🔴آواز دلفینها و دعای گربهسیاه
بهار سال ۱۳۸۷ و در دوران فترت اصلاحطلبان و دوری آنها از قدرت، معصومه علینژاد خبرنگار روزنامهی اعتماد ملی مقالهای مینویسد و در آن سفرهای استانی رییسجمهور وقت را مورد انتقاد قرار میدهد. او حلقهی مردمی را که به استقبال رئیسجمهور میآمدند و در حمایت از او شعار سرمیدادند و نامهها و عریضههایی همراه میآوردند، به دلفینهای گرسنهی پارک آبی تشبیه میکند که حاضرند آوازی هماهنگ اما ناهمگون سر دهند تا مربی آنها لقمهای غذا برای آنها بیندازد. تشویق دولت به استمرار سفرهای استانی از جانب طرفدارانش را شبیه تشویق تماشاگران پارک آبی میداند که از مشاهدهی سمفونی باشکوه گرسنگی دلفینها به وجد میآیند و کف و سوت میزنند. بعدا مهدی کروبی، صاحب امتیاز روزنامهی اعتماد ملی به دلیل انتشار این مقالهی موهن مجبور میشود از مردم ایران عذرخواهی کند.
دنیا میچرخد و میچرخد و معصومه با دلی مملو از حقد و کینه و عقده نسبت به مردم ایران و جمهوری اسلامی ترک وطن کرده و رسماً اپوزیسیون میشود. در رقابت شدید میان سلطنتطلبها و مجاهدین و براندازان ضد انقلاب و روح الله زم و جمیع اپوزیسیون مفلس برای کسب رضایت آمریکا و سعودی و اسرائیل جهت شل کردن سرکیسه و تخصیص بودجه (بخوانید یک لقمه نان) به فعالیتهای این گروهها، مسیح علینژاد با تمرکز بر اباحهگری و مبارزه با حجاب، کمکم شناخته شده و مورد توجه قرار میگیرد. در میان گلهی گوسفندان، یک بُز اَخفَش سربرمیآورد. با توسعهی شبکههای اجتماعی در دهه ۹۰، مسیح موجسواری خود را ذیل کمپین مجازی «آزادیهای یواشکی» و «چهارشنبههای سفید» ادامه میدهد. او موفق میشود با تعدادی از سیاستمداران غربی مثل پمپئو، بلینکن، زلنسکی و همچنین تَرَکهی پهلوی ارتباط بگیرد و از این طریق پولهای خوبی به جیب بزند.
مسیح که به تازگی از جامعه یهودیان آمریکا کاپ اخلاق گرفته، از وزیر امور خارجه این کشور خواسته که به جمهوری اسلامی (بخوانید مردم ایران) رحم نکند! این خوشرقصی و دم تکان دادن و التماس کردن، ناخودآگاه رفتار آن دلفینهای گرسنه را در ذهن تداعی میکند. #مسیح_علینژاد که از بیماریهای روحی رنج میبرد، برای ارتزاق و بقای خود ناچار است هر روز شعبدهای جدید رو کند و آوازی تازه سر دهد تا مربی تکهای نان جلویش بیندازد. رسم شاه و تلخک همیشه با زمین خوردن دلقک و درآوردن شکلک همراه بوده تا بینوایی به نان و نوایی برسد. مسیح و کمپینها و میتینگهایش را نباید جدی گرفت. به دعای گربهسیاه باران نمیبارد.
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴نه ضعیفه و نه سلیطه، بلکه ریحانه
بازخوانی الگوی سوم زن
جریان تحجر و تفکر سَلَفی هویت زن را در اندرونی منزل خلاصه میکند تا در جامعه آسیب نبیند یا نزند. ضعیفه یا سلیطه برچسبهایی است که این دو تفکر بر پیشانی زن زدهاند. نگاه غربی و جنبش فمنیستی زن را در کف جامعه میخواهد تا نظام سرمایهداری منتفع گردد یا مردسالاری برانداخته شود. جنسیت زدگی یا زدایی دستاورد ویرانگر این رویکردهاست. تحجر، عاطفهی زن را نقطهضعف میبیند؛ سَلَفیت آن را فتنهانگیز میشمارد؛ غرب عاطفه زن را میکُشد و فمنیسم به انکار آن میپردازد.
الگوی سوم زن اما در تعریف نقش اجتماعی و خانگی جنس لطیف از ورطهی افراط و وادی تفریط دامن پیراسته میکند. در این الگو، توجه به توسعهی فردی، مسئولیت خانوادگی و ماموریت اجتماعی، برای زن هویتی سه بعدی میآفریند. موازنهی در این ساحات، هنر زن انقلابی است و مدیریت تزاحم نقشهای سهگانه، کارویژهی حیات اوست. رها کردن هر یک از این ساحات، بیهویتی میآفریند و زن بیهویت لاجرم به فساد کشیده میشود.
الگوی سوم عاطفه را برای جنس لطیف نه پاشنهی آشیل، نه مُهرهی مار، نه بسمل شده و نه بر باد رفته میداند بلکه آن را «امام» میخواند. امامت عاطفهی زن، نخ نامرئی جامهی جامعه و خانواده است که اگر نباشد، بنای بیت بیستون خواهد بود و ردای مدنیت و قبای مدرنیته بر قامت بشر مضحک بلکه منکَر جلوه خواهد کرد. امامت عاطفه اگر به آزرم و حیا مقید شود، حیاتبخش خواهد بود.
در زن الگوی سوم، عاطفه مترادف احساسات نیست. حمایتگری، امدادرسانی، فداکاری، امنیتآفرینی و تسلیبخشی همه از انشعابات عاطفه است که در فقدان اینها جامعه تعالی نمییابد و به تباهی میانجامد و این صفات در زنانگی زن در حد اعلا و به صورت فطری مستتر است. غرب و فمنیست پای زن را برای مسابقه و مبارزه با مرد به اجتماع میکشاند و انقلاب زن را برای پوشش ضعف و پر کردن خلأ صفاتی و رفتاری مرد به میدان جامعه فرامیخواند. در سیطره و شیوع تفکرات فمنیستی، الگوی سوم زن چقدر مصداقیابی، روایتگری و بازتولید شده است؟!
🔻در نشست روایت زنان به میزبانی غرفه حسینیه هنر در نمایشگاه کتاب و قرآن از این منظر به مؤلفههای هویت زنانه پرداختم.
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴مهاجر سرزمین آفتاب
درست مقارن با زمانی که هیروشیما و ناکازاکی با سوغات هستهای آمریکا به تلی از خاک تبدیل شده و مردم سرزمین آفتاب تابان، دو بار طلوع خورشید را به نظاره نشستند، خانوادهی یامامورا کمی آنطرفتر در شهر آشیا چشمشان به دیدار کونیکو روشن شد. دختری که نافش را در بحبوحه جنگ جهانی بریدند، کودکیِ خود را در تراژدی جنگ و صلح گذراند. بزرگتر که شد، خدای رب المشارق و المغارب پسری ایرانی را در مسیر زندگی این دختر شرقی قرار داد تا از ناخدایی بودیسم گسسته و به باخدایی اسدالله دلبسته شود. غارتگری عشق کار خود را کرده بود و دختر چشمبادامیِ بودایی، قاپ اسدالله بابایی تاجر ایرانیِ مسلمانِ معتقد را دزدیده بود. جوان ایرانیِ آموزگار که معلم دختر ژاپنی بود، یک سال آزگار دوید و پاشنهی درب خانهی یامامورا را درآورد تا از پدرِ پدرسالار کونیکو بله را گرفت. تاجر ایرانی، این بار با خدا به داد و ستد برخاسته بود تا دختری غیرهمکیش را در زمرهی هدایتشدگان الهی قرار دهد و مزد آن را بعدا از خدای خود دریافت کند. دخترک از چرخهی باطل نیروانا به شهادتین پناه آورد، لباس کیمونو را با حجاب اسلامی تاخت زد، کونیکو را در ژاپن جا گذاشت و با نام «سبا بابایی» به ایران آمد. خدا سیر نفس را برای او با سیر آفاق همراه کرده بود.
نام آقا روح الله که بر سر زبانها افتاد، محبتش پیش و بیش از آن در میان دلها افتاده بود. مهاجر سرزمین آفتاب، پناهندهی سایهسار مهر خمینی کبیر شده بود. سبا که مقلد امام بود، سه فرزند را در گهواره بزرگ میکرد به این امید که روزی سرباز آقا روح الله شوند. بچهها را که به مدرسه فرستاد، مشق فارسی را همراه آنها آموخت و همکلاسی فرزندانش شد. انقلاب که شد، سلمان، بلقیس و محمد استخوان ترکانده بودند و به همراه مادرشان اعلامیههای امام را پخش و در راهپیماییها شرکت میکردند. هنوز دو بهار از انقلاب ۵۷ نگذشته بود که سایهی شوم جنگ تحمیلی بر سر کشور گسترده شد. پسران حاجیه خانم سبا بابایی که بچهمسجدی بودند، هوای جبهه به سرشان زد. سلمان رفت و مجروح برگشت و نوبت محمد شد. برادر کوچکتر کنکور را داد و با بدرقهی مادر راهی فکه شد. خبر شهادتش در والفجر یک پیش از خبر قبولی او در دانشگاه علم و صنعت شهر را گرفت. محمد بابایی قبل از اینکه مهندس متالورژی شود، شهید ایدئولوژی شد تا درس عشق را در کربلای فکه پیش از قیل و قال مدرسه پاس کند. بدین ترتیب کونیکو یامامورا تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس شد و حاج اسدالله بابایی مزد معاملهای که در آشیا با خدا کرده بود، در فکه گرفت تا ردای آبرومند و فاخر پدر شهید بر قامت تاجر پارچه بنشیند.
سبا پیشهی آموزگاری را در پیش گرفت و معلم هنر و زبان انگلیسی دبیرستان دخترانه شد تا راه همسرش را رفته باشد. وقتی همای سعادت روی شانهی او نشست که به دیدار امام خمینی دعوت شد. در دیدار دو نفره، مقابل کوه ابهت و اقیانوس آرامش، مهر سکوت بر لب زده و تنها به پهنای صورت گریسته بود و امام با گفتن «ایدکم الله» او را بدرقه کرده بود. حاجیه خانم دلش به کیفیت این دیدار راضی نشد و با هر لطایف الحیلی که بود، بار دیگر در محضر آقا روح الله حاضر شد و این بار ماجرای زندگی خود و فرزند شهیدش را سیر تا پیاز تعریف کرد و دعای خیر امام را برای خود خرید. بعدها آیت الله خامنهای در کسوت ریاستجمهوری به منزل آنها رفته و همسفرهی مادر شهید شده بود. قبلترها سباخانم مهریهی پنج هزار تومانی خود را به مرحوم اسدالله بابایی بخشیده بود تا خرج فرش مسجد کند. این اواخر او لقب «مادر موزهی صلح ایران» را به خود دید و زنی که از جنگ هیروشیما تا دفاع مقدس را زیسته بود، پیامبر صلح شد. او با قرآن انس داشت و عاشق سورهی حجرات بود. حاجیه خانم سبا بابایی پس از عمری مجاهدت و مهاجرت الی الله دیروز دامن از خاک برچید و در آسمانها میهمان فرزند شهیدش شد. رضوان خدا بر او باد...
منتشر شده در روزنامه فرهیختگان/ ۱۲ تیر ۱۴۰۱
https://farhikhtegandaily.com/universitynewspaper/3631/3/
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴مخالفت با گشت ارشاد و شکست از دشمن فرضی!
اگر سیاههای از سرفصلهای مرتبط با #حجاب تهیه کنیم، شاید آخرین مسألهای که میتوان به آن پرداخت، #گشت_ارشاد باشد. در سرتیتر رسانههای رسمی و فضای مجازی این روزها کلیدواژهی «گشت ارشاد» جولان میدهد اما در خیابانها، بوستانها و میدانهای شهرهای کشور، چنین گشتی «تقریبا» محو است. در مقابل، آنچه در منظر و گذر جامعه بسیار مشهود و ملموس است، تساهل و انفعال محض حاکمیت نسبت به مسألهی پوشش، علیرغم وجود قانون حجاب است. وایرال شدن معدودکلیپهای گشت ارشاد یک اغراق رسانهای برای سیاسی جلوه دادن حجاب و تشکیل دوقطبیهای مخرب است، که متاسفانه مذهبیها هم در این دام افتاده و بر آتش این التهاب کاذب میدمند. هنوز هم در جنگ با دشمن فرضی در فضای مجازی شکست میخوریم و زمین بازی را اشتباه تشخیص میدهیم. نقد اهداف، کارکردها و عملکرد گشت ارشاد موضوعی است که باید خارج از هیاهوی رسانهای و به صورت تخصصی و علمی به آن پرداخت.
نگارنده معتقد است که اغلب شلحجابها و بیحجابها انگیزههای سیاسی و ضدمذهبی ندارند. آنچه جامعه را از حجاب فاصله داده، تغییر کارکرد آن از یک امر شرعی، عقلایی و هویتی به یک امر عرفی از جنس سبک زندگی است. وقتی مسأله ای عرفی شد، حدود و ثغورش نیز در کنترل و سیطرهی عرف قرار میگیرد. تغییر این ذهنیت فزاینده سالها، زمان برده و در سایهی انفعال دستگاههای فرهنگی، سیاستگذاریهای غیرکارشناسانه، هجمهی تلویزیونهای ماهوارهای و رهاشدگی فضای مجازی، محقق شده است. دشواری فرهنگسازی در زمینه حجاب، همین تغییر ذهنیتها و هویتبخشی مجدد به حجاب و بازتعریف کارکردهای آن است. توسل به حاکمیت و غلبهی قانون شاید دومینوی خزندهی بیحجابی را در نقطهای متوقف کند، اما برگرداندن سبک پوشش و حجاب زنان به موازین قابل پذیرش شرع نیازمند تغییر عرف جاری است که جهاد فرهنگی سنگین، همهجانبه و درازمدتی را میطلبد. نقش مردم در فرهنگسازی حجاب نیز کمتر از حاکمیت نیست. عرف رایج را مردم راحتتر از حاکمان میتوانند تغییر دهند. امر به معروف در زمینهی حجاب باید بیشتر از نوع مردم به مردم باشد، نه حاکمیت به مردم.
🔻اگرچه حجاب یک مسألهی پیچیدهی ذوابعاد و چندوجهی است که علاوه بر فرهنگ، از سیاست، امنیت، اقتصاد و ... نیز متاثر است، اما منحصر دانستن ریشهی ناهنجاری بیحجابی به مشکلات معیشتی یا نارضایتیهای اجتماعی و آزادیهای مدنی، پیچاندن صورتمسأله است و به حل آن کمکی نمیکند. الیماشاءالله میتوان مثال نقض داخلی و خارجی آورد که در شرایط خفقان سیاسی، تنگناهای معیشتی و عدم وجود قانون یا قوهی قهریه، زنان مسلمان به حجاب خود التزام داشته و دارند. البته باید اعتراف نمود که عریان کردن زنان و پوششزدایی از آنها همواره یک ابزار سیاسی قوی در دست دشمنان حاکمیت اسلام بوده است. به همین دلیل اگرچه نگاه ما به مقولهی حجاب بیشتر حول فرهنگ سیر میکند، اما ملتفتیم که گرگهای سیاسی با هدف دریدن نظام اسلامی برای حجابزدایی چنگ و دندان تیز میکنند.
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
Russian.5.27.mp3
10.47M
📀 حیرت رادیو فردا : روسیه در تعمیر هواپیما ، خرید توربین و پهپاد به ایران وابسته شده است
⬛️ #رادیوفردا در خبری که نتوانسته حیرت خود را در آن پنهان کند از نیاز جدی #روسیه به ایران برای مدیریت بخشی از چالش ها که پس از جنگ اوکراین با آن رو به رو شده پرده برداشته است.
◼️گویا آنها که #ایران را مستعمره روسیه خطاب می کردند حالا نمیدانند چه طور باید با این مهم رو به رو شوند...
@AntiLiberalism
🟢 نشر مجدد یک نسبت جعلی به شهید مطهری در فضای مجازی
🔹دانلود اپلیکیشن استاد مطهری از:
motahari.ir/app
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 اثر لجاجت در سرنوشت انسان
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
25.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 انسان اسیر خواهشهای نفسانی؛
تنها راه تسلط بر نفس چیست؟
🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇
eitaa.com/motahari_ir
t.me/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
🔴 ریشه های کنندهی فساد در مافیای فولاد در مناطق کویری ، باز هم در دست کارگزارانیها!
🔹یکی از نکات گزارش تحقیق و تفحص فولاد مبارکه افشای رانت گیری دو کارتل رسانهای جریان راست در ایران، یعنی: کارگزاران سازندگی (عطریانفر) و دنیای اقتصاد است که به طور دایم علیه دولتگرایی و به نفع تنظیمگری دست پنهان بازار یاوه سرایی میکنند! به نام بازار آزاد به نظارت دولت حمله میکنند!
🔸در جریان افشای اسنادی که چندی پیش، از #فولاد_خوزستان هم منتشر شده بود، نام #دنیای_اقتصاد در صدر نام های یاد شده می درخشید!
🔹لازم است در خصوص نفوذ تیم رسانه ای دنیای اقصاد و تشکیلات کارگزاران تحقیق و بررسی جدی تری صورت بگیرد و مشخص شود این دو تیم رسانه ای چرا و بر چه مبنایی بر صنعت فولاد کشور سایه انداخته اند!
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
✡ پنهانکاری انگلیسی و اسرار دو کودتا (١)
1⃣ طبق سند بیوگرافیک اینتلیجنس سرویس، #شاپور_ریپورتر متولد ١٩٢١ است. وی تحصیلاتش را در کالجهای وستمینستر و کینگ دانشگاه کمبریج در سال ١٩٣٩ به پایان برد. سپس به عضویت ادارهٔ خدمات ویژه که یکی از سازمانهای #اطلاعاتی برون مرزی انگلیس بود درآمد و پس از انجام خدماتی در اکتبر ١٩۴٣ در ادارهٔ خدمات ویژه دهلی شاغل شد و مأمور شد که بخش فارسی رادیو دهلی را تأسیس کند.
2⃣ شاپور پس از یک سال مأموریت در بحرین و یک سال در چین، به ایران وارد شد و کمی بعد بهعنوان دبیر اوّل سفارت هند در ایران منصوب شد. نقش شاپور در این دوران بسیار مهم است و طبق اسناد وی «در جریان بحران نفتی و در یک دورهٔ سهساله، به وزارت امورخارجه ایالات متحده مأمور و بهعنوان مشاور سیاسی هندرسون، سفیرکبیر در تهران، منصوب شد. در تمامی دورانی که منجر به سرنگونی مصدق شد، او مسئولیت #عملیات_در_صحنه، [یعنی عملیات در داخل ایران] را عهدهدار بود.»
3⃣ در این سند از شاپور ریپورتر بهعنوان مشاور سیاسی #هندرسون سفیر آمریکا در ایران یاد شده است و مسئول کل عملیات #اینتلیجنس_سرویس در ایران که منجر به کودتا شد. این سِمَت را فرهنگ وبستر چنین تعریف کرده است: «مأمور یک سازمان که مسئولیت اصلی برنامهریزی و اجرای عملیات را از سوی ستاد مرکزی عهدهدار است». بهعبارت دیگر، شاپور ریپورتر، که در این زمان سرهنگ دوم اینتلیجنس سرویس بود، فرماندهی عملیات #کودتای_28_مرداد را بهدست داشت.
4⃣ شاپور ریپورتر پس از کودتای ٢٨ مرداد به درجهٔ سرهنگتمامی ارتقا یافت و بهعنوان «افسر رابط با اعلیحضرت شاه» در اینتلیجنس سرویس و مشاور کل رئیس اینتلیجنس سرویس (MI6) منصوب شد و تا زمان انقلاب این سمت را دارا بود. وی بهپاس خدماتش در #کودتا عضو رسمی وزارت خارجه آمریکا شد.
5⃣ اسناد دیگری نیز در دست است که نقش شاپور را بهعنوان طراح اجرایی و فرمانده عملیات کودتای ٢٨ مرداد در داخل ایران نشان میدهد. این مسئله در منابع انگلیسی و آمریکایی بهشدت مسکوت نگهداشته میشود، و با بزرگنمایی نقش مسئولان ستادی کودتا در سیا و اینتلیجنس سرویس و با تبلیغ بر روی برخی چهرههای «سوخته»، نقش عامل اصلی یعنی شاپور بهشدت پنهان شده.
✍ استاد عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter