#فرازے_از_وصیت_نامہ:
📎در بخشی از وصیت نامه این شهید شجاع آمده است:
"از خدا طلب شهادت می کنیم چون راه حسین را می رویم که خدا به او آموخته است و شهادت کام و آرزوی ماست برای اینکه شهید، مشهد تاریخ است..."
کجایند مردان والفجر هشت
که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند آنان که بالی رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند
همانان که فردا تماشایی اند
#شهید_امیرحسین_بهادری🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔹سنگــر تـخــریـب
محل خودسازی و پروازشان بود
سنـگـــری که فرش را به عرش پیوند می داد
صفایی داشت کتری و کلمن و جاکفشی و فانوس و پوتین و جعبه مهمات…
ولــے صفای حقیقی در اخــلاص مــردان بی ادعا بود….
#رزقک_شهادت🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_صدونود_و_دوم
💢بعثی ها و حقوق بسیجی
تبلیغاتی که در رابطه با بسیج و بسیجی تو گوش ارتش عراق کرده بودن دو چیز بود و اونام باورشون شده بود؛ یکی این که رژیم ایران تعدادی از مردم رو بزور به جبهه اعزام می کنه و اگه کسی نره اعدام میشه یا به زندان میفته و حق و حقوق خودش و خونواده اش از بین میره. دوم این که؛ پول زیادی به تعدادی از مردم فقیر روستاها و مناطق فقیر و بدون شغل میدن و اونا رو بدون آموزش روانه جبهه میکنن و به اصطلاح بعنوان گوشت دمِ توپ از اینا استفاده میکنن. این اصطلاح گوشت دمِ توپ رو منافقین و نهضت آزادی و ستون پنجم خودمون تو ایران هم بکار میبردن.
تصورشون این بود تعدادی به زور و اجبار، تعدادی هم بخاطر پول میان جبهه. همین اتهام ناجوانمردانهای که این سالهاست که به مدافعین حرم هم زده میشه که اینا بخاطر حقوق و مزایا میرن سوریه و عراق!
اما وقتی پایمردی بچهها در دفاع از اعتقاداتشون و علاقۀ ویژه اونا رو به امام نگاه میکردن، میفهمیدن که حسابی گول تبلیغات حزب بعث و رادیو و تلویزیون صدام رو خوردن! وقتی میگفتیم هر کسی از هر اداره ای که اعزام میشه حقوق و فوق العاده جنگی نداره و همون حقوق اداره رو به خونوادهش میدن براشون خیلی جای تعجب داشت! وقتی میگفتیم کسی برای پول نمیاد و حتی افراد بیشغل یه کم هزینه ناچیز که در اون زمان دو هزار تومان بود رو دریافت میکنن و حتی تعداد زیادی، همینو هم نمیگیرن، واقعاً مغزشون هنگ می کرد و این حرفا خیلی براشون مفهوم نبود. اما بتدریج باورشون شد و همین هم رمز تغییر و تحول درونی در بعضی از اونا بود. چیزی به نام شهادت در ابتدای اسارت برای عراقی ها معنا و مفهوم نداشت و باورشون نمی شد عده ای واقعا برای تکلیف شرعی به جبهه بیان و از مرگی با شرف به اسم شهادت واهمه نداشته باشن و حتی به استقبالش برن. اما بتدریج این واژه براشون معنا و مفهوم پیدا کرد و به چشم خودشون دیدند که عده ای از همین اسرا وقتی که پای اعتقادات و رهبرشون پیش بیاد، شجاعانه می ایستند و تا مرز شهادت پیش می رن و حتی تعدادی هم بعلت پایمردی شربت شهادت رو در اوج مظلومیت و غربت نوشیدند.
اسارت نه فقط برای آزادگان ایرانی دانشگاه خودسازی بود، بلکه برای عراقی هایی که طینت پاکتری داشتند نیز مدرسه تعلیم و تعلم و آموختن درس های بزرگ از اسرای ایرانی بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_صدونود_و_سوم
💢مگس وزن اردوگاه
اونقد جان انسان برای بعثیا بی ارزش بود که بخاطر عدم درمان بیماریهای سادهای مانند اسهال و سوء تغذیه و تبدیل آن به اسهال خونی، افراد زیادی از بچههای مظلومی که خونواده هاشون چشم انتظارشون بودن، به شهادت رسیدن. طوری شده بود وقتی کسی مبتلا به اسهال خونی میشد، دیگه هم خودش و هم بقیه ازش قطع امید میکردن و معمولا به زندگی بر نمیگشت. تنها در یه مورد یادم هست یکی از بچههای مشهد بنام محسن مشهدی که مدت مدیدی دچار اسهالخونی شده بود و تنها اسکلت و پوستش باقی مونده بود، بطوریکه اواخر ایستادن رو پاها براش مشکل بود و بچه ها کمکش میکردن، بعد از خواهش و التماس مکرر ما موافقت کردن که ببرنش بیمارستان.
محسن قبل از اینکه با اعزامش موافقت بشه، مدتی عصبی شده بود و احساس می کرد باری شده رو دوش بقیه؛ بچهها هم هواشو داشتن و دلداریش میدادن.
یه روز اومد پیش من و گفت: رحمان من دارم میمیرم. تو این مدت خیلی بچهها رو اذیت کردم و تحملم کردن میخوام از همه حلالیت بطلبم. خیلی دلم شکست. بسختی خودمو کنترل کردم که اشکام جاری نشه و بیشتر از این روحیهاش خراب نشه. گفتم: محسن جان من ته دلم روشنه که شفا پیدا می کنی و به امید خدا همدیگه رو تو ایران ملاقات میکنیم. گفت: رحمان می دونم داری دلداریم میدی! ولی خودم میدونم کارم تمومه. اون روز خیلی باهاش صحبت کردم و آیه و حدیث براش خوندم و از امید و توکل براش گفتم. مقداری آروم شد. با بچهها قرار گذاشتیم همه براش دعا کنیم و هم به عراقیا فشار بیاریم، بلکه ببرنش بیمارستان و خوب بشه. بیماری سختی نبود و علاجش راحت بود، ولی نانجیبا توجه نمیکردن تا این که فرد جان میداد. به هر حال با دعای خیر بچهها و پیگیری مستمر اعزامش کردن بیمارستان؛ در حالی که شاید ۲۰ کیلو بیشتر وزن نداشت. ولی خوشبختانه بعد از یکی دوماه بستری در بیمارستان وقتی برگشت؛ کاملاً خوب شده بود و وزنش برگشته بود سر جاش. تا چند روز سر به سرش میذاشتیم و میگفتیم حسین جان! وقتی رفتی مگس وزن بودی و حالا شدی فیل وزن و از همه ما چاق و چلهتر هستی! این یکی از شیرینترین خاطرات من در اسارت بود که میدیدم کسی که همه ازش قطع امید کرده بودیم به زندگی و در نهایت به آغوش خونواده و وطن برگشت.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دهمین
ختم قران به نیابت از #شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
.لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 8📿 9 📿 10 📿 19 📿 21 📿 22 📿 23 📿24 📿 27 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s67_784)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔹پست اینستاگرامی #زینب_پاشاپور همسر شهید مدافع حرم #محمد_پورهنگ و خواهر شهید مدافع حرم #اصغر_پاشاپور
روزی که آمد خواستگاری، رو کرد به مادر و گفت:
_من مادر ندارم، میشه شما مادرم بشید؟
مادرش شد و مثل پسر خودش دوستش داشت.
بعد از شهادتش همه او را با مادر شهید اشتباه میگرفتند.
آنقدر مادر شهید صدایش زدند که بالاخره یک روز خودش هم شد مادرِ شهید...
📎 پ.ن:
قرار و آرامش دل مادران شهدا صلوات🌷
#شهید_اصغر_پاشاپور
#شهید_محمد_پورهنگ
#آقای_اصغر
#اصغر_حاج_قاسم
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
533
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
بنویسید ڪه
سردار به مهمانی رفت
مثل عباس بدون یَد و قربانی رفت
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#پنجمین_جمعه_نبودنت
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#مردان_بی_ادعا
▫️حاج حسین خسروخاور، #جانباز عزیزی که سال ها خودش رو از چشم همه #مخفی کرده تا کسی ازش #نترسه! ما قهرمان های مثل شما رو که ازجونشون برای ما مایه گذاشتن، هیچ وقت فراموش نمی کنیم!
📎مردانگی پیش پای اینآدمها زانو میزنه! با چهزبونی میشه ازشون تشکر کرد؟
#جانبازان_و_فراموش_نکنیم😔
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🛑آغاز ثبتنام بازدید از مناطق عملیاتی راهیان نور جنوب کشور
⬅ ستاد راهیان نور شهید صیاد شیرازی (ویژه کاروان های اتوبوسی)
⬅ ستاد راهیان نور شهید حسن باقری (ویژه خودروهای شخصی)
♦همراه با برنامه های فرهنگی و اجرای رزم شبانه توسط یگان تکاور
🔶 جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.rahiyannoor.ir مراجعه
کنید
و در صورت وجود سوال با شماره های
09122513824 (شهید صیاد شیرازی ویژه کاروانهای اتوبوسی) و
09126540865 (شهید حسن باقری ویژه خودروهای شخصی)تماس حاصل فرمایید.
❇ لطفا رسانه باشید❇
✅ ستاد راهیان نور
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#شهدا_و_ارادت_به_حضرت_مادر....
لبهای شهید تکان می خورد و می گوید:" #انا_اعطیناک_الکوثر"...
وقتی جنازه شهید را آوردند من اصلاً توی این دنیا نبودم و نمی خواستم قبول کنم مادرم می گفت: وقتی بالای سر شهید بودم دیدم شهید سوره کوثر را می خواند مادرم می گفت: اول فکر کردم اشتباه می کنم بعد که دقت کردم دیدم لبهای شهید تکان می خورد و می گوید:" انا اعطیناک الکوثر"....
✍ به روایت همسر شهید
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری🌷
▫️شهادت: کربلای4
▫️گلزارشهدای کرمان
📎 پ ن: کرمانی ها این شهید بزرگوار رو به عنوان شهیدی که حاجت میده میشناسند وهمیشه مزارشون شلوغ هست
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#تحلیل_روز
#انتخاب_اصلح
🎯 سلسله جلسات تحلیل انتخاب ۹۸ : جلسه دوم
◀️ وعده شناسی کاندیداهای انتخابات مجلس
🔸️ انواع وعده های انتخاباتی
🔸️ شناخت کاندیداها بر اساس وعده هایشان
🔸️ وعده و رزومه
🔸️ وظایف ما در قبال وعده ها
🔸️ راهکارهای عملیاتی تحقق وعده ها
◀️ نشر حداکثری
#سیداحمدرضوی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊