فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دلنوشته دختر شهید مدافع حرم«مهدی قاضیخانی» به سردار دلها حاج قاسم سلیمانی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🏴
‼️شهیدی که سپهبد «سلیمانی» #شوق_آرمیدن در جوار او را داشت، که بود؟؟؟
💠شهید «محمّد حسین یوسف الهی» عارفی است که در در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمندهای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد، اما خاطرهای از #سلوک_معنوی و کرامات و #ارتباط او باعالم معنای او نداشته باشد.
💠شهید محمدحسین یوسف الهی سال ۱۳۴۰ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت میکرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا میشدند.
💠علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمدحسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمدحسین دبیرستانی بود و حضوری فعالی داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.
💠آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
#شهید_محمدحسین_یوسفالهی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🏴
سنگرشهدا
‼️شهیدی که سپهبد «سلیمانی» #شوق_آرمیدن در جوار او را داشت، که بود؟؟؟ 💠شهید «محمّد حسین یوسف الهی»
#خاطرات_شهدا
🔹دو تا از بچّههای واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنها با لباس غوّاصی در آبها جلو رفتند. هر چه معطّل شدیم بازنگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم.
🔸محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی ـ فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.
🔹حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر میشود. امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص میکنم.
🔸صبح روز بعد حسین را دیدم. خوش حال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه. پرسیدم: چرا؟! مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم «اکبر موسایی پور» هم «حسین صادقی» را.
🔹با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟ گفت: «در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. میدانی چرا؟
🔸اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمیشد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود. اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقیها ما را نگرفته اند، ما بر میگردیم.» پرسیدم: چه طور؟!
🔹گفت: شهید شده اند. جنازههای شان را امشب آب میآورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئن بودم. شب نزدیک ساحل ماندم.
🔸آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
#شهید_محمدحسین_یوسفالهی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🏴
🏴 سردار ما در حال زيارت دوره است؛
پنج شنبه شب از سوريه شروع كرد..
به كاظمين آمد..
به كربلا رفت..
نجف به زیارت امیرالمومنین(ع) رفت..
به زيارت خاكهای خون آلود خوزستان می آید..
به مشهد الرضا خواهد رفت..
به زيارت رهبرش می آید..
قم به پابوس حضرت معصومه(س) خواهد رفت..
و در آخر برای زیارت پدر و مادرش آغوش می گشاید..
سپس بدن خسته اش را در کنار یارانش،
آنها که در فراقشان بی صبرانه اشک میریخت به آرامش می رساند.
📎زيارتت قبول سردار آسمانی ما🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🏴
#چفیه
تکه پارچهای سفید که نخهای سیاه آن را راه راه نشان میداد، چیزی فراتر از یک اسلحه، و برای بچههای جبهه و جنگ شناخته شده بود.
چفیه یادگار کسانی است که در دل شب در مقابل متجاوزان تا دندان مسلح ایستادند و در حال حاضر در میهمانی خدا به سر میبرند.
چفیه در دل شب سجاده نماز عشق بود.
زیرانداز در هنگام استراحت و ملحفه در هنگام خواب.
در زیر آفتاب شدید و خواب غیلوله سایبان بود.
چفیه در هنگام شناسایی منطقه و جنگهای چریکی نقاب میگشت.
در هنگام نیاز بند اسلحه، کمربند و فانسقه ای بود.
صبح و ظهر و شام سفره میشد.
هنگام حمام حوله میشد،
هنگام گرما عرق گیر، هنگام سرما شال کمر بود
محافظ گرد و خاک بر روی صورت بود.
هنگام نبردی همچو شال برگردن بسیجی میدرخشید، اما زمانی که عملیات تمام میشد چفیه خون آلود بود و آن بسیجی شهید.
زمانی که منطقه جنگی به شیمیایی آلوده میگشت پارچه نمناکی بود جلوی بینی .
چفیه در زمزمههای دل شب میزبان بود، میزبان اشکهای عاشقان
پیش بند آرایشگاههای صلواتی،
در موقع لزوم طناب،
هنگام مجروح شدن برانکارد،
باند زخم،
هنگام دستگیری دشمن دستبند و چشم بند، بقچه حمام ،
وسیله آتل بندی یک مجروح،
تور ماهیگیری در کنار اروندرود و در هنگام گرما بادبزن و .....
آری شما کدام وسیله را سراغ دارید که آنقدر ساده باشد ولی در عین حال این همه کار انجام دهد.
میشه گفت به تعابیری چفیه نمادی از مقاومته، همانطور که شهدا با استفاده از این وسیله ساده در مقابل ناملایمات جنگ مقاومت میکردند...
چفیه میتونه فردا کد مهمی رو به دشمن بده ،راه جبهه مقاومت با تمام قوا ادامه داره
خواهشم اینه خواهران و برادران بزرگوارم فردا در تشییع پیکر مطهر سردار شهید قاسم سلیمانی چفیه هاشون همراهشون باشه ،چفیه باید فردا خیلی دیده بشه ،
خواهرانم چفیه رو از روی چادر به سرشون ببندند و برادرانم هم چفیه رو روی سر خود ببندند تا در فیلم برداری هوایی واضح تر دیده بشه.
#نشر_حداکثری
#چفیه_فراموش_نشه
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم سلیمانی: همان دختر کمحجاب دختر من است
🔻من و آدمهای خودم. من و رفقای خودم. من و مریدهای خودم. این بیحجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاحطلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ همان دختر کمحجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما...
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🏴