eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣0⃣3⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 304 ـ آقا سید! یک بلم هست اما مثل اینکه از خیلی وقت پیش مونده! به سمتی که امیر نشان میداد رفتیم. درست میگفت بلم از زمان عملیات خیبر مانده و پوسیده بود. دست بردیم بلندش کنیم که از هم وا رفت! آه و نالۀ قاسم بیشتر زجرم میداد. حدود پنج شش دقیقه آنجا مانده بودیم و نمی گذاشتند به قایق دوم که در حال پر شدن بود نزدیک شویم. ـ شما بعد از ما اومدید باید بعد از ما هم سوارشید! کفری شده بودم. هر چه میگفتم کسی نمیشنید. از ناراحتی و خستگی توان حرف زدن نداشتم، چه رسد به جر و بحث. مجبور شدم اسلحه ام را رویشان بگیرم: «این زخمیه! ما باید زودتر از آب رد بشیم!» به ما نگاهی کردند و با دیدن حال و روز ما کنار کشیدند، من و امیر، قاسم را هم توی قایق انداختیم و قایق راه افتاد. بیچاره قاسم دادش درآمده بود اما خودش هم میدانست چه حال و روزی داریم. کسی به فکر احتیاط و ملاحظه مجروح نبود. از زور تشنگی زبان در دهانم نمی چرخید. از هر کس آب خواستم جواب داد: «از آب دجله نخوریها، توش دارو ریختن!» آب هم نخوردم و تشنه و خسته از دجله گذشتیم. پایمان که به ساحل رسید اول لباسهای قاسم را پاره کردیم، در شلوغی آنجا امدادگرها سخت مشغول بودند. یکی دو نفر به طرفمان آمدند، سریع زخمهای قاسم را پانسمان کردند و بعد او را همراه چند مجروح دیگر توی آمبولانس گذاشتند. آمبولانس که حرکت کرد تا حدی آسوده شدم چون توانسته بودیم مجروحی را از معرکه آتش دور کنیم. آن لحظه ها نمی دانستم تقدیر قاسم هریسی شهادت در بدر است. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 🌷7🌷8🌷9🌷10🌷13🌷19🌷21🌷22🌷25🌷26🌷27🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 90 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_محمد_اتابه ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
رفتـن #ِبعضے ها؛ یا نــه! اینطـور بگویـم: بعضــے #رفتـن ها؛ فـــرق میڪنـد جنـسش انگار #خـدا براے بعضے بنده هایش! #آغوشـش را بـاز ڪرده اس #صبحتون_شهدایی🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
✍ڪاش مے شد بچہ ها را جمع ڪرد .. سنگر آن روزها را گرم ڪرد .. ڪاش مے شد بار دیگر #جبهہ رفت ... جنگ عشقے ڪردو تیرے خورد و رفت ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍دنیای آبادان با دنیای خارج از آن تفاوت دارد آبادان برای ما دنیای معنویات و الهیات و این جنگ برای ما کلاس درس است این راه الهی است که خود انتخاب کرده ام .از خدا می خواهم که اگر کشته شدم و یا زخمی گشتم فقط به خاطر او و در راه او بوده باشد . ‌ ✍خدا را فراموش نکنید ، نماز ، عبادت ، تقوا را پیشه راه خود کنید . کمی به درون خود بنگریم و از زندگی پست مادی و لنجنزار و غرب گرایی بیرون آییم و ببینیم آنچه را که اسلام حکم کرده چقدر به نفع ماست و بنگریم که ما چقدر در اشتباهیم و متوجه نیستیم .وصیتنامه های شهیدان را بخوانیم و به خود بیائیم و درس زندگی را از علی(؏) و درس شهادت را از حسین(؏) بیاموزیم . iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
✍ خدایا بہ رد پاهایشان بہ قطره قطره خونشان بہ قلب پر اضطرابمان بہ اشتیاق قلبشان قسمت مےدهیم #خدایا! عاقبتــ ما را ختم به شهادتــ ڪن! iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
تا آن زمانیکہ شور و عشق #شهادت در دل جوانهاے مازنده است؛ دشمنان ماهیچ #غلطے نخواهند کرد. #امام_خامنه_ای_حفظ_الله😍 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
❤️ #دیدار_یار دیدار یار نزدیک است... فردا تاریخ ساز خواهیم شد. @sangarshohada 🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣0⃣3⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 305 بچه ها ساعتی بعد به من گفتند هنوز آمبولانس زیاد دور نشده بود که هلیکوپتر عراقی موشکی به آن زد، آمبولانس آتش گرفت و مجروحان همگی شهید شدند... خسته، خاک گرفته و سراپا خونی به طرف سنگرمان آمدیم. دلم خوش بود که شب قبل توی سنگر آب میوه و تن ماهی گذاشته ام و حالا میتوانیم بخوریم، اما سنگر در قاب چشمانم طور دیگری بود. هیکل زمخت یک نفر از سنگرمان بیرون زده بود. طرف بس که چاق بود توی سنگر جا نشده بود فقط سرش را توی سنگر کرده بود و هر چه خواسته بود خورده بود. ناراحتی ام حد نداشت. ناسلامتی می خواستیم خستگی در کنیم و انرژی از دست رفته را تا حدی پیدا کنیم. اول از همه دو تا اردنگی زدم به پشتش. دیدم با صدای کلفتی در حالت نیمه خواب دارد حرف میزند! ـ نه خیر، این بیرون بیا نیست! این بار اسلحه را بلند کردم و یک رگبار کنار پاهایش زدم. چنان به سرعت خواست از سنگر خارج شود که سرش محکم خورد به سقف سنگر. هراسان میپرسید: «چیه؟! چی شده؟...» ـ کی بهت اجازه داده بیایی اینجا؟ ـ مگه چی شده حالا؟! نگاهی توی سنگر انداختم؛ دخل همه چیز را درآورده بود، هر چه را هم خورده بود ظرفش را هم توی سنگر انداخته بود. عصبانیتم بیشتر شد. دوباره نگاهش کردم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :5⃣0⃣3⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 306 اسمش را نمیدانستم ولی میدانستم از بچه های گردان خودمان است، یکی از همانهایی که شب قبل نیامدند و آنجا ماندند. لولۀ اسلحه را روی سینه اش گرفتم و گفتم: «پنج دقیقه بهت وقت میدم اینجا رو تمیز کنی و هر چی کوفت کردی بیاری بذاری سر جاش!» بیخیالی اش حالم را گرفت: «باباجان! صبر کن برم هر چی میگی بیارم.» ـ ببین! تو بمیری، اگه بری پیدات میکنم میکشمت! دارم از خستگی و گشنگی میافتم. زود میری... فهمید چقدر جدی ام. فی الفور آشغالها را از سنگر بیرون ریخت و در عرض چند دقیقه یک گونی پر از نان و تن ماهی و نوشابه و... آورد و انداخت جلوی پایم: «بیا آقا سید! هر چی میخوای بخور!» من و امیر مشغول شدیم و او هم کنارمان نشست. این بار او ما را به حرف گرفت و با هم دوست شدیم: «از جلو چه خبر سید!» ـ میخواستی خودت بیایی و ببینی! اوقاتم تلخ بود. از وقتی برگشته بودیم دو سه نفر دیگر را هم دیده بودم که با ما نیامده و هنوز آنجا بودند. با عصبانیت تشر زده بودم که: «اونجا که نیومدید لااقل برید زخمیها رو بیارید.» اما اگر به حرف بود باید حرف فرمانده مان اصغر قصاب را می شنیدند که شب قبل حجت را تمام کرده بود. گرچه همه خسته بودیم اما بعضیها بی انصافی کرده و وظیفه شان را تمام شده میدانستند و حالا هر وقت میدیدم شان سرم داغ میشد. کمی که آب و غذا خوردم حالم بهتر شد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 11🌷12🌷13🌷14🌷15🌷16🌷25🌷27🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊