هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_10075535.mp3
8.12M
#تحدیر_سی_جزءقرآن
(تندخوانی)
🌹تلاوت جزء ۱۱ قـــــرآن کریم
توسط استادمعتـــــز آقایی🌹
ختم امروز بہ نیابت از
#شهید_نوید_صفری
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍اهل بیـت فرمودند: هر ڪس را خـــــدا دوسـت بدارد ابتدا عاشق حسینش می ڪند.عد به ڪربلا می بردش بعد دیـوانه حسیـــــن می ڪند.
بعد جـــــانش را می ستاند وبعد خود خدا خـــــون بهایش می شود.
آیا مرگ بهتر از این سراغ دارید؟؟
پس جای نگرانی نیست. بزرگترین آرزویـــــم شهادت
ودیگری خاڪ ڪردن بدنم در یڪی از حرمین ائـــــمه بود. و اڪنون به یڪی از آنها رسیدم ولی دومی دست شماست.
#شهید_علی_امرایی
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
تقدیرخانواده شهدای مدافع حرم از کاپیتان پرسپولیس
برخی از خانواده معظم شهدای مدافع حرم با نصب بنرهایی از تکریم شهدا توسط سیدجلال حسینی قدردانی کردند.
💕کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس در اقدامی پسندیده طی سالهای اخیر قبل از هر بازی با پیراهنی بہ زمین میآمد که نقش یکی از شهدای دفاع مقدس و یا شهدای مدافع حرم روی آن نقش بستہ بود.
@sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :2⃣9⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 93
در مسیر اسلام آباد داخل اتوبوس که بودیم بچه ها رادیو عراق را گرفته بودند. شنیدن پیامهای رادیو عراق برایمان حیرت آور بود: «نیروهای تیپ عاشورا الان سوار ماشینها شده و برای انجام عملیات به طرف اسلام آباد میروند!» خنده ام گرفته بود. نمیدانستم با آن جاده به کجا میرسیم ولی رادیو عراق از مسیر و هدف ما مطلع بود. به خودم میگفتم: «اینجا چه طوری میشه عملیات کرد؟!»
هفت هشت روز در پادگان الله اکبر اسلام آباد ماندیم. در آن مدت برنامه ریزی شده بود تا با جنگ کوهستانی آشنا شویم. معمولاً شبها بعد از شام نیروها را از پادگان خارج میکردند و در اطراف پادگان گاهی تا بیست کیلومتر پیاده روی و گاه کوهپیمایی میکردیم. روی کوههای منطقه سنگرهای کمین تعبیه کرده بودند که با آنها درگیر میشدیم. به قولی مانور عملیاتی را تجربه میکردیم. گاهی هم یکجا می ایستادیم و جهت یابی به کمک ستاره ها را یادمان میدادند. در این مدت، هواپیماهای عراقی دو سه بار منطقه را بمباران کردند که در این بمبارانها تلفاتی هم داشتیم.
از آنجا به منطقه ای نزدیک رودخانه سومار منتقل شدیم. موقعیت منطقه به گونه ای بود که در محدوده بُرد توپهای عراقی قرار داشت. بمباران هواپیماها هم بچه ها را آسوده نمیگذاشت. حدود ده روز در چادرها ماندیم و هر روز در آموزش بودیم؛ آموزش کوهنوردی، توجیه نقشه و... اولین بار بود که با نقشه روبه رو میشدم. موقعیت تپه «سلمان کشته» را برای اولین بار در همین نقشه دیدم.
سید احمد موسوی برنامه های عجیبی داشت.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_10271994.mp3
8M
#تحدیر_سی_جزءقرآن
(تندخوانی)
🌹تلاوت جزء ۱۲ قـــــرآن کریم
توسط استادمعتـــــز آقایی🌹
ختم امروز بہ نیابت از
#محمد_مسرور
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
رضایت نامه را گذاشتــ جلوی مادرش
چ امضا بکنی ،چ امضا نکنی ،من میرم!
اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.
شاید هم جنازه ام پیدا نشه!
در دل مادر آشوبی به پا شد.
رضایت نامه را امضا کرد...
پسر از شدتــــــ شوق سر به سر مادرش میگذاشتــــــ
جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی .
بیهوش نشی هااا
چادرت را هم محکم بگیر!
تو چ با غیرتــــــ نگران چادر مادرتــــــ بودی...
و مردان شهر من چ راحتــــــ چادر از سر زنانشانــــــ برداشتند.
#مڹ_از_گفــتڹ_شرمندهام_شرم_دارم!!
#حیا_عفت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
میگفت چشمان #شهدا
به راهـے است کہ
ازخود به یادگار گذاشته اند،
اما چشم ما
بـه #روزى است که با
آنان رو بروخواهیم شد.
دعائـے...
تا که شرمنده نباشیم😔
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :3⃣9⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 94
یک روز در حال راهپیمایی به منطقه ای شیبدار به طول حدود شصت هفتاد متر رسیدیم. بچه ها را نگه داشت و گفت: «برادرا! اینجا به نوبت دستاتون رو روی سرتون میذارید و تا پایین غلت میخورید...» هنوز فکر میکردم بروم یا نروم که نوبت من رسید.
ـ برو!
سید احمد موسوی بود که فرمان میداد. با لحن دوستانه ای گفتم: «آقا سید! من هم...!»
ـ بله!
ـ آخه من هنوز...
ـ نه! باید بری! زود باش.
نتوانستم به صراحت به او بگویم که مجروح بوده ام و هنوز پوست تنم درست و حسابی قوت نگرفته. مجبور شدم سرم را توی دستانم قایم کنم و غلت بزنم... در آن مسیر شصت هفتاد متری زجرم مضاعف بود. خارها حتی از روی لباس هم توی تنم فرو میرفتند و درد در قسمتهای سوخته منتشر میشد. در راه بازگشت از درد حالم گرفته بود. به محل گردان که رسیدیم رفتم توی چادر و در حالی که پیراهنم را بالا میزدم سید احمد را صدا کردم: «آقا سید... حالا بیا این خارها رو از بدن من در بیار!» بندۀ خدا تا پشتم را دید لحن صدایش عوض شد، با محبت گفت: «چرا به من نگفتی؟!»
ـ چی میخواستید بگم! گفتم که یک کم زخمی ام شما قبول نکردید!
سید با وجود اینکه ناراحت شده بود جواب محکمی داد: «عیب نداره! میمونه محکمتر میشه!»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#هشتاد_هفتمین
#خــتـــمــ_قــرانــ_شــهدا
لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ
خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد..
@FF8141
🌷17🌷18🌷20🌷22🌷25🌷28🌷29🌷
وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ
صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@
( #s773_810)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
وصيتم به شما خانواده و دوستان اين است كه با هوشيارى كامل پيرو خط امام باشيد و راه شهيدان را كه همان راه رهبر است، و راه رهبر همان راه اسلام واقعى است را طى كنيد و پشتيبان رهبر باشيد و به گفتارى كه امام می گويد عمل كنيد كه همان قرآن است و هميشه دعا كنيد خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار ..
#شهید_جعفر_هادى🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#پیامبر_اکرم_ص:
بهترین عمل در ماه رمضان
ترک گناه است 🍁
#امالی_شیخ_صدوق_ص_۹۵📘
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_10463246.mp3
7.77M
#تحدیر_سی_جزءقرآن
(تندخوانی)
🌹تلاوت جزء ۱۳ قـــــرآن کریم
توسط استادمعتـــــز آقایی🌹
ختم امروز بہ نیابت از
#حسین_هریری
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#ماه_رمضان_در_جبهه_ها
بچه شهرستان بود ...
انگار از استانهای جنوبی آمده بود و حسابی لهجه غلیظ داشت و کمتر با کسی همکلام میشد.
آرام میآمد و آرام میرفت .. وقت سحر و افطار که میشد گوشهای مینشست و به بقیه نگاه میکرد. غذایش را نصفه میخورد و نیمه دیگرش را دست نخورده در سفـره می گذاشت برای بچههای کرمانشاهی که میتوانسنتد روزه بگیرند تا سحر چیزی برای خوردن داشته باشند.
یک روز کتاب قرآنی که همواره به همره داشت اتفاقـی دست ما افتـاد ، ڪاغذی وسطش بود ، بَر روی آن نوشته شده بود :
" خدایا من که مسافرم، مسافر راه نجات خاک تو خودت روزه را بر مسافر واجب نکردی، دلم سخت برای روزه گرفتن تنگ میشود. تنها میتوانم غذایم را با همرزمانم تقسیم کنم. در ثوابشان شریکم کن اگر شهیـد شدم ..."
#مردان_بی_ادعـا
#ماه_مبارک_رمضان
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#حاشیہ_هایی_از_دیدارروز_
#گذشتہ_دانشجویان_با_رهبر_انقلاب
📝دانشجوها همہ بچههای من هستند
#دختر_منتقد از آقا قرآن هدیہ گرفت
نگران فردا نباشید؛ خدای امروز، همان خدای فرداست؛ شماها هم کہ هستید
🔷اخگرپور کاغذهایش را روی تریبون جا میگذارد و پیش آقا میرود. با لهجہ شیرین ترکیاش با آقا صحبت میکند. آقا هم بہ ترکی از او میپرسند اهل کجایی؟ جوابش را کہ میشنوند، با خنده بہ او میگویند نزدیکیهای خامنہ است. بعد هم آقا در واکنش بہ ابراز نگرانی او برای آینده انقلاب و فردای انقلاب، یک جملہ آرامبخش میگویند «نگران فردا نباشید؛ خدای امروز، همان خدای فرداست؛ شماها هم که هستید».
🔷معتمدینژاد نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی صحبتش کہ تمام میشود و پیش آقا میرود، آقا میگویند «خب دردها را گفتید، راهحلها را هم از نظر خودتان بگویید. تشکل شما سالهاست کہ مورد تأیید من است، در همین دو موضوع کہ از من سؤال کردید (صداوسیما و قوه قضائیه) راهحلها را هم از نظر تشکل خودتان بنویسید و بدهید». معتمدینژاد کہ حالا حسابی شارژ شده، میپرسد بنویسیم به دستتان میرسد؟ آقا میگویند: بلہ حتماً.
🔷سحر مهرابی هم مانند بقیہ دانشجویان بعد از صحبتش پیش آقا میرود. آقا میگویند متنی را کہ خواندید بہ من بدهید. متنش را میدهد. آقا میگویند «دانشجوها همہ بچہهای من هستند». بہ آقا میگوید شیرازی است و درخواست یک هدیہ میکند. آقا میگویند قرآن بهتان هدیہ میدهم.
🔷اسم و عنوان نفر بعدی را کہ مجری میخواند "دانشجوی نخبہ فارغ التحصیل فوق دکتری دانشگاه کمبریج انگلیس" همہ به نشانه تعجب میگویند «اووووه» و شاغل در «مؤسسه رویان» صحبت سیدمهدی خلیق رضوی بیشتر ناظر بہ فراهم کردن شرایط برای نخبگان علمی در کشور است و گریزی هم بہ خدمت سربازی برای آنها میزند. وقتی بعد از پایان صحبت بالا میرود، آقا میگویند نکتہ شما درباره نظام وظیفہ چندان روشن نبود، اگر خواستید بنویسید بدهید.
🕊کانـــــال ســـــنگرشـهدا🕊
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
#حاشیه_هایی_از_دیدارروز_
#گذشته_دانشجویان_با_رهبر_انقلاب
سحرمهرابی کنایہهایی درباره حصر فتنہگران میزند و آن را نادرست میداند. بعد پیش آقا میرود.
بہ آقا میگوید شیرازی است و درخواست یک هدیہ میکند. #آقا میگویند قرآن بهتان هدیہ میدهم.
@sangarshohada 🕊🕊