✅ درست دیدن و راه درست را انتخاب کردن کارِ عقل است 💟 اما تنها عشق از پسِ استقامت در راه بر می‌آید... 📲 @sange_pa 📶

اگه برا گردشگری تو زمین نقشه یا جی پی اس می‌خوای، برا آسمونی شدن حتما نقشه لازمه. دین، نقشه‌ی آسمونی شدنه. 📲 @sange_pa

تاریخ، شرکت بیمه نیست تا بقای تمدن‌ها رو بیمه کنه... هر تمدنی که ظالم بود یا ظلم پذیر، به فنا رفت. 📲 @sange_pa 🏛

این بازیو یه حیوان‌آزار طراحی کرده.😂 📲 @sange_pa

شب ناله ی من گوشزد مرغ چمن شد بیچاره گرفتارِ گرفتاری من شد ✍باقر خرده فروش 🌙 #شب_بخیر 📲 @sange_pa

کاش یکی بود که باهاش حرف بزنی سبُک شی نه سبُک #فقط_خدا ❤ #صبح_بخیر 📲 @sange_pa

وقتی تو جیبت پول نباشه، قصابی سَره کوچه هم بهت دل نمیده 📲 @sange_pa

دارم فکر می‌کنم اینا چه کار کردن که همچین جریمه‌ای شدن. 📲 @sange_pa

اینم یه ترفند بسیار جالب برای استراحت در جاده های طولانی! فقط احتمال خفگی هست😄😊 📲 @sange_pa

تــو کــه یـک روز پـراکـنـده نـبـوده سـت دلـت صورتِ حال پراکنده دلان، کـی دانـی 📲 @sange_pa

💢 تذکره خوانی / «باقر خرده فروش» اصالتا اهل کاشان [است] و از آنجا به هندوستان رفته و همانجا به وطن معهود* شتافته. صاحب دیوان است اما به نظر نرسیده از اوست: شب ناله‌ی من گوشزد مرغ چمن شد بیچاره گرفتارِ گرفتاری من شد آمده در مدح «ابراهیم عادل شاه» قصیده های گفته و جایزه نگرفته. مولانا «ظهوری خراسانی» مداحی آن شاه کرده و صله‌ی معقول گرفته. بعد از شنیدن این خبر آتش حسد در کانون سینه‌اش شعله ور شده و این رباعی را گفته، صله‌ی معقولی گرفته: خوارند دو جا به دهر ارباب سخن نزد شه غزنین و شهنشاه دکن* بی‌جا صله بردند «ظهوری» و «حسن» بی جایزه ماند شعر «فردوسی» و من ✴️ وطن معهود: وطنی که وعده آن داده شده و پیمان آن بسته شده / اشاره است به رفتن از این جهان به دیدار باقی. ✴️ دکَن: #دهخدا ذیل این واژه آورده است که دَکَن یا دَکَهن ولایت و دیاری در هند است. 📲 @sange_pa

پدری باش که وقتی نیستی هوایِ دیدنت بی‌قرارشون کنه 📲 @sange_pa