سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :5⃣4⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 47
از جمله دادن برخی مسئولیتها مثل فرمانداری شهر به یکی از کردها و یا واگذاری ریاست بیمارستان مهاباد به یکی از پزشکان کرد که مشکلات ما را در بیمارستان حل میکرد. قبل از آن بارها دموکراتها مجروحان ما را از بیمارستان ربوده و به شکل فجیعی به شهادت رسانده بودند، اما به تدریج همکاری مردم بیشتر شد و طرح آزادسازی جاده ها و تأمین آنها در رأس برنامه های سپاه قرار گرفت.
در طول تابستان 1360 عملیاتهایی برای آزادسازی جاده های مهاباد ـ میاندوآب و مهاباد ـ بوکان انجام شد. طی عملیاتی راه بوکان باز شد و پس از آن ما را به گوی تپه فرستادند. آنجا مستقر شدیم و پس از چند روز قرار شد با عملیاتی پایگاههای دموکراتها در تپه های اطراف جاده مهاباد ـ بوکان را پاکسازی کنیم تا دموکراتها از آن طریق نتوانند به نیروها دید داشته باشند.
صبح با صد نفر از نیروهای سپاهی و ارتشی و همراهی حدود ده دستگاه تانک وارد عمل شدیم. قصد ما آزادسازی تپه ها بود ولی قبل از رسیدن به تپه ها، در منطقه جنگلی که دموکراتها آنجا اجتماع کرده بودند، درگیر شدیم. درگیری در چنین مناطقی سخت تر از نبرد در دشت و تپه بود، چون دشمن میتوانست پشت دیوار باغها و اطاقکها پناه بگیرد. وقتی به آن منطقه جنگلی رسیدیم، کنار نهری که از زیر درختان هلو میگذشت سر و رویی شستیم. میوهها رسیده و آمادۀ چیدن بودند و منظره زیبایی داشتند. برای رفع خستگی همانجا نشستیم. در حال خوردن خرماهایی که داشتیم، بودیم که ناگهان دموکراتها از جنگل بیرون آمدند. ما سریع به سمت تپه ها حرکت کردیم ولی با رگبار ممتد آنها متوقف شدیم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :6⃣4⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 48
معلوم بود تعدادی از آنها از بالای درختها ما را زیرنظر داشتند. به ما دستور عقب نشینی داده شد و بلافاصله تانکها منطقه را زیر آتش گرفتند. برای دقایقی فقط ناظر این صحنه بودیم. با فروکش کردن شلیک تانکها به سمت جنگل پیشرَوی کردیم و بالاخره با به اسارت گرفتن پنج شش نفر از دشمن آن منطقه را پاکسازی کرده و به جاده رسیدیم.
عملیات برای تصرف تپه های آن سوی جاده، ادامه یافت و برای این کار نیروها گروه بندی شدند. تانکها از یک طرف، نیروهای ارتشی از یک طرف و نیروهای سپاهی در دو گروه مجزا که هر یک شامل چند دسته و تیم بودند، از دو سوی دیگر به سمت تپه ها حرکت کردند. ما به تجربه دریافته بودیم هر چه تعداد نیرو در یک جا کمتر باشد تلفات کمتر و نتیجه بهتر میشود. به همین دلیل، نفرات را به گروههای کوچکتر تقسیم میکردیم. پایین تپه ها که رسیدیم باز به دو گروه کوچکتر تقسیم شدیم و هر گروه با یک بیسیمچی شروع به بالارفتن از تپه ها کرد. مسئولیت یکی از این گروهها با من بود. در پای تپه من و بیسیمچی تصمیم گرفتیم با هم از یک طرف تپه بالا برویم و بقیه از طرف دیگر. تیراندازیهای پراکنده ای در منطقه جریان داشت هنوز تا بالای تپه راه زیادی داشتیم که بیسیمچی تیر خورد. دیدم نمیتواند بالا بیاید. گفتم: «تو همینجا باش. من بالا میرم!» در این فکر بودم که حالا بچه های ما بالا میروند و اگر ما آنجا نرسیم شاید معطل بمانند و نتوانند وارد عمل شوند. به تنهایی بالای تپه رسیدم. انتظار دیدن بچه ها را داشتم اما آنجا نه از دشمن خبری بود و نه از نیروهای خودی. تعجب کردم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
امید بہ اصلاح نهایی بہ وسیلہی حضرت صاحبالزّمان #عج آن امیدی است کہ ما داریم. ما باید کمک کنیم، از خدا بخواهیم و خودمان تلاش کنیم کہ آن روز را جلو بیندازیم و نزدیک کنیم.
@sangarshohada 🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬🌷❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
وصيتم به شما خانواده و دوستان اين است كه با هوشيارى كامل پيرو خط امام باشيد و راه شهيدان را كه همان راه رهبر است، و راه رهبر همان راه اسلام واقعى است را طى كنيد و پشتيبان رهبر باشيد و به گفتارى كه امام می گويد عمل كنيد كه همان قرآن است و هميشه دعا كنيد خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار ..
#شهید_جعفر_هادى
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#چشمانت_را_ببند_اے_شهید
♦️مبادا این روزها درمقابل مادرم زهراشهادت دهی
♦️مادرم ببخش کہ باهرتیری کہ بہ قلب فرزندت می زنیم.
#یاد_سیلی_را_روی_گونہ_ات_زنده_کنیم
@sangarshohada 🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✍زیر بارش بارانی از
تیر و ترڪش ایستادند
تا راحت و آسوده بمانیم ...😔
#مردان_بی_ادعا
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
اگر میخواهید
کارتان برڪت پیدا کند
بہ خانوادہ شهدا سر بزنید
زندگی نامہ شهدا را بخوانید
سعی ڪنیـد در روحیـه خود
شهـادت طلبی را پرورش دهید
#شهیـد_مصطفی_صدرزاده
#شبتون_شهدایی🌷
iD ➠ @sangarshohada
تو کہ از یاد بردی درقفس شوق رهایی را
چہ میخوانی کجائیدای شهیدان خدایی را
بہ کوی عافیت سردرگمی بیهوده می گردی
نمی یابی بلاجویان دشت کــــــــــربلایی را
#صبحتون_شهدایی 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍شهدا حجت را بر همہ تمام ڪردند و جاے هیچ گونہ عذر و بهانہ اے نیست. همه ما در قبال خون شهدا مسئول هستیم، پس بڪوشیم ڪہ دِین این شهدا را ادا ڪنیم تا فردا شرمنده ے آنها نباشیم.
#علی_نقی_ابونصری
📚ڪتاب تا ڪربلا، صفحہ 168
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#یا_صـاحب_الزمان_عج
فقط ما جمعه ها چشم انتظاریم
فقط جمعه برایش بی قراریم
دلیل غیبتش"شاید"همین است
فقط در روز جمعه #ندبه داریم
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@sangarshohada🕊🕊