eitaa logo
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
657 ویدیو
57 فایل
طلبه ها انسان هایی هستند ، مثل سایر خلائق ؛ اما با زندگیِ نسبتا ساده تر . . . و البته ! هیجان انگیز تر ✨ یه چایی در خدمت باشیم ☕ حاویِ : منبر های دو دقیقه ای نگارخانهٔ من (یه مشت عکس) : @negar_khane_man حجرهٔ من (راه ارتباط + اصلِ مطالب) : @hajehabib
مشاهده در ایتا
دانلود
چ قشنگ ... تو تاکسی نشستم و دیدم اینو نوشته گذاشته تو ماشینش انرژی میده ...
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
چ قشنگ ... تو تاکسی نشستم و دیدم اینو نوشته گذاشته تو ماشینش انرژی میده ...
هر کس تقوای خدا پیشه کند ، خدا برای او محل خروجی ( از مشکلات و معاصی و ...) قرار میدهد . او را رزق میدهد از جایی ک فکرش را هم نمیکند . و هر کس به خدا توکل کند خدا برای او کافیست . خداوند کارش را به سر انجام می‌رساند و برای هر چیزی مقداری معین کرده است. خدایا! بر ما تحمیل نکن آن چیزی را ک از توان تحمل ما خارج است.....
- اراده ی پولادین «مرحوم علامه طباطبایی اراده ای بسیار قوی داشتند، وقتی ایشان را برای معالجه به لندن برده بودند اطبا به وی گفته بودند، در مقابل چشم شما پرده ای است که باید برداشته شود تا چشم بینایی خود را از دست ندهد، ایشان هم اعلام رضایت کرده بودند؛ بعد که پزشکان گفته بودند، برای عمل جراحی باید شما را بیهوش کنیم ، مخالفت کرده و فرموده بودند، بدون بیهوش کردن عمل کنید و آنها نیز گفته بودند، چون چشم شما باید به مدت پانزده دقیقه باز باشد و پلک نزند، ناچاریم این کار را بکنیم ؛ ایشان فرموده بودند، من چشم خود را باز نگه می دارم و به مدت هفده دقیقه چشم خود را باز نگه داشته بودند و حتی یک بار هم پلک نزده بودند. این حکایت از اراده ی قوی و نیرومند ایشان می کند. این مطلب را من از خود ایشان شنیدم که شاید برای دیگران هم نقل کرده باشند
هرقدرکہ‌نمازهایت‌منظم‌باشد وامورزندگیت‌هم‌تنظیم‌خواهدشد مگرنمیدانی‌کہ‌رستگاری‌وسعادت با"نماز"قزین‌شده‌است؟🌾🕊- ‌[ حاج‌آقابهجت
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بنا بر فقه شافعی، اگر ولی بر حق مسلمین سید علی خامنه‌ای دستور جهاد بدهد، ما نیروهای فرهنگی نیز جان‌مان را تقدیم انقلاب می‌کنیم. ⭕️ ماموستا كیوان مرادیان امام جمعه اهل سنت بخش آساوله سنندج 🔰 پ.ن: ظاهراً ایران اینترنشنال او را تهدید کرده و کومله هم نقشه‌ی منزل وی را در فضای مجازی پخش کرده و برای سر ایشان جایزه گذاشتند. ✍ تخریب‌چی 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
از فرار کرده ای یا از رسول خدا؟؟ يكى از افراد ناباب نجف به نام عَبْدِ فرّار كه خيلى شرور بود و مردم از او واهمه و ترس فراوان داشتند، روزى وارد صحن مطهّر اميرالمؤمنين- عليه السّلام- مى‏ شود و نزديك مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی-رحمه ‏اللَّه- مى ‏ايستد. آخوند از او مى‏ پرسد: نامت چيست؟ مى‏ گويد: من را نمى‏ شناسى؟ من عبد فرّار هستم. آخوند مى‏فرمايد: «أمن اللَّه فررتَ أم مِن رسوله؟» از خدا فرار كرده‏ اى يا از رسول خدا؟ آن مرد با شنيدن اين سخن به فكر فرو مى‏ رود و به خانه باز مى‏ گردد. روز بعد آخوند به شاگردانش مى‏ گويد: به تشييع جنازه يكى از اولياء اللَّه برويم. پس با هم به منزل عبد فرار مى‏ روند و مى‏ بينند كه مرحوم شده است، چون از خانواده‏اش علت فوتش را مى‏ پرسند، مى ‏گويند: ديروز حالش خوب بود از منزل بيرون رفت و برگشت، شب تا به صبح ناليد و گريه كرد و از دنیا رفت . 📚پاسداران حريم عشق، ج‏4، ص: 289
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرف میگه: به هر حال شما جهنمی هستین! از نظر هر دینی جز دین خودتان 😐 ⭕ سری قسمت های جدید V.S یا حتما شنیدی میگن : آره دیگه طبق نظر این آخوندا ، کل دنیا میرن جهنم فقط ایرانیا میرن بهشت و تمام 😅 و اما در کلیپ ببینیم یه جواب کوتاه و ساده و منطقی @seyyed_kazem_roohbakhsh
ح!: ✨﷽✨ ✳ خدایا دیر آمدم اما... ✍ دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» .. برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب | داستانی بر اساس زندگی