سنگرشهدا
🎥 #ڪلیپ ▫️گریه های حاج قاسم در فراق عارف شهید یوسف الهی ▫️شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد کنار او دفن
#خاطرات_شهید
💠چندخاطره ازعارف بزرگوار شهید محمّدحسین یوسف الهی
▫️شهید یوسف الهی به من گفت:
در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت میشود بنویس
بعد خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.
نیمه شب خوابم برد( فقط ۲۵ دقیقه)
من برای این فاصلة زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم
وقتی شهید یوسف الهی آمد، بی مقدّمه به من خیره شد وگفت: شهادتت به تاخیر افتاد
با تعجّب به او را نگاه میکردم که گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟
اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود
در آن شب و در آنجا هیچ کس جز خدا همراه من نبود....
▫️با مجروح شدن پسرم محمّد حسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمیدانستم درکدام اتاق هست.
درحال عبور ازسالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا
وارد اتاق شدم، دیدم به خاطر مجروح شدن هردو چشمش بسته است.
بعداز کمی صحبت گفتم:مادر!
چطور مراباچشمان بسته مرا دیدی؟!
امّا هرچه اصرار کردم، بحث راعوض کرد...
📚 منبع: نخل های سوخته
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
□سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
●در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
●حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
□سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
●در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
💠حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
□سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
●در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
💠حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
□سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
●در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
💠حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊