فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی که احتمالا برای بار اول خواهید دید .
چاهی که حضرت یوسف (علیه السلام) در آن انداخته شد
🌷
@sarafrazan406
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 دو ریالی صلواتی
من دکتر متخصص اطفال هستم. سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم. کنار بانک، دستفروشی بساط باطری، ساعت، فیلم عکاسی و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفنهای عمومی با سکههای دو ریالی کار میکردند. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم: «دو زاری بده.»
او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: «اینها صلواتی است.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت: «برای سلامتی خودت صلوات بفرست» و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد: «دو ریالی صلواتی موجود است.»
باورم نشد، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم همین را گفت. گفتم: «مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟» با کمال سادگی گفت: «۲۰۰ تومان، که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم.»
مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند. بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوشبختتر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد. در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم.
احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: «برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم.» این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم.
به او گفتم: «چه کاری میتوانم برایت بکنم؟»
گفت: «خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟»
گفتم: «پزشکم.» گفت: «آقای دکتر شبهای جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمیدانید چقدر ثواب دارد!» صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم، ما کجا اینها کجا؟!
از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون: «شبهای جمعه مریض صلواتی میپذیریم.» دوستان و آشنایان طعنهام زدند، اما گفتههای آن دستفروش در گوشم همیشه طنینانداز بود و این بیت سعدی:
🍂گفت باور نمیکردم که تو را
🍂بانگ مرغی چنین کند مدهوش
🍂گفت این شرط آدمیت نیست
🍂مرغ تسبیحگوی و ما خاموش
@sarafrazan406
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️حکم وطن بر محل تحصیل و کار
🔷س 378: کسانی که مدت غیر معیّنی مسافرت می کنند مانند طلاب علوم دینی که برای درس خواندن به حوزه علمیه می روند و یا کارمندان دولت که برای کار به مدت غیر معیّنی به شهری اعزام می شوند، نماز و روزه این افراد چه حکمی دارد؟
✅ج: بر محل تحصیل یا کار حکم وطن مترتّب نیست، مگر آنکه آنقدر آنجا بمانند که عرفاً وطن آنها محسوب شود.
📕منبع: leader.ir
🆔 @sarafrazan406
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح:
□ یکی از کشورهای منطقه اعتراف کرد برای تحقق نقشههای خود و کشاندن آشوب به ایران و پشتیبانی از گروههای تروریستی در عراق و سوریه، 137 میلیارد دلار هزینه کرده است که در همین زمینه آمریکاییها و بقیه بالغ بر 500 میلیارد دلار برای ایجاد ناامنی در منطقه هزینه کردند.
@sarafrazan406
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️کیفیت جواب سلام در نماز
🔷س 379: اگر در نماز سلام کردند. آیا باید جواب آنها را به عربی فصیح داد؟ یا مثلاً میتوان گفت «سلام علیکم»؟ در جواب سلام در نماز اگر طرف گفته سلام آیا می توان مثل او گفت: «سلام»؟
✅ج: اگر کسی در نماز سلام کند ولو به صورت غلط به گونهای که عرفاً صدق سلام کند واجب است جواب او را با «سلام علیکم» به طوری که اهل لسان آن را صحیح بدانند بدهد.
📕منبع: leader.ir
🆔 @sarafrazan406
آیتالله سیداحمد علمالهدی در گفتوگو با خبرنگار درمشهدمقدس با اشاره به حضور عملیاتی و میدانی سردار نظری میان مردم و معترضان به وضعیت اقتصادی کشور در این شهر اظهار داشت: فرمانده سپاه امام رضا(ع) در جریان اعتراض اخیر مردم مشهد با لباس سپاه میان آنها حضور پیدا کرد تا عنوان کند "ما و شما یکی هستیم و اگر با این جنس تجمعات مخالف هستیم بهدلیل این است که این تجمعات ضد دین و خداست اما در مسائل اقتصادی کنار هم هستیم و باید مشکلات حل شود".
نماینده ولیفقیه در استان خراسانرضوی افزود: مردم نیز مشاهده کردند که ایشان با آنها همدل است؛ امروز نیز مسئولان باید پای دل و حرف مردم بیایند تا از این طریق مردم آرامش پیدا کنند و بدانند که در مشکلات تنها نیستند.
آیتالله علمالهدی گفت: مردم در این صورت احساس میکنند یکی کنار آنهاست و تنها نیستند و این اقدام فرمانده سپاه امام رضا(ع) اقدام بسیار خوبی بود و بقیه مسئولان هم باید پای حرف و دل مردم بنشینند.
@sarafrazan406
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 تقوا چیست؟
شاگردی از عابدی پرسید: تقوا را برایم توصیف کن! عابد گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟ شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه می روم تا خود را حفظ کنم.
عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن! تقوا همین است. از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
@sarafrazan406