eitaa logo
سنگرشهدا
7.4هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تو نداشتہ منی... وقتے تو نباشے بہ چہ ڪارم مے آید این همہ آسمان... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 سردار اسدی معاون قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا: هر زمانی که رهبر انقلاب تشخیص بدهند، حتماً ما پاسخ اسرائیل را جبران می‌کنیم
تو نیستی ولی در من غمگینی است! که هر شب بوی پیراهن تو پیغمبرش می‌کند.... پ.ن: پیراهنی که علی در عکس به تن دارد، همان پیراهنی است که مادر از او به یادگار نگهداشته است.... مادر در سفر پیراهن علی را با خود می برد تا فرزندش را در این زیارت معنوی سهیم کند.... متولد ۱۳۴۹ ،شهادت ۱۳۶۷ در منطقه بانه به رسید.🌷 📎همدان، بخش مرکزی، روستای رباط شورینی ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هی نگاهت بڪنم، گم بشوم در چشمت گم شدن در شبِ چشمان تو پیدا شدن است... : دوست دارم اگر شهید شدم ؛ پیڪری نداشتہ باشم از ادب دور است ڪہ در پیشگاه سیدالشهدا با تنے سالم و ڪفن پوش محشور شوم... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
●آقا محمد(مرتضی) بسیار قدرشناس و صادق بودند، به نحوی‌که طی 10 سال زندگی مشترک، هیچ‌گاه از همسرم دروغ نشنیدم، همیشه به دنبال رفاه و آسایش خانواده بودند، حتی اگر خودشون در سختی قرار می‌گرفتند. ●همیشه می‌گفتند: از امام حسین (ع) شرم دارم که در کربلا به فکر آسایش همسر و خانواده‌ام باشم، به همین خاطر هیچ‌گاه با هم کربلا نرفتیم. ●همسرم ارادت ویژه‌ای به حضرت زهرا (س) داشتند و می‌گفتند: چادر، حجاب حضرت زهرا (س) است، اگر مشاهده می‌کردند خانم چادری به زمین می‌خورد، همان‌جا ایستاده و گریه می‌کردند. ●آقا محمد علاقه بسیاری به امام رضا (ع) داشتند، مدتی بود که دایم می‌گفتند: دلتنگ زیارت امام رضا (ع) هستم، اما می‌ترسم اگر به مشهد بروم از اعزام جا بمانم. ●رفتند سوریه موقعی که پیکر مطهر شهید بازگشت، زمانی‌که داخل معراج شهدا بودیم، به یاد حسرت زیارتی که بر دل شهید مانده بود افتادم نمیدونستم که روز خاکسپاری که مصادف با شهادت امام رضا (ع) بود، پرچم حرم امام رضا (ع) را برای او می آورند. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید ●آقا محمد(مرتضی) بسیار قدرشناس و صادق بودند، به نحوی‌که طی 10 سال زندگی مشترک، هیچ‌گا
● رفتنش به سوریه در سال ۹۴ و زمانی بود که نبش قبر حجر بن عدی در سوریه توسط تکفیری‌ها اتفاق افتاد. با این اتفاق آقا مرتضی خیلی در رفتنش جدی شد. می‌گفت اگر این‌ها به حرم حضرت زینب (س) برسند امکان دارد چنین بی‌حرمتی را انجام دهند. ● همیشه می‌گفت: «بهترین سرنوشت و سرانجام برای انسان‌ها جز شهادت چه چیز می‌تواند باشد؟» با آنکه من به او می‌گفتم فکر رفتن شما هم برایم سخت است، ولی مرتضی خیلی با آرامش بنده را متقاعد می‌کرد و می‌گفت: «بهترین چیزی که آدم برای عزیزش بخواهد چه چیزی می‌تواند باشد؟ این همه در زندگی تلاش می‌کنیم که سرانجام چه شود؟ ما این همه سر روضه‌های اهل بیت (ع) می‌رویم تا وقتی نیاز باشد جهاد کنیم. اگر بی‌خیال باشیم چگونه رویمان می‌شود دوباره روضه اهل بیت (ع) را گوش کنیم؟» ● به من می‌گفت: «هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است و هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت امام حسین (ع) نیست.» همین حرف‌های آقا مرتضی باعث می‌شد آمادگی روحی در رفتنش برای من ایجاد شود. ● حتی ایشان در سفر آخری که به سوریه داشت یک دستنوشته برای من به یادگار گذاشته بود که بعد از شنیدن خبر شهادتش آن را خواندم. واقعاً باعث شد قلبم خیلی آرام شود. برایم خیلی شیرین بود که آقا مرتضی حتی بعد از شهادتش هم به فکر من بود. آخرین نوشته شهید شفاعت نامه‌ای بود که با جمله «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» شروع می‌شد. نوشته بود در آن دنیا من را شفاعت می‌کند و باز به من تأکید کرده بود یادم نرود هیچ مصیبتی بالاتر از مصیبت امام حسین (ع) نیست. ✍به روایت همسر بزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۶/۱۲/۹ تهران ●شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۳ دیرالزور ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
: نهیب مردانگی و شرف، لحظه ای که مرد را از نامرد تشخیص میدهند، من ، من ازجهان دست شسته ام، من از مرگ وحشتی ندارم و با بساطت به آغوش مرگ فرو می روم. ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍ شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید؛ زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. فقط کافی است یک بار از ته دل صدایش کنید؛ دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید؛ دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا می برد، او می برد؛ ولی در این راه، آماده و حاضر به تقبل هر گونه سختی و رنج، همانند مظلوم کربلا حسین و پیامدار او زینب باشید؛ هر چند که سختی و رنج های ما در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای در مقابل دریا باشد. بله، خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد.... ... iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم یک نمونه تخلیه ی اطلاعاتی موفق .... چند بار ویدئوهای تخلیه ی اطلاعاتی را در کانال قرار دادیم و مخاطبین پیام دادند: اینها ساختگی است برای اینکه مردم هوشیار باشند؟ خیر هیچ کدام ساختگی نیست. این یک نمونه تخلیه ی اطلاعاتی موفق است که در آن عضو گروهک منافقین موفق شد: 1-اسم فرد مورد نظر  2-اطلاعاتی در خصوص اختلال در ارتباط های تلفنی 3- اسامی دیگری را به آسانی به دست بیاورد. به نظر شما اگر از فرد تخلیه شده بپرسند آیا سوتی داده ای چه میگوید؟ قطعا به من و شما میگوید: نه بابا، یک مکالمه ی معمولی بود، همین که همیشه اسمم را میگویم و اسم آقای فلانی را هم گفتم و... فرض کنید دشمن در حال کشیدن یک نمودار است و میخواهد اسامی را روی آن "جا یابی" کند. همین یک اسمی که شما گفته اید به تکمیل پازل کمک میکند... خیلی مهم: گاه اینکه امروز چند نفر به بانکی که در آن کار میکنید مراجعه کردند، با شما که اپراتور اداره برق هستید چند نفر تماس گرفتند، یا میزان فروش شما در مغازه ی لباس فروشی کم شده یا زیاد برای دشمن میتواند مهم باشد. هوشیار باشید و به تماس های ناشناخته هرگز پاسخ ندهید و در صورت برخورد به هر مورد مشکوک فورا با شماره های زیر تماس بگیرید: وزارت اطلاعات 113 اطلاعات سپاه 114 حفاظت اطلاعات ناجا 116 وضعیت کشور بسیار حساس است. در این شرایط حساس (نتانیاهو شخصا مردم ایران را در یک پیام ویدئویی خطاب قرار داده) و در تلاش برای ایجاد بحران داخلی هستند، کوچک ترین و عادی ترین مسائل میتواند بی حد مهم باشد. پس هوشیار باشید.
: به‌راستی شهــدای‌مان . . . آن انسان‌های راستینی هستند ڪہ سایه ستایش فرشتگانند و خداوند به شهیـد و رقص خونینش در جبهه‌ هایِ نبرد فخر می‌فروشد و آیه تبارڪ‌الله و احسن الخالقین نازل می‌ڪند ... شهیـــد پیرو حسینـی است ڪہ خون خـدا و ثـارالله است. 🌷 ۹۴ j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺 دلش نیامد به مادرش بگوید می‌خواهد شهید شود برادر از آخرین دیدار با او می‌گوید، شبی که حتی به مادرش هم نگفت دارد می‌رود، چون می‌خواست شهید شود ... 🌷 @sangarshohada🕊🕊
تابِ مانــدن نـدارد آنکہ مجنون می‌شود ... ۲۴ آبان سالـروز شهـادت یادگار و جـانباز دفـاع مقـدس سومین شهید مدافع‌حـرم زنجـان در بوکمـال سوریه به سال ۱۳۹٦ 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
: من به عنوان سرباز کوچک ولایت، وظیفه خود میدانم هرچند قدم کوچک در این راه بردارم و از حریم ائمه دفاع کنم و ننشینم برای تکه نانی، به اسلام و انقلاب و راه امام عزیز که غیر از سعادت و خوش‌بینی برای مردم چیزی نمی‌خواست، نق بزنم... از فرزندانم می‌خواهم که در هر کجا که خدمت می‌کنند، چه در منزل و چه در خدمت به مردم، فقط برای خدا کار کنند نه برای دیده شدن؛ که اگر خدا ببیند همه می‌بینند و اگر خدا نبیند هیچ کس نمی‌بیند... 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
شهدا در قهقهه مستانه شان و در شـادی وصل‌شـان عند ربهم یرزقوننـد ... ۱۳۹۴ 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
لبخندت... تعادل شهر را بہ هم مے ریزد تو بخند ... من شهر را از نو مے سازم ... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
●محمدجواد تک پسر بود و اگر می‌خواست می‌توانست نرود، اما او بی‌تاب رفتن بود. من که از رفتن او کاملاً راضی بودم، اما نمی‌خواست به‌جز من، به کس دیگری بگوید که می‌خواهد سوریه برود، ولی به اصرار من به دنبال کسب اجازه از پدر و مادرش رفت. ●وقتی می‌خواست راهی شود حس عجیبی داشت و مطمئن بود که سالم برنمی‌گردد؛ من هم همان حس را داشته و حالم شبیه حال دفعات قبل نبود. یک‌شب گفت «بیا بشین باهم حرف بزنیم.» دلم لرزید و گفتم «می‌خواهی مأموریت بروی؟ و حتماً می‌خواهی سوریه بروی؟» خندید و گفت «آفرین عزیزم.» گفتم «من هم که نمی‌توانم و نمی‌خواهم مانع رفتنت شوم.» که در جواب گفت «به تو افتخار می‌کنم.» ●مهم‌ترین ویژگی محمدجواد توجه و حساسیت زیاد به مصرف بیت‌المال بود. به یاد دارم که یک روز ماژیکی از پایگاه بسیج به خانه آورد و به زینب تأکید کرد که از آن استفاده نکن و یا یک‌بار دیگر بنر و میخ آورده بود که به من تأکید کرد که نباید از آن استفاده کنم. تمام دغدغه‌اش پایگاه بسیج محله بود و می‌گفت: «پایگاه دست من امانت است.» چند سالی آنجا راکد بود و رونقی نداشت. تابلوی آنجا را رنگ کرد و برای جمع‌کردن بچه‌ها همه کاری کرد. خودش همیشه در پایگاه، حضور داشت و می‌گفت این حضور باعث دلگرمی بچه‌ها می‌شود. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تمامی ندارد به تــو دلتنگی ام..!! از نگاهت بپرس چه کرده با من؟!! یقه ی چشمهایت را بگیر! شور عشـق فکنده اند بر دل بی قرار من و بر حال و احوالم! 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و... با هم عقد اخوت خونده بودند... محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش.... اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت... محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد... یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و... بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست... الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...جانم به این ... سمت راست: 🌷 سمت چپ: 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
عاشقے را چہ نیازی‌ست بہ توجیہ و دلیل ڪہ تو اے عشق، همان پُرسشِ بی زیرایی❣ 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
تمام وصیت‌نامه‌اش یک طرف؛ آخرش سه کلمه بود؛ که آتش بر تمامِ هستی انسان می‌زد ... هرچه وظیفه‌اش می‌دانست گفت هشدار ها را داد ... انذار ها را کرد ... اما آخرش چیزی نوشت که جز اهلش نخواهند گرفت ... ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
سردار شهید حاج قاسم سليمانی: «شهید حسین قمی را باید از گمنامی در بیاوریم...» خیلی دوست داشتم حسین رو تو خواب ببینم، خیلی حرفها داشتم که بهش بگم . تا اینکه حسین رو تو خواب دیدمش، اول فکر کردم کسی شبیه حسینه؛ منو دید لبخند زد؛ باز هم ماندم، گفتم شاید برادر دوقلوی حسین باشه. یادم اومد حسین برادر نداشت . بعد از حال و احوال با اون تبسم همیشگی گفت: چه خبر از حسین قمی؟؟ همین حرف از زبان خودش امانم را برید، بغضم ترکید و نتونستم خودمو کنترل کنم شروع کردم به گریه، خیلی صحبت ها داشتم با حسین، اما همه رو فراموش کرده بودم گریه کنان از خواب بیدار شدم . مبهوت مانده ام چرا سراغ حسین قمی رو گرفت؟! شاید می‌خواست بگه ما زمینی ها حسین ها رو نشناختیم . شاید می‌خواست بگه مثل حسین برای فرج امام زمان(عج) تلاش کنید . شاید می‌خواست بگه بعد از حسین قمی ها شما چه کردید و کجای تاریخ قرار دارید؟ شاید می‌خواست بگه ما کار حسینی کردیم و شما کار زینبی کردید؟؟!! و شاید...... ✍راوی: دوست و همرزم شهید 🌷 ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
: «خون» با حسین، پیمان «ریختن» بسته است، «سر» با حسین، پیمان «باختن» : حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می‌دارم. : امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
نمی‌دانیم الان این بچه‌ها کجا هستند و چه می‌کنند؛ اما چقدر زیبا زندگی کردند، خواب و خوراک‌شان هم خاص بود و با این دنیایی که ما ساختیم بسیار متفاوت؛ فعالیت‌ هایشان هم خاص‌تر ؛ به قول شهید «مجید ابوطالبی» سعی کنید که یک صدم آن‌ها فعالیت کنید. عکاس: محمد صیاد @sangarshohada🕊🕊