eitaa logo
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
1.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
705 ویدیو
67 فایل
طلبه ها انسان هایی هستند ، مثل سایر خلائق ؛ اما با زندگیِ نسبتا ساده تر . . . و البته ! هیجان انگیز تر ✨ یه چایی در خدمت باشیم ☕ حاویِ : منبر های دو دقیقه ای پل ارتباطی ، حجرهٔ من ؛ @hajehabib
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش بیشتر از شنیدن ، به درس هایی که از کربلا نقل میشه توجه میکردیم..
زمان: حجم: 8.85M
سخنرانی شب نهم محرم الحرام ۱۴۰۳ موضوع : ادامه ی فلسفه ی عزاداری اشک و اثرات اشک چه اشکی بدرد میخورد ؟ چه کسانی اهل گریه بوده اند ؟ قساوت قلب چ بلایی به سرمان میاورد؟
✨🖤🍃 • حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند:  إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ، فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ.  چون بر دشمن ظفر يافتى، عفو و گذشت را شكرانه پيروزيت قرار ده. 📚 نھج البلاغه، حکمت 11 •@sarbaz_khane
با اینکه غم داشتیم ، صاحب علَم داشتیم عمومونو کشتن ، همینو کم داشتیم . .
تَكاثَروا عَلَيهِ و قَطَعوا يَدَيهِ و رِجلَيهِ حَنَقاً عَلَيهِ ، و لِما أبلى فيهِم و قَتَلَ مِنهُم.‌ منبع: شرح الأخبار: ج ٣ ص ١٩١ ‌
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
‌ تَكاثَروا عَلَيهِ و قَطَعوا يَدَيهِ و رِجلَيهِ حَنَقاً عَلَيهِ ، و لِما أبلى فيهِم و قَتَلَ مِنهُم
‌ ترجمه: _ پس از اینکه حضرت عباس علیه السلام را از اسب به زمین انداختند - دشمنان بر او غلبه كردند و دور او را گرفتند و دست ها و پاهايش را از سرِ كينه ورزى با او و به سبب گرفتارى هايى كه از صبح عاشورا تا به عصر برايشان به وجود آورده‌بود و كُشتارى كه از آنها كرده بود،بریدند و قطع كردند .. ‌
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
‌ ترجمه: _ پس از اینکه حضرت عباس علیه السلام را از اسب به زمین انداختند - دشمنان بر او غلبه كردند
‌‌ توضیح: عبارت مقتل حاکی از آن است که از پشت نخل ها قسمتی از دستان راست و چپ حضرت را جدا کرده بودند و همه دست بطور کامل قطع نشده بود و وقتی روی خاک داغ کربلا افتاد سر فرصت تا امام حسین علیه السلام خودش را برساند بر بالین برادر، باقیمانده دست ها را هم قطع کردند و سپس پاها ... چه گذشته بر امام حسین علیه السلام وقتی که به مقتل برادر رسید ... چه دید که با صدای بلند گریه کرد و ... ‌
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
__
Heydar Albiati نفس الحسین.mp3
زمان: حجم: 15.41M
الرادود : حیدر البیاتي لإمام الأبی فضل العباس علیه السلام
. 🌙 مکن ای صبح طلوع شعر آیینی معروف "مکن ای صبح طلوع" را قدیمی‌ها به یاد دارند که در دستجات عزاداری نیمه شب عاشورا ماه محرم خوانده می‌شد. اما شاید کمتر کسی بداند که سراینده این شعر معروف، خبازی از فومن قدیم به نام مرحوم کربلایی میرزا محمود بهجت پدر مرحوم آیت‌الله محمد تقی بهجت (ره) است، که تا سالیان اخیر ناشناخته بود. پس از مجلس روضه‌ای آیت‌الله بهجت (ره) به مداح می‌گوید: شعر "مکن ای صبح طلوع" از سروده‌های مرحوم ابوی است. کربلایی میرزا محمود بهجت فومنی متخلص به "قُمری" از شاعران گمنام در سال ۱۳۲۵ خورشیدی چشم از جهان پوشید و در کربلای معلی مدفون شد. شب وصل است و تبِ دلبری جانان است ساغر وصل لبالب به لب مستان است در نظر بازیشان اهل نظر حیران است گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است امشبی را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
❣ چه جمعیت عجیبی در خیابانهاست! تیپ های متفاوت ساعتها عزادار یا به تماشای عزاداری آمده اند! چندین برابرِ سه ساعت جمعیتی که پای جمهوری اسلامی در راهپیمایی ها می آیند! 🔸عاشورا راز قدرت حقیقی است و اگر جمهوری اسلامی قدرتی دارد، فقط از همین رهگذر است.