eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘فلسفه چفیه امام خامنه ای❗️ 🔸به حضـــرت آقا گفتـــم فلسفــــه چفیــــه شما چیست ؟ ایشان فرمودند :دوستان اگر می دانستنـــد که دشمــن چگونـــه آماده شــده است برای زمیـــن زدن اســلام و نــظام هیچ گاه حالت رزم را از خود دور نمی کردند ! ✍حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 🌹ﻳﺎﺩﻱ اﺯ ﺷﻬﺪاﻱ ﻏﺮﻳﺐ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ🌹 ✍ شهیدمرتضي جاویدی و جليل اسلامي همه جا با هم بودند. اصلاً جنگ را هم با هم آموختند. با هم به خط مي زدند، با هم به شناسايي مي رفتند، با هم گردان فجر را تحويل گرفتند و اداره کردند. اگر سخت ترين عمليات ها را به لشکر المهدي(عج) مي دادند، در نوک پيکان حمله المهدي(عج) گردان فجر بود و در نوک اين پيکان جليل اسلامي. گاه مي شد جليل چندين شبانه روز وارد عراق مي شد و عمليات هاي نفوذي در خاک دشمن انجام مي داد و باز مي گشت. جليل و مرتضي رابطه عجيبي با هم داشتند. وقتي جليل شهيد شد، کمر مرتضي شکست. ✍مدتي از شهادت جليل مي گذشت که مرتضي را ديدم، هنوز لباس مشکي به تن داشت و عزادار جليل بود. از او پرسيدم چرا مشکي را عوض نمي کني؟ گفت: «داغ جليل را هيچ گاه نمي توانم فراموش کنم.» ادامه داد: «جليل فکر و مغز گردان بود. درست است که من فرمانده گردان بودم، اما بي جليل نمي توانستم گردان را اداره کنم. راستش را بخواهي الان هم دائم کنارم حضور دارد. حالا هم شب ها مي آيد کنارم و مثل گذشته در کار ها مرا راهنمايي مي کند. بار ها شده، بين خواب بيداري مي آيد در چادر فرماندهي کنارم مي نشيند و ساعت ها با هم صحبت مي کنيم.» غبطه خوردم به اين همه مهر و محبت و دوستي اين دو نفر که حتي بعد از شهادت هم بين آنها وجود داشت. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣9⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 92 فرصت خوبی بود تا در نبود نیروهای گردان از خاطرات و جنگهای کردستان و جنوب بگوییم و بشنویم. بعد از چند روز تعدادی از مسئولان گردان که به مرخصی رفته بودند یک یک بازگشتند. آنجا فهمیدم که قرار بوده عملیاتی در جنوب انجام بگیرد که عملیات لو رفته بود و به همین دلیل، نیروها را به مرخصی فرستاده بودند. وقتی سید صادق آمد یک جعبه کوچک از انگورهای باغ خودمان هم توی دستش بود. مادرم به سید صادق سپرده بود: «حتماً باید همۀ این انگورها رو به نورالدین برسونی.» آن روز همراه بچه ها انگورهای باغمان را نوش جان کردیم. حس اینکه پدر و مادر در هر شرایطی به یاد آدم بودند، بینظیر بود! در سازماندهی به عنوان نیروی گردان شهید مدنی مطرح شدم. باید پیش سید احمد موسوی میرفتم و میگفتم مرا به گردان او داده اند. سید موسوی با روی خوش مرا پذیرفت. وقتی پرسیدم: «آقا سید من کدوم دسته برم؟» گفت: «تو نیروی آزادی! همینجا خواهی ماند!» معلوم بود روی تجربه من از حضور پانزده ماهه ام در کردستان حساب ویژهای باز کرده اند. اصرار کردم که در جمع یکی از دسته ها باشم اما قبول نکرد. گفتم «آخه میخوام ببینم اینجا توی جنوب جنگیدن چطوریه؟» جواب آقا سید راحتم کرد: «شما که توی کردستان جنگیدی، نبرد اینجا خیلی آسونتر از اونجاست!» یکی از روزهای شهریور ماه 1361بود که آقا سید موسوی گفت: «به زودی به طرف سومار میریم.» زود همه چیز جمع و جور شد و با اتوبوس به سمت کرمانشاه و اسلام آباد راه افتادیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد.. @FF8141 🌷16🌷17🌷18🌷20🌷22🌷24🌷25🌷26🌷27🌷28🌷29🌷 وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#شهید_سید_جواد_اسدی: بدون چشم داشت محبت ڪنید. بارانے ازعشق باشید... ڪہ بارش آن دلهاے غمگین راشاد مے گرداند. #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#دعای_روز_یازدهم 🍁خدایا در این روز نیکی را پسندیده من گردان... دعا برای ظهور آقامون امام زمان عج فراموش نشہ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🍁بدترينِ مردم، كسى است كہ آخرتش را بہ دنيايش بفروشد و بدتر از او، كسى است كہ آخرت خود را براى دنياى ديگرانْ بفروشد 📗مكارم الأخلاق ج 2 ص 319 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_10075535.mp3
8.12M
(تندخوانی) 🌹تلاوت جزء ۱۱ قـــــرآن کریم توسط استادمعتـــــز آقایی🌹 ختم امروز بہ نیابت از http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍اهل بیـت فرمودند: هر ڪس را خـــــدا دوسـت بدارد ابتدا عاشق حسینش می ڪند.عد به ڪربلا می بردش بعد دیـوانه حسیـــــن می ڪند. بعد جـــــانش را می ستاند وبعد خود خدا خـــــون بهایش می شود. آیا مرگ بهتر از این سراغ دارید؟؟ پس جای نگرانی نیست. بزرگترین آرزویـــــم شهادت ودیگری خاڪ ڪردن بدنم در یڪی از حرمین ائـــــمه بود. و اڪنون به یڪی از آنها رسیدم ولی دومی دست شماست. iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
بہ پاس تمام زخمهایش، نگذاریم بر آرمانش بنشیند...😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#یازده شد عدد ماه و دلـم بے تابـ است ڪہ از این روز بہ بعد قافلہ #بے_ارباب است😭 از همین لحظه که هنگامِ خداحافظی است #قامتِ_عمه_خمیده ست، خدا رحم کند از تو آقا چه بگویم که نرنجد مادر صحبت از #رٱس_بریده ست، خدا رحم کند...😭 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
تقدیرخانواده شهدای مدافع حرم از کاپیتان پرسپولیس برخی از خانواده معظم شهدای مدافع حرم با نصب بنرهایی از تکریم شهدا توسط سیدجلال حسینی قدردانی کردند. 💕کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس در اقدامی پسندیده طی سال‌های اخیر قبل از هر بازی با پیراهنی بہ زمین می‌آمد که نقش یکی از شهدای دفاع مقدس و یا شهدای مدافع حرم روی آن نقش بستہ بود. @sangarshohada 🕊🕊
فرقی نمی کند کجای جهان ایستاده ای ! فکر کردن به تو، همان دلشورهٔ شیرینی ست که ... مدام به جان واژه هایم می ریزد ! #شهید_جاویدالاثر_ابراھیم_ھادے ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣9⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 93 در مسیر اسلام آباد داخل اتوبوس که بودیم بچه ها رادیو عراق را گرفته بودند. شنیدن پیامهای رادیو عراق برایمان حیرت آور بود: «نیروهای تیپ عاشورا الان سوار ماشینها شده و برای انجام عملیات به طرف اسلام آباد میروند!» خنده ام گرفته بود. نمیدانستم با آن جاده به کجا میرسیم ولی رادیو عراق از مسیر و هدف ما مطلع بود. به خودم میگفتم: «اینجا چه طوری میشه عملیات کرد؟!» هفت هشت روز در پادگان الله اکبر اسلام آباد ماندیم. در آن مدت برنامه ریزی شده بود تا با جنگ کوهستانی آشنا شویم. معمولاً شبها بعد از شام نیروها را از پادگان خارج میکردند و در اطراف پادگان گاهی تا بیست کیلومتر پیاده روی و گاه کوهپیمایی میکردیم. روی کوههای منطقه سنگرهای کمین تعبیه کرده بودند که با آنها درگیر میشدیم. به قولی مانور عملیاتی را تجربه میکردیم. گاهی هم یکجا می ایستادیم و جهت یابی به کمک ستاره ها را یادمان میدادند. در این مدت، هواپیماهای عراقی دو سه بار منطقه را بمباران کردند که در این بمبارانها تلفاتی هم داشتیم. از آنجا به منطقه ای نزدیک رودخانه سومار منتقل شدیم. موقعیت منطقه به گونه ای بود که در محدوده بُرد توپهای عراقی قرار داشت. بمباران هواپیماها هم بچه ها را آسوده نمیگذاشت. حدود ده روز در چادرها ماندیم و هر روز در آموزش بودیم؛ آموزش کوهنوردی، توجیه نقشه و... اولین بار بود که با نقشه روبه رو میشدم. موقعیت تپه «سلمان کشته» را برای اولین بار در همین نقشه دیدم. سید احمد موسوی برنامه های عجیبی داشت. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
دستها وقتے به آسمان مے رسند ڪه #دلت طعم خاڪے شدن را چشیده باشد ...✨ سلام خدا بر دستهایے ڪه خاڪ #جبهہ_ها را خانۀ خدا ڪردند. #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#امام_هادی_ع 🍁شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانہ آخرت است. 📗تحف العقول،ص ۴۸۳ @sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_10271994.mp3
8M
(تندخوانی) 🌹تلاوت جزء ۱۲ قـــــرآن کریم توسط استادمعتـــــز آقایی🌹 ختم امروز بہ نیابت از http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ رضایت نامه را گذاشتــ جلوی مادرش چ امضا بکنی ،چ امضا نکنی ،من میرم! اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست. شاید هم جنازه ام پیدا نشه! در دل مادر آشوبی به پا شد. رضایت نامه را امضا کرد... پسر از شدتــــــ شوق سر به سر مادرش میگذاشتــــــ جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی . بیهوش نشی هااا چادرت را هم محکم بگیر! تو چ با غیرتــــــ نگران چادر مادرتــــــ بودی... و مردان شهر من چ راحتــــــ چادر از سر زنانشانــــــ برداشتند. !! ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
﷽ #امام_سجاد_؏ 🍁هرڪس"سوره قدر" را قبل از افطار وقبل ازخوردن سحری بخواند، هنگام روز ثواب ڪسی را دارد ڪہ در راه خدا درخون غوطہ ور باشد. وسائل ج ۱۰ص۱۴۹ @sangarshohada 🕊🕊
هیچ چیز گلوی تشنه مرا سیراب نمی سازد جز شهادت ، شهادت ... رزمنده و جانباز دفاع مقدس از پیشکسوتان قرارگاه نصرت شهادت : عراق ۱۳۹٤ #رزمنده_دیروز_مدافع_امروز #شهید_سیدجاسم_نوری #سالروز_شهادت @sangarshohada🕊🕊
میگفت چشمان به راهـے است کہ ازخود به یادگار گذاشته اند، اما چشم ما بـه است که با آنان رو بروخواهیم شد. دعائـے... تا که شرمنده نباشیم😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣9⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 94 یک روز در حال راهپیمایی به منطقه ای شیبدار به طول حدود شصت هفتاد متر رسیدیم. بچه ها را نگه داشت و گفت: «برادرا! اینجا به نوبت دستاتون رو روی سرتون میذارید و تا پایین غلت میخورید...» هنوز فکر میکردم بروم یا نروم که نوبت من رسید. ـ برو! سید احمد موسوی بود که فرمان میداد. با لحن دوستانه ای گفتم: «آقا سید! من هم...!» ـ بله! ـ آخه من هنوز... ـ نه! باید بری! زود باش. نتوانستم به صراحت به او بگویم که مجروح بوده ام و هنوز پوست تنم درست و حسابی قوت نگرفته. مجبور شدم سرم را توی دستانم قایم کنم و غلت بزنم... در آن مسیر شصت هفتاد متری زجرم مضاعف بود. خارها حتی از روی لباس هم توی تنم فرو میرفتند و درد در قسمتهای سوخته منتشر میشد. در راه بازگشت از درد حالم گرفته بود. به محل گردان که رسیدیم رفتم توی چادر و در حالی که پیراهنم را بالا میزدم سید احمد را صدا کردم: «آقا سید... حالا بیا این خارها رو از بدن من در بیار!» بندۀ خدا تا پشتم را دید لحن صدایش عوض شد، با محبت گفت: «چرا به من نگفتی؟!» ـ چی میخواستید بگم! گفتم که یک کم زخمی ام شما قبول نکردید! سید با وجود اینکه ناراحت شده بود جواب محکمی داد: «عیب نداره! میمونه محکمتر میشه!» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد.. @FF8141 🌷17🌷18🌷20🌷22🌷25🌷28🌷29🌷 وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
بعد ٺو خورشید هرگز #طلوع نڪرد فقط مردم طبق عادٺ قدیم بهم صبح بخیر میگویند ... #شهید_سید_رضا_طاهر #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#دعای_روز_سیزدهم 🍁خدایا مرا دراین ماه از آلودگے ها وناپاکے ها پاک کن... دعا براے ظهور آقامون امام زمان عج فراموش نشہ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊