eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
#خاطرات_شـ‌هید توی سپاه کار میکرد کله وجگر میاورد برای خونه یه روز یه پیرمرد میبینه که میگه ما آرزوی کلہ وجگر داریم همه رو دادم بهش وگفتم پدر اینها رو بگیر وبرو برای خانواده.... گفت :نه نمی خوام لااقل یکی روبهم بده گفته:نه دوتاش رو بردار برو ... ودوتاش رو بهش داده بود... واومد ... ما پنیر وخربزه داشتیم گفت :مامان شاید اونها همین پنیر وخربزه روهم نداشته باشن وهمه رو داده بود به او... لباس هایش رابه نیازمندان می داد کفش هایش رابه کسی می داد ومی آمد خانہ... وازاین کارهامی کرد... یک روز حقوق گرفته بود و همه پولش رابه یک نفرداده بود ویک کرایه برداشته بود و به خانه آمده بود #ﺷﻬﻴﺪﻋﻠﻲ_ﭘﻴﺮﻭﻱ🌷 #شهدای_فارس ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 #خاطرات_شهید_مصطفی_ردانی_پور سن شهادت: 25 سال اهل شهرس
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 سن شهادت: 25 سال اهل شهرستان اصفهان 9⃣1⃣ بازدید امام خامنه ای از جبهه 🍃از برخورد بعضی مسولان مملکتی ناراحت بود. آن ها که وقتی برای بازدید به جبهه می آمدند توقع داشتند برایشان گوسفند قربانی کنند و ... . 🍃یک بار به مصطفی گفتم: دیروز تو پادگان 15 خرداد بودم. آیت الله خامنه ای آمده بودند بازدید. آن هم با لباس نظامی و بدون تشریفات. جلو رفتم و دست دادم. به آقا گفتم: نماز خوانده اید؟ گفتند: بله. گفتم: ما داریم می ریم برای ناهار، ایشان هم تشریف آوردند. صف غذا طولانی بود. اما مسولان پادگان سفره ی جداگانه و مفصل برای ایشان آماده کردند. اما ایشان یک بشقاب برداشتند و آمدند ته صف پشت سر من! هر چه به ایشان اصرار کردند بی فایده بود. مثل بقیه مدت طولانی در صف بودند. بعد هم کنار ما غذا خوردند. این را که گفتم خیلی خوشش آمد. آب سردی شد روی آتش عصبانیتش. 📚 کتاب مصطفی، صفحه 111 ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 #خاطرات_شهید_مصطفی_ردانی_پور سن شهادت: 25 سال اهل شهرس
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 سن شهادت: 25 سال اهل شهرستان اصفهان 0⃣2⃣ استخاره 🍃عملیات تا دقایق دیگری آغاز می شود. اما از رفت و آمد بچه های تخریب می شد فهمید که مشکلی پیش آمده! آنها می گفتند پشت میدان مین قرار داریم! دشمن در آن سوی میدان مین آماده و منتظر ماست! عراقی ها حسابی حساس شده بودند. ماه ها شناسایی در این منطقه صورت گرفته. ممکن است به هیچکدام از اهداف نرسیم! حسین خرازی و فرماندهان مضطرب و ناراحت بودند. ستون گردان ها پشت میدان مین مانده. تا دقایقی دیگر رمز عملیات فتح المبین اعلام می شود. باید کار را شروع کرد اما! یکی از بچه های اطلاعات یک مسیر دیگر را نشان داد اما گفت این مسیر شناسایی نشده. همه ناراحت بودند. فرصت فکر کردن هم نداشتیم. چه برسد به شناسایی محور جدید. 🍃مصطفی قرآن کوچکش را از جیب درآورد و در دست گرفت. در تاریکی شب توسلی به حضرت زهرا سلام الله علیها پیدا کرد. در دورن خودش کلماتی را نجوا کرد. قرآن را باز کرد. نگاهی به صفحه ی باز شده انداخت و خیلی قاطع و محکم گفت: از این محور نمی ریم! بعد محور سمت راست را نشان داد و گفت: از اینجا می زنیم به دشمن! چندتن از فرماندهان اعتراض کردند. گفتند: این منطقه شناسایی نشده. ما نمی دانیم آنجا چه خبر است. اما حسین خرازی که به استخاره های مصطفی اعتقاد داشت هیچ تردیدی نکرد. حرکت بچه ها آغاز شد. دقایقی بعد رمز یا زهرا برای آغاز عملیات فتح المبین اعلام شد. اشک از دیدگان مصطفی و بسیجی ها جاری شد. 🍃عین خوش با کمترین تلفات فتح شد. حکمت استخاره مصطفی صبح فردا مشخص شد. منطقه ای که قرار بود دیشب به آنجا حمله کنیم بدون درگیری محاصره و تصرف شد. با روشن شدن هوا دو گردان تا دندان نیروی مسلح دشمن به اسارت در آمدند! آنها با تعجب می گفتند: شما از کجا آمدید ما دیشب از سنگرهای مقابل میدان مین منتظر شما بودیم!! 📚 کتاب مصطفی، صفحه 115 الی 117 ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 📿17📿19📿24📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
دوستان متاسفانه پیچ سنگر شهدا رو از دسترس خارج کردن😔 instagram.com/_u/sangareshohada2 لطف کنید از پیج جدید سنگرشهدا در اینستاگرام حمایت کنید.. دوباره فالو کنید...ممنون
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ 🌸🍃 352 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_عبدالله_خوشنود ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
از آن زمان ڪہ دلت را بہ آسمان دادے گرفتہ عطر #بهشت خدا سراسر تو تو آن قنارے سرخے ڪہ درتمام‌زمین بہ گوش میرسد آوازهاے آخر تو #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
گم شد! هم پلاڪت هم استخوانت هم آرمانت.... و اتوبان رد شد از ڪوچہ ای ڪہ بہ نامت بود... #پیکر_پاک_شهدا🌷 #منطقه_عملیاتی_فاو ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔴کاسه ای زیر نیم کاسه دارند ⏪ حجت الاسلام پناهیان: 🔹ابوموسی اشعری با شعار صلح از جنگ بهتر است به جنگ عدالت علی(ع) رفت و رأی هم آورد؛ برای غلبه بر عدالت علی(ع)، تمام امید معاویه به صلح‌طلبی ساده لوح احمقی مانند ابوموسی اشعری بود! 🔸اشعث که مانند ابوموسی دائماً مورد لعن علی(ع) قرار می‌گرفت، وقتی سپاه علی در اوج اقتدار بود و مالک به دو قدمی خیمه معاویه رسیده بود صلح‌طلبی‌اش گل کرد و گفت دیگر جنگ بس است؛ هر وقت دیدید کسانی که عدالت‌خواه و اهل مقاومت نیستند از صلح دم می‌زنند به دنبال کاسه زیر نیم کاسه باشید! ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
آن روزها که زمین سفره حیاتش را گسترانده بود ، چه خوب رزق #شهادت را برگرفتید... #الهی_رزقک_الشهادت🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#خاطرات_شـ‌هید 🔰راز عجیب شهید ناشنوایی که یک عمر همه مسخره اش می کردند💔 زمان جنگ کارش مکانیکی بود . در ضمن ناشنوا هم بــود. پسر عموش غلامرضـا که شهــید شد… عبدالمطلــب سر قبــرش نشست، بعد با زبـون کــرولالی خودش، با ما حــرف می زد. ما هم می گفتیم: چی می گی بابــا!؟ محلـش نذاشتیــم، هرچی سر و صــدا کرد هیـچ کس محلش نذاشت. دید ما نمی فهمیــم، بغل قبر شهید با انگــشت، یه دونه قبــر کشید… روش نـوشت: شهید عبدالمطلــب اکبری، بعد به ما نــگاه کـرد، خندید، ما هم خــندیدیـم. گفتیم شوخیـش گرفتــه، دید همه ما داریم می خنــدیم، طفلک هیچ نگــفت… یه نگاهی به سنگ قبر کرد، سـرش رو پائیــن انداخـت و آروم رفـت… فرداش هم رفت جبهــه، ۱۰ روز بعد پیکر پاکش رو آوردند، دقیقاً تـوی همون جــایی که با انگشـت کشیــده بود خاکـش کــردند. توی وصیت نامه اش اینجور نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم یک عمر هر چی گفتم به من می خنــدیدند، یک عمر هــر چی میخواستـم به مردم محبت کنم، فکــر کردند من آدم نیستم، مسخره ام کــردند… یک عمر هـر چی جدی گفــتم، شوخی گرفتند… یک عمر کسی رو نداشتــم باهاش حــرف بزنم، خیلـی تنــها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونیــد، هر روز با آقــام حـرف می زدم. آقا بهم گفت: تو شهیــد می شی، جای قبــرم رو هم بهم نشـون داد، این رو هم گفتم اما بــاور نکردید! #شهید_عــبدالمطلـب_اکبـری🌷 شهادت ۱۳۶۵/۱۲/۰۴ شادی روح بزرگ شهید اکبری صلوات! ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
دســـت دراز ڪنید ڪہ بهترین #شفیع روز قیــامت، #شهید اســـت ... #شهید_محمد_بادپی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊