eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 🔸 ماه رمضـان سال 66 بود.. در منطقه عملياتے غرب كشور بوديم نيروهايی كہ در پادگان نبے اكرم (ص) حضور داشتند در حال آماده باش برای اعزام بودند. هوا بارانے بود و تمام اطراف چادر در اثر بارش باران گل آلود بود، بطورے ڪہ راه رفتن بسيار مشڪل بود و با هر گامے گِلهای زيادتری به ڪفشها مے چسبيد و ما هر روز صبح وقتے از خواب بيدار مے شديم متوجه مے شديم ڪليہ ظروف غذاے سحـری شسته شده است. اطراف چادرها تميـز شده و حتے توالت صحرايی ڪاملا پاڪيزه است. اين موضوع همه را به تعجـب وا می داشت ڪه چه ڪسی اين ڪارها را انجام می‌دهد !!! نهايتا يك شب نخوابيدم تا متوجه شوم چه كسی اين خدمت را بہ رزمندگان انجام می‌دهد! بعد از صرف سحری و اقامه ی نماز صبح كہ همه بخواب رفتند ديدم كه روحانی گردان از خواب بيدار شد و بہ انجام كارهای فوق پرداخت و اينگونه بود كہ خادم بچه های گردان شناسايے شد. وقتے متـوجه شـد ڪہ موضوع لو رفتہ گفت : "من خاك پای رزمندگان اسلام هستم ." ✍راوی : عبدالرضا همتی ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 🔸 ماه رمضـان سال 66 بود.. در منطقه عملياتے غرب كشور بوديم نيروهايی كہ در پادگان نبے اكرم (ص) حضور داشتند در حال آماده باش برای اعزام بودند. هوا بارانے بود و تمام اطراف چادر در اثر بارش باران گل آلود بود، بطورے ڪہ راه رفتن بسيار مشڪل بود و با هر گامے گِلهای زيادتری به ڪفشها مے چسبيد و ما هر روز صبح وقتے از خواب بيدار مے شديم متوجه مے شديم ڪليہ ظروف غذاے سحـری شسته شده است. اطراف چادرها تميـز شده و حتے توالت صحرايی ڪاملا پاڪيزه است. اين موضوع همه را به تعجـب وا می داشت ڪه چه ڪسی اين ڪارها را انجام می‌دهد !!! نهايتا يك شب نخوابيدم تا متوجه شوم چه كسی اين خدمت را بہ رزمندگان انجام می‌دهد! بعد از صرف سحری و اقامه ی نماز صبح كہ همه بخواب رفتند ديدم كه روحانی گردان از خواب بيدار شد و بہ انجام كارهای فوق پرداخت و اينگونه بود كہ خادم بچه های گردان شناسايے شد. وقتے متـوجه شـد ڪہ موضوع لو رفتہ گفت : "من خاك پای رزمندگان اسلام هستم ." ✍راوی : عبدالرضا همتی ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔸 ماه رمضـان سال 66 بود.. در منطقه عملياتے غرب كشور بوديم نيروهايی كہ در پادگان نبے اكرم (ص) حضور داشتند در حال آماده باش برای اعزام بودند. هوا بارانے بود و تمام اطراف چادر در اثر بارش باران گل آلود بود، بطورے ڪہ راه رفتن بسيار مشڪل بود و با هر گامے گِلهای زيادتری به ڪفشها مے چسبيد و ما هر روز صبح وقتے از خواب بيدار مے شديم متوجه مے شديم ڪليہ ظروف غذاے سحـری شسته شده است. اطراف چادرها تميـز شده و حتے توالت صحرايی ڪاملا پاڪيزه است. اين موضوع همه را به تعجـب وا می داشت ڪه چه ڪسی اين ڪارها را انجام می‌دهد !!! نهايتا يك شب نخوابيدم تا متوجه شوم چه كسی اين خدمت را بہ رزمندگان انجام می‌دهد! بعد از صرف سحری و اقامه ی نماز صبح كہ همه بخواب رفتند ديدم كه روحانی گردان از خواب بيدار شد و بہ انجام كارهای فوق پرداخت و اينگونه بود كہ خادم بچه های گردان شناسايے شد. وقتے متـوجه شـد ڪہ موضوع لو رفتہ گفت : "من خاك پای رزمندگان اسلام هستم ." ✍راوی : عبدالرضا همتی ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊