادت 9-شهید شعبان نصراللهی هریكنده ای 10- شهید ابراهیم نورانیان امیری 11- شهید سید محمد قاسمی شیرسوار 12- شهید مسعود یوسف نیا 🆔 @sangareshohadababol
🌷وصیت نامه شهید سیدمحمد قاسمی شیرسوار 🌺 به خدا قسم در این راه كوچكترین تردیدی ندارم كه تا آخرین قطره خون برای بیرون راندن ارتش متجاوز بعث عراق مبارزه كنم. اگر چه جان ناقابلم را در این راه فدا نمایم چون شرف و حیثیت و ملیت زمانی استوار و پا برجاست كه وطن از دست اندازی گناهان محفوظ و مصون بماند. اكنون به ندای وجدان و شرف و خواست خودم و اراده ایران، این ملت كه با انقلاب اسلامی و رهبری خمینی بت شكن متجلی گردید، عازم جبهه جنگ جنوب جهت سركوبی متجاوزین عراق هستم... 🌺 🌼🍃 🌸🍃🌸 🌺🍃🌺🍃 @sangareshohadababol
🌹هادی بصیر : حاجي (حسین بصیر)داشت چیزی رو پتو پیچ می کرد تا مرا ديد لبخند مليحي زد و گفت: ميدوني اين چيه؟ من كه فهميده بودم ,گفتم:علي اصغر (بصیر) نيست ؟ حاجي گفت :آره ! درست فهميدي , داداش اصغرته !! من كه تمام وجودم را غم گرفته بود بغض راه نفسم را تنگ كرد. ولي نمي توانستم گريه كنم ,چرا كه وقتي حاجي را مي ديدم , با آن روحيه قوي خجالت مي كشيدم گريه كنم ... آن لحظه كه حاجي اين حرف را به من زد،سوختم و از اين عظمت , هيبت , صبر و استقامت زبانم از حرف زدن , باز ماند... 🌺حاجي خواست جنازه علي اصغر را داخل آمبولانس بگذاردكه يكي از فرماندهان از راه رسيد و از حاجي سوال كرد:حاجي ! اين چيه داخل آمبولانس گذاشتي؟ حاجي هم با روحيه اي بسيار قوي و با طمانينه گفت :چيزي نيست , جنازه علي اصغر او كه هاج و واج مانده بود،هيچ نگفت و محو صورت حاجي شد. حاجي وقتي جنازه متلاشي و سياه شده علي اصغر را ديد , دست به سوي آسمان دراز كرد و خدا را شكر نمود و گفت : خدايا! شكر كه ما را لايق دانستي و از خانواده ما كسي به شهادت رسيد. سالروز ولادت شهید علی اصغر بصیر از چپ،شهید علی اصغر، سر شهید حاج حسین و آقای هادی بصیر @sangareshohadababol
📸همراه بودن خدا با ما مثل نفس کشیدن است آرام بی صدا و همیشگی را صدا بزن 📿 اول وقت @sangareshohadababol
دوازدهم فروردین 1400 🌹 سالروز ولادت 5-کرمعلی زارعیان 6- وحید زینی حمزه کلایی 7-جاویدالاثر حسین شکرویان 8- عباسعلی طهماسب زاده 🆔 @sangareshohadababol
🌷خاطرات از شهید ابراهیم نورانیان ❤️مادرشهید : نسبت به مسائل ديني، بسيار حساس و پايبند بود. يك‌بار موقع تميز كردن اتاق، زير فرش تعداد زيادي پول پيدا كردم. از او پرسيدم: اين پول­ها از كجا آمد؟ گفت: مادر! اين پول خمس مال من است تا مالم پاك باشد. مادرشهید: بچه که بود، بی‌اجازه از باغ دایی من آلبالو چید. بزرگ‌تر که شد، یک روز به او گفت: دایی مرا به خاطر آن روز حلال کن! حتی حاضرم پول آلبالو را هم حساب کنم. دایی‌ام گفت: از شیر مادر به تو حلال‌تر باشد. گفته‌های خواهرش نیز در باب برادر شنیدنی است ؛ایام نیمه‌شعبان از سر عشق و ارادت به امام زمان، محله را تزئین کرد. سپس با دوستانش، بین مردم شربت و شیرینی پخش‌کرد. لحظه شهادت هم مدام نام امام زمان (عج) را صدا می‌زد مراسم عید نیمه شعبان سال 1360 ، سمت چپ شهید ابراهیم نورانیان ، نفر سوم زنده یاد جانباز سید احمد علوی @sangareshohadababol
پر کردن قمقمه‌ها از یخ تیر ماه ۱۳۶۵ اردوگاه عشق حسین قبل از 🚩 @sangareshohadababol
🌸 راهیان نور عید ۱۴۰۰ ✍️ عزلزی : شب قبل از عید ۱۴۰۰ (۲۹ اسفند) ، یهو به ذهنم اومد تا به اتفاق عاشقان شهدا، لحظه تحویل سال نو و روزهای عید نوروز رو در محضر شهدا به رسم همه ساله که در همچین ایامی در یادمانهای خوزستان بودیم، باشیم. 🔸اولین شهیدی که ما رو پذیرا شد، سیدرضا طاهر بود ( از شهدای خان طومان ). خاطره ای کوتاه از شهید سیدرضا طاهر : روزی سیدرضا از محل کارش برمیگشت که بارون شدیدی می بارید. وقتی به ابتدای محلشون ( روستای هریکنده ) میرسه، یه خانمی که در بارون خیس شده بود و منتظر ماشین بود رو سوار کرد. کمی که جلوتر رفت، خانم دیگری رو می بینه که اون خانم هم تمام لباسش خیس خیس بود. سید رضا ترمز زد تا ایشون رو هم سوار کنه. اون خانمی که اول سوار شده بود به سیدرضا گفت، سوارش نکن، مگه نمیدونی مریضِ!!! سیدرضا با توجه به اینکه اون خانم رو خوب می شناخت گفت، اشکال نداره بذار سوار شه. آخه اون خانم بخاطر مریضیش، تکرر ادرار داشت و به همین خاطر لباسش همیشه نجس بود تا چه برسه به روز بارونی. در نهایت سیدرضا اونا رو رسوند و بعدش بلافاصله داخل ماشین رو شلنگ گرفت و آبکشی کرد.((درود خدا بر بزرگواری شهید سیدرضا طاهر))... 🔹و اما بعداز تحویل سال نو و سخنرانی رهبر عزیز ، به شهرستان قائمشهر و در محضر شهدای دفاع مقدس، به ویژه شهید محمد بلباسی ( از شهدای خانطومان ) رسیدیم. خاطره ای کوتاه از شهید محمد بلباسی : محمد سه فرزند داشت و فرزند چهارمش بعد از شهادتش بدنیا اومد. خانم محمد نوزاد چهارم رو بُرد خدمت مقام معظم رهبری تا آقا زیر گوش نوزاد اذان بگه ( درود خدا بر این شیر زن انقلابی ). 🔸خدا رو شُکر ، اولین روز عیدمون رو با یاد و خاطرات شهدا سپری کردیم. و اما صبح روز دوم فروردین، به اتفاق عاشقان شهدا، در محضر شهید حسن رجایی فر ( از شهدای خان طومان) رسیدیم. خاطره ای کوتاه از شهید حسن رجایی فر از زبان پدر : پسرم شغلش برق کاری بود، حسابی مشغولِ کسب و کار بود. یه روز حسن به من گفت، دیشب امام خمینی (ره)رو خواب دیدم و به من گفت، شما پاسدارِ خوبی میشی. در کنار روستای ما پادگانی داشت بنام المهدی(ع)، که حسن کارهای برقی اونجا رو انجام میداد. 🔹لازم به ذکر است که من پاسدار بودم و بعد از پایان دفاع مقدس محل کارم در همون پادگان بود. چند روزی از خواب حسن گذشته بود که یکی از همکارانم به من گفت، بخشنامه اومد که پادگان قصد داره تکنیسین برق جذب کنه ، اگه میشد پسرتون حسن بیاد خیلی خوبه ( البته با طی کردن مراحل قانونی )..‌ ادامه خاطره در پست بعد ✍️علی محسن پور @sangareshohadababol