❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
🌐پایگاه اخبار تحلیلی "هواداران سید ابراهیم رئیسی"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
سنگرشهدا
شنوندگان عزیزتوجہ فرمایید 📢 شنوندگان عزیز توجہ فرمایید📢 #خرمشهر_شهر_خون_آزاد_شد #صدای_ماندگار ว໐i
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#درس_های_جنگی_خرمشهر 🌹
آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند .
در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود .
و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند .
یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ...
گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند ....
گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد ....
اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ...
دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ...
و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟
که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد .....
تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ......
یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی ....
#فریدون_دشتی
#سالروز_ازادسازی_خرمشهر_گرامیباد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊