eitaa logo
سنگرشهدا
7.1هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
💢استوری همسر شهید محمد بلباسی جـــــان داشتن چہ بهایے دارد.... مهم جگر بود کہ #شهدا داشتند #شهید_محمد_بلباسی🌷 iD➠ @sangarshohada🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣9⃣1⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 200 صدای اذان ظهر هم به گوش میرسید. در سنگر بودم که احساس کردم یک توپ در نزدیکی کاتیوشا منفجر شد. اعتنایی نکردم اما لحظاتی که گذشت تلفن «کن» به صدا درآمد: «زود امدادگر بفرستید یکی از بچه ها زخمی شده» نگران شدم: «کی؟» ـ اسدی! به سرعت از سنگر بیرون زدم و دویدم سمت ابتدای پد. وقتی رسیدم دیدم اسدی بدجوری زخمی شده. در حال وضو گرفتن ترکش خورده بود. امدادگرها او را پانسمان کردند و در آمبولانس گذاشتند. فقط نگاهش میکردم و دلم شور میزد. زیاد طول نکشید که خبر رسید در بیمارستان به شهادت رسیده است. به یاد صفا و صمیمیتش و لحظه های شادی که با خلاقیت برای بچه ها درست میکرد افتادم. دلم عجیب گرفته بود. سعی میکردم ناراحتیام را از بچه ها پنهان کنم تا روحیه شان خراب نشود. همیشه با شهادت بچه ها دلم خون میشد اما تلاش میکردم به روی خودم نیاورم و بگویم که جنگ همین است و شهدا به آرزویشان رسیده اند. بچه های ارتش در منطقه نگهبانی نمیدادند. عادت ناجوری هم داشتند که به نظر ما بد بود، اوایل که میدیدیم با شورت و زیرپیراهن میخوابند، خنده مان میگرفت اما رفته رفته دیدیم عادت کرده اند و برایشان اهمیت ندارد، درحالی که به نظر ما در خط مقدم با آن وضع خوابیدن صورت خوشی نداشت. به خاطر همین قضیه هم اذیتشان میکردیم. گاهی کنار سنگرشان تیراندازی میکردیم تا آرامش شبانگاهی شان به هم بخورد و تا آن حد احساس راحتی نکنند! مدتی بعد آنها هم تصمیم دیگری گرفتند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣0⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 201 روز جمعه بود که دیدم دارند سنگر را با بار و بندیل شان ترک میکنند. از فرمانده شان پرسیدم: «انشاءالله کجا میخواید برید؟!» ـ چطور مگه؟! میخوای دنبال ما بیای؟! ـ نه بابا... ـ خب میخوایم بریم لب جاده! باورم نمیشد کنار جاده را برای استقرار انتخاب کنند. می دانستیم جاده به علت تردد ماشینها دائماً در معرض آتش توپخانه عراقی هاست، اما تعیین موقعیت آنها با خودشان بود و بدترین جا را به نظر ما انتخاب کرده بودند. اما به نظر خودشان جای خوبی بود، چون هم نزدیک کانکس حمام بود و هم آنجا غذا خوب میرسید، در حالی که جایی که ما بودیم غذا کم میرسید. ما هر چه می توانستیم توصیه کردیم که سنگر گرفتن آنجا اشتباه است اما آنها رفتند و لب جاده سنگر گرفتند. دو سه روز بعد من و بابا میخواستیم به حمام برویم. از پد خارج شده و به جاده رسیدیم. عراقیها جاده را زیر آتش گرفته بودند، اتفاقاً آن روز آتششان خیلی شدید بود. من و بابا هی خیز میزدیم و بعد بلند میشدیم. از ناچاری به بابا گفتم: «بیا برگردیم! با این ترق ترق نه میشه به حمام رسید نه میشه با آسودگی حمام کرد!» اما بابا میگفت: «تا اینجا که اومدیم بیا بریم الآن تموم میشه!» به راهمان ادامه دادیم ولی هر چه پیشتر میرفتیم آتش هم بیشتر میشد! ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد.. @FF8141 🌷12🌷13🌷15🌷26🌷 وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے 29 🍃🌸ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_شجاعت_علمداری🌸🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
دستم ‌نميرسدبہ بلنداے چيدنت بايدبسنده‌ کردبہ روياے ‌ديدنت من جَلدِبام خانہ ی خودمانده‌ام‌ و‌تو هفت‌ آسمان ‌كم‌ است ‌براے پریدنت #شهید_علی_آقا_عبداللهی #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#سخن_شهید   ای شهید، اے آن كہ بر كرانه‌ی ازلی و ابدے وجود بر نشسته‌اے، دستے بر آر و ما قبرستان‌نشینانِ عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون ڪش. ڪتاب📗 #گنجینہ_آسمانے ص۴۰۸ ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊
کمتر از یکماه است پدر میلاد شهید شده حال بہ تاسی از پدر در جبهہ سازندگی در استان کرمانشاه آمده تا در اردوی جهادی شهید جلال در سرپل ذهاب بہ مردم کشورش خدمت کنه ماشاالله بہ تو پسر شهید دستمریضاد #فرزند_شهید_ابراهیم_رشید @sangarshohada🕊🕊
در اثبات ِ عــــآشقے باید بگـــذارے ... سنگ ِ تمام .. او بـِرانَد ! تو بیـــــایے... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 💠بیت_المال ✍علی اینجا لباس‌های راپل و پوتینش را تهیه کرد و همه چیز را خرید رفت آنجا تا از سپاه نگیرد. بعد از عملیاتی که سینه خیز رفته بود، پوتینش پاره شد و داده بود به یک پاکستانی که استفاده کند. زنگ زده بود که بیا برویم پوتین بخریم. ✍گفتم: "من الان حلب هستم نمی‌توانم بیایم. الان خطرناک است برو از تدارکات بگیر." گفته بود بیت المال است و من نمی‌گیرم.که از دستم عصبانی شد و گفت: "می‌خواهم خودم بروم." من آنجا زنگ زدم به تدارکات و گفتم برایش پوتین ببرند. با دلخوری پوتین را قبول کرد و پوشید.» راوے : 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
پلاڪ هم نداشت اصلا هیچ نشونہ اے نداشت امیـــدوار بودم روے زیرپیرهنیش اسمش رو نوشتہ باشہ نوشتہ بود : “ اگر برای خداست بگذار گمنام بمانم ... @sangarshohada 🕊🕊
: راز زندگی آرام☺️ هر كہ درباره بسيارى از امور بے اعتنايے و چشم پوشے نكند، زندگيش تيره شود 📗 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊