eitaa logo
سنگرشهدا
7.2هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 🌷7🌷8🌷9🌷10🌷13🌷19🌷21🌷22🌷25🌷26🌷27🌷28🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 89 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_سعید_خواجه_صالحانی ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
نمے دانم شاید لبخندهایتان ... تسبیح #ذڪر خداوند بود... ڪہ اینگونہ دلنشین مانده است... #صبحتون_شهدایے🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
از دیروز و هم زمان با موشک باران تروریست ها توسط سپاه مقتدر و کاهش تاریخی قیمت دلار بخاطر این اقدام، کانال ( ) دچار و شده و ارسال پست در این کانال نیابتی و وابسته به حداقل نُرم معمولش رسیده است. می تواند باعث انزوای دجال های خبری و رسانه ای و روسیاهی آنها شود. روزی را می بینیم که ادمین های پوشک بسته ملت ایران را تهدید به حمله نظامی کنند درست مانند ﷽ "اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم" پوزه نجس دشمن را هم در جنگ نرم و هم در جنگ سخت و هم در به خاک خواهیم مالید @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 پیش بینی عجیب حاج حسین یکتا در مورد بین‌المللی شدن #تورقوزآباد :) 🎙سخنرانی مربوط به سال ١٣٩۴ در مسجد جامع یزد می باشد. iD➠ @sangarshohada🕊
مےدانے, آرزوے مادرےام، دامادےات بود...😭 اما, مُـ‌هــرے ڪہ در #شناسنامہ‌اٺ خورد، مےارزد بہ تمام آرزوهاے مادرانہ‌ام.. #شـ‌هید_مسعود_عسگری🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
💢 كہ بہ سبب محروميت ، را در بازي با همراهي نمي كند، صبح امروز، بہ مدرسه پيشرو رفت و با فرزندان از شهداي مدافع حرم ديدار كرد @sangarshohada 🕊🕊
🔰اگر بنا بود آمریکا را سجده کنیم انقلاب نمی‌کردیم ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می‌کنیم سر حرفمان هم ایستاده‌ایم. @‌sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣0⃣3⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 303 تابلو مال عراقیها بود و چیزهایی به عربی رویش نوشته بودند. امیر را صدا زدم: «امیر! بدو این تابلو رو باید بشکنیم.» سریع پایه های تابلو را شکستیم و قاسم را که رنگ به چهره نداشت رویش دراز کردیم. امیر از یک سو گرفت و من از سوی دیگر. حالا دیگر همه تلاشمان رسیدن به کنار دجله بود. با ته ماندۀ توانمان میدویدیم که ناگهان یک گلوله سیمینوف به پهلوی قاسم خورد. ناله مظلومانه اش بلند شد: ای وای ننه مردم! ـ نترس! هنوز مونده تا بمیری! بدون توقف می دویدیم اما گاهی که موشک هلیکوپتر به سمت مان می آمد خودمان و قاسم را روی زمین میانداختیم. خدا میداند با آن حال زار دوباره جمع و جور شدن و برخاستن چه مکافاتی بود. به هر جان کندنی بود به خط خودمان نزدیک شدیم و از جسارت هلیکوپتر عراقی آسوده. وقتی به ساحل دجله رسیدیم ازدحام نیروهای ارتشی و تعدادی از نیروهای لشکر نجف متعجبم کرد. پل نفری که روی دجله نصب شده بود بر اثر تیر و ترکش از بین رفته و پاره شده بود. فقط قایقها بودند که به نوبت نیروها را سوار میکردند تا آن طرف دجله برسانند. اولین قایق حرکت کرد بدون اینکه صدای ما و مجروحمان به کسی برسد. درمانده شده بودم. کسی به کسی نبود. رو کردم به امیر: «امیر! بدو ببین میتونی یه بلم پیدا کنی!» میخواستم به هر قیمتی شده قاسم را هم از دجله رد کنم. شاید من و امیر میتوانستیم با شنا از دجله بگذریم اما روا نبود مجروحی را که با آن زحمت آورده بودیم به دیگران بسپاریم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣0⃣3⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 304 ـ آقا سید! یک بلم هست اما مثل اینکه از خیلی وقت پیش مونده! به سمتی که امیر نشان میداد رفتیم. درست میگفت بلم از زمان عملیات خیبر مانده و پوسیده بود. دست بردیم بلندش کنیم که از هم وا رفت! آه و نالۀ قاسم بیشتر زجرم میداد. حدود پنج شش دقیقه آنجا مانده بودیم و نمی گذاشتند به قایق دوم که در حال پر شدن بود نزدیک شویم. ـ شما بعد از ما اومدید باید بعد از ما هم سوارشید! کفری شده بودم. هر چه میگفتم کسی نمیشنید. از ناراحتی و خستگی توان حرف زدن نداشتم، چه رسد به جر و بحث. مجبور شدم اسلحه ام را رویشان بگیرم: «این زخمیه! ما باید زودتر از آب رد بشیم!» به ما نگاهی کردند و با دیدن حال و روز ما کنار کشیدند، من و امیر، قاسم را هم توی قایق انداختیم و قایق راه افتاد. بیچاره قاسم دادش درآمده بود اما خودش هم میدانست چه حال و روزی داریم. کسی به فکر احتیاط و ملاحظه مجروح نبود. از زور تشنگی زبان در دهانم نمی چرخید. از هر کس آب خواستم جواب داد: «از آب دجله نخوریها، توش دارو ریختن!» آب هم نخوردم و تشنه و خسته از دجله گذشتیم. پایمان که به ساحل رسید اول لباسهای قاسم را پاره کردیم، در شلوغی آنجا امدادگرها سخت مشغول بودند. یکی دو نفر به طرفمان آمدند، سریع زخمهای قاسم را پانسمان کردند و بعد او را همراه چند مجروح دیگر توی آمبولانس گذاشتند. آمبولانس که حرکت کرد تا حدی آسوده شدم چون توانسته بودیم مجروحی را از معرکه آتش دور کنیم. آن لحظه ها نمی دانستم تقدیر قاسم هریسی شهادت در بدر است. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 🌷7🌷8🌷9🌷10🌷13🌷19🌷21🌷22🌷25🌷26🌷27🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 90 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_محمد_اتابه ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝