#خاطرات_شهید
«شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود؟»
🔹از اوضاع سوریه باخبر بودم اما نمی دانستم می خواهد برود. عادت نداشت وقتی می خواهد جایی برود به من زود بگوید، معمولا می گذاشت نزدیک رفتن، خبر می داد.
🔸خیلی ناراحت بودم از رفتنش اما با خودم می گفتم: «شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود.!!» وقتی اینها را به خودش هم گفتم، خیلی خوشحال شد.
🔹دفعه اول تا زمانی که به تهران برگشت نمی دانستم زخمی شد. بعد از آمدنش خبر دادند به بیمارستان رفته و حالش خوب شد.
🔸علی واقعا خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می شناسم. دفعه دوم که می خواست برود مخالفت کردم، اما بعد دلم را گذاشتم پیش حضرت زینب(س) و گفتم برو.
🔹گفت: «خیلی خوشحالم از اینکه تو به من روحیه می دهی و می گویی برو.»
همسر بعضی ها خبر نداشتند اما من می دانستم.
#شهید_علی_عابدینی
#سالروز_ولادت 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_و_یازدهمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 6 📿 7 📿 8 📿 11 📿 12 📿 14 📿15 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_812_854)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 #تلــاوٺ_قرآטּ_صبحگاهے🌸🍃
86
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_سیدعلی_اکبر_ابوترابی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
خاڪ پاے آزادگـــان،
سُرمہ چشمان وطـــــن
سالـــــروز
ورود ازادگـــــان مبارڪ باد..
#سید_ازادگان_شهید_ابوترابے
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
.
.
.
آزادگــان مـا
#وارثـان شهیدان اند
و مانـــدند تا نــامشان را گـــــرامے و راهشان را ادامہ دهند..
#بیست_وشش_مرداد
#سالروز_بازگشت_آزادگان
به میهن اسلامی گرامی باد.🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
خاڪ پاے آزادگـــان، سُرمہ چشمان وطـــــن سالـــــروز ورود ازادگـــــان مبارڪ باد.. #سید_
#سید_آزادگان_شهید_ابوترابی
●از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:در اردوگاه شما را شکنجہتان میکنند یا نہ؟همه بہ آقا سید نگاه کردند
ولے آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجہ میکنند یا نه؟ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.
●آقا سید باز هم حرفے نزد. پس شما را شکنجہ نمیکنند؟آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت.نوشتند اینجا خبری از شکنجہ نیست.افسر عراقی کہ فرمانده اردوگاه بود، آقاے ابوترابی را برد تواتاق خودش گفت:تو بیشتر از همہ کتک خوردی، چرا بہ اینها چیزے نگفتی؟
●آقای ابوترابی برگشت فرمود:
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند..دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبرند.
فرمانده اردوگاه کلاه نظامی کہ سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد
می گفت شما الحق #سربازان_خمینی هستید.
روایت در مورد
#سید_آزادگان_شهید_ابوترابی"
سلام برآنهایی کہ از همه چیز گذشتند تامابه هرچہ میخواهیم برسیم
سلام برآنهایی کہ قامت راست کردند تاقامت ماخم نشود..سلام برآنهایی ک بہ نفس افتادندتا ما از نفس نیافتیم،،
#شهید_سیدعلی_اکبر_ابوترابی🌷
#_26_مرداد_سالروز
#ورود_آزادگان_بہ_وطن_مبارک_باد 🍃 🌺🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
در روز ورود آزادگان
بعضیها هم به دنبال يافتنِ
سرانگشتانی گرهگشا بودند و
در جستجوی یوسف گمگشتهشان
از همه سراغ می گرفتند ...
#چشمان_منتظر
#اللهم_فڪ_ڪل_اسیر
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊