eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
عطــــر ِ شما پیچیده میــان ِ خاطراتـــــم! پس عمیق تـــــر نَفَس میکــشم ! به امید وصال شما.. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ دختر شهید طهرانی‌مقدم: پدرم همیشه می‌گفت ۲۰-۳۰ سال دیگر می‌فهمند من چه کار می‌کنم. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶بعضی‌ها با انتقاد می‌خواهد انتقام بگیرند 🔹 در ظاهر لحن انتقاد اما به قصد تضعیف جمهوری اسلامی... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
آقازاده نبود اما خیلی ها صدایش می کردند. از بس که به امام علاقه داشت.دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را آقا صدا می زد. اصلا به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود که در آلمان درس ومشق را رها کرد و به سوریه و فلسطین رفت وشیوه مبارزه آموخت ودر ادامه برای دیدار با امام سر از پاریس درآورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه بیشتر شد. درس و مشق را برای همیشه رها کرد و شد فدایی امام. 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● شهید حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود اگر چه کم حرف می‌زد اما همیشه لبخند به لب داشت. انسانی متواضع وکم توقع و در مسائل کاری بسیار با جدیت و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود. ● چندین بار در رزمایش ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مشورد تشویق قرار می گیرند. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران اهل سنت در سوریه بعد از دوستی با شهید حزباوی و تحت تاثیر رفتارش به مذهب تشیع مشرف شد. 🌷 ●ولادت: ۱۳۶۱/۹/۱، اهواز ●شهادت: ۱۳۹۳/۹/۱ ،سوریه ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
یڪ جواڹ با هزار شور و شعور روز آخر ولے " زهیر " شده زیر تابوت ، مادرش می‌گفت: پسرم عاقبت بخیر شده... 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
نه تبسم ،نه اشاره ،نه سوالی ،هیچ چیز!! عاشقی چون من فقط او را تماشا می‌کند... در این روز های سـرد زمستان گرمای وجودتان ای شهـدا ،یاد سرما را از جسم و جانمان برده است... 🌷هدیه به روح بلنـد شهـدای مقاومت صلوات 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
امام زمان 089.mp3
3.27M
( عج) ۸۹ و تو تنهــا خورشیدِ عالَمی! وای بر من، آنقدر به ستاره های دور و برم خو گرفته ام، که انگار اصلاً نمی بینمت! تا دیـر نشـده... چشمانم را برای دیدنت بینا کن. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
● وقتی اومد خواستگاریم مادرم شدیداً مخالفت کرد و پدرم گفت: فرشته من نه با وضعیت مالیش مشکل دارم، نه با انقلابی بودنش، ولی فرشته این مرد زندگی نیست هااااا! گفتم: یعنی مرد بدیه؟ ● گفت: نه، زیادی خوبه!این آدم زمینی نیست، فکر نکن برات می مونه، زندگی باهاش خیلی سختی داره، اگر رفتی حق نداری ناله و اعتراض کنی هااا. گفتم:خب من هم همیت زندگی رو می خوام. خلاصه هر طور بود راضی شدن و ما عقد کردیم. ● اولین غذایی که بعدازعروسیمان درست کردم استانبولی بود.از مادرم تلفنی پرسیدم .شد سوپ.. آبش زیاد شده بود ... منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد. روز دوم گوشت قلقلی درست کردم .. شده بود عین قلوه سنگ تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید و میگفت : چشمم کور دندم نرم تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید ● وقتی اومد خواستگاریم مادرم شدیداً مخالفت کرد و پدرم گفت: فرشته من نه با وضعیت مالیش
🔸نفس‌های ما به شکل دم و بازدم است ولی نفس‌های روزهای آخر منوچهر دم_خون بود. وقتی دستانم را زیر دهانش می‌بردم که این خون‌ها روی لباسش نریزد، دستانم می‌لرزید و می‌دیدم که دیگر دستانم طاقت ندارد که زیر دهان منوچهر گرفته شود. 🔹وقتی داخل بیمارستان دکتر به من گفت که: «این‌ها خون نیست و تکه تکه ریه‌هایش کنده و خارج می‌شود» من از منوچهر خیلی خجالت کشیدم و دیدم چه التماسی به خدا می‌کردم که منوچهر بیشتر بماند و منوچهر صدایش در نمی‌آمد. 🔸خجالت کشیدم چون هیچ وقت نمی‌خواستم جلوی منوچهر گریه کنم، اما اشک از چشمانم سرازیر شد. منوچهر که حال من را دید، گفت: «فرشته جان می‌شود از من دل بکنی؟ من دیگر بروم، خسته‌ام.» 🔹منوچهر از تحمل دردها خسته نبود، شاید دل او گرفته بود از اینکه هیچ کس دیگر یادش نمی‌آید که روز جانباز درب خانه او را بزند. هیچکس یادش نمی‌آید که این آدم‌ها که بودند و چه کار کرده‌اند. منوچهر گفت: «من خسته‌ام، من یک شهادت راحت نمی‌خواستم که یک تیر به من بخورد و شهید شوم، من آنقدر عاشق خدا بودم که می‌خواهم بروم و تا دم شهادت درد بکشم و بگویم خدا آنقدر دوستت دارم که می‌خواهم به عشق تو دوباره برگردم و این دردها را بکشم.» 🔸ولی آن روز در بیمارستان منوچهر به من گفت:«من خسته‌ام و دل بکن.» من رسم دل کندن بلد نبودم، من فقط بلد بودم دل ببندم. دائم دستانم بالا می‌رفت و می‌افتاد. یک دفعه منوچهر گفت: «تو را جان عزیز زهرا دل بکن.» من چه کسی باشم که اسم حضرت زهرا(س) بیاید و من نخواهم گوش دهم؟ 🔹گفتم: خدایا آنچه که راحتی و آرامش است برای منوچهر روزی قرار بده و می‌دانم که قسمتش در این دنیا نمی‌شود. بعد گفتم: «به یک شرط دل می‌کنم، منوچهر اگر یک دعا برای دنیایت بخواهی بکنی چی هست؟» گفت: «من هیچ دعایی برای دنیای خودم ندارم.» گفتم: «یک دعا» گفت:«کاش می‌توانستم ده دقیقه راحت بخوابم.» نشد. گفتم:«خدایا پس آنچه که راحتی او است، روزی‌اش قرار ده.» 🔸بعد به من گفت: «می‌شود فرشته جان من غسل شهادت کنم؟» گفتم:«منوچهر داخل بیمارستان؟ بعد همه می‌گویند این بچه حزب‌اللهی‌ها همه کارهایشان عجیب و غریب است حالا با این همه وسیله‌ای که به تو وصل است؟» گفت: «نه نمی‌خواهم یک لیوان آب بده» و من خوشحال بودم از این که منوچهر می‌خواهد آب بخورد. لب تخت نشست و گفت:«خدایا به عشق تو در این مسیر قدم برداشتم، به عشق تو برای دفاع از مردمم رفتم، به عشق تو زندگی کردم، به عشق تو تمام این دردها را کشیدم، به عشق تو یک آخ را حرام نکردم و به عشق تو و دیدار تو غسل شهادت می‌کنم» و آب را روی سرش ریخت. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۵/۳/۳۱ تهران ●شهادت : ۱۳۷۹/۹/۲ عوارض ناشی از مجروحیت و شیمیایی ، بیمارستان ساسان تهران ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کی گرفتاری داره ... اسم ابالفضل می‌یاره💔 نداره هیچ راه چاره ... اسم ابالفضل می‌یاره💔 🌷 @sangarshohada 🕊🕊
"وقتی گِره‌های بزرگ به کارتون اُفتاد از خانوم «فاطمه‌ زهرا» کمک بخواید گره‌های کوچیک رو هم از «شهدا» بخواید براتون باز کنند..." شهید_حاج_حسین_همدانی @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
بعضی انسانها به زمین آمده اند تا زمین قابل تماشا شود... آمده اند که تاریخ؛ شکوه شرافت و آزادگی شان را به نظاره بنشیند... آمده اند تا آبرو و اعتبار دنیا باشند اصلا زمین، از آمدن بعضی انسانها به خود می بالد... و عزیز ما یکی از همین انسانها بود.. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
امام زمان 090.mp3
2.48M
( عج) ۹۰ می دانی... من فهمیده ام، تنها چیزی که اهلِ عاشورا را در خیمه ی حسین، نگه داشت؛ عـــشق بـود! فقط بخاطر خودت، باید برخاست! فقط به عشق خودت! من عاشقــم آیا؟ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
: برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. «عدالت را فدای مصلحت نكنید.» 📎پ ن‌: سردار جاويدالاثر ، 🌷 ● ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ ،تبريز ● شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ ،شرق دجله ●عمليات :بدر 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
به خاطر جثه کوچکش هم اسلحه از قدش بلندتر بود و هم کلاه برای سرش بزرگ؛ اما تصمیم گرفت که خونش در راه اسلام ریخته شود و شد. عبدالمجید که سنش کمتر از ۱۵سال بود جمله‌ای سوزاننده دارد که با آن می‌خندد به ریش تمام دنیا پرستانی که مغبونِ دو عالمند. می‌گوید: « همه خیال می‌کنند جنگ، سر من یک کلاه گشاد گذاشته، اما این منم که سر زندگی را گول مالیدم» ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🍁 گفتنــد " شهیـد کہ دیگر غسل نمےخواهد" نمےدانستنـد این بهـانہ اے بود برای آخرین نوازش های ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
●مادر شهید یوسف داورپناه (۱۸ ساله اهل سقّز)؛ که سازمان مجاهدین خلق(منافقین) پسرش را اسیر کردن، جلوی چشمان مادرش سرش را بریدند، شکمش را پاره پاره کردن، جگرش را درآوردن و با ساتور قطعه قطعه‌اش کردن... ●مادر با بدنِ ارباً اربا فرزند، ۲۴ ساعت تنها می‌ماند و خود (مظلومانه)، فرزندش را خاکسپاری می‌کند! 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝