بیاد همه معلمین شهید
وبیاد معلم شهید مدافع حرم
#مجیدعسگری
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#معلمی، مهری است که از روز ازل با گل آدمی سرشته شد تا مردم از ظلمات جهل به نور دانایی رهنمون شوند.
یاد و خاطره معلمان شهید سرزمینمان که با قلم و عملشان رسم زندگی رابه فرزندانمان آموختند
یادشهیدمدافع حرم #مجید عسگری
معلم دلسوز و فداکار را گرامی میداریم
شهید مجید عسگری جمكرانی از معلمان هنرستان شهدای چهارمردان قم در رشته رایانه، طلبه حوزه علمیه و از خادمان افتخاری حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمكران، عضو بسیج آموزش و پرورش و عضو داوطلبان و امدادگران جمعیت هلال احمر بود.
این شهید بزرگوار در مردادماه سال 1353 در شهر مقدس قم متولد شد و در جریان آزادسازی شهر بوكمال از آخرین پایگاه های داعش در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و 3 فرزند از این شهید به یادگار مانده است؛ شهید عسگری 8 سال سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم را داشت.
شهید عسگری جمكرانی در ششم آذرماه سال 1396 در سالروز شهادت امام حسن عسكری(ع) به شهادت رسید
معلم شهید مدافع حرم
#مجید_عسگری
🔴@sarbazanzeynab🔴
🔹۱۲ اردیبهشت ماه، روز معلم گرامی باد
به یاد شهید مدافع حرم فاطمیون، آموزگار شهید محمد جعفر حسینی (ابوزینب)🌹
شهید مدافع حرم فاطمیون
#محمدجعفر_حسینی
🔴@sarbazanzeynab🔴
آقا سیدجلال هیچ وقت با صدای بلند با من صحبت نمیکرد.
🌹°• بسیار مهمان نواز بود. همیشه وقتی مهمان داشتیم صدام می کرد تا زودتر بیام سر سفره و تا نمی آمدم غذایش را شروع نمی کرد.
😇°• وقتی مهمانها میرفتند حتما از من بابت پذیرایی تشکر و قدردانی میکرد، مخصوصا اگر همکارانش مهمانمان بودند تشکر ویژه میکرد و حتی دستم را میبوسید.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #سیدجلال_حبیباللهپور
🔴@sarbazanzeynab🔴
🔰 پایش را در "بیاره" جانش را در "بوکمال" هدیه داد؛
🌷شهید مدافع حرم حمیدرضا ضیایی متولد سال ۱۳۴۸ بود که در سن ۱۵ سالگی به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت و در لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) به عنوان دیدبان مشغول جهاد در راه خدا شد. او در سال ۶۶ در منطقه بیاره از ناحیه پا مجروح شد و مدال پر افتخار جانبازی را به گردن آویخت.
او در بیاره همراه با شهید داود کولیوند و مهدی فلاح بود که آن دو نفر شهید و ایشان به درجه جانبازی نائل شد.
🌷شهید ضیایی چندین بار به صورت داوطلبانه عازم سوریه شده بود و در قسمت ها و یگان های مختلف از حریم اهل بیت(ع) دفاع میکرد.
او در حالی که فرماندهی ادوات تیپ زینبیون را بر عهده داشت، در آخرین مرحله پاکسازی داعش در سوریه، در ۳۰ آبان امسال در "شهر بوکمال" بر اثر اصبات تیر تک تیرانداز های داعشی به آرزوی دیرینه اش رسید و به فیض شهادت نائل شد.
شهید مدافع حرم
#حمیدرضا_ضیایی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 3
حمیدشش تابرادروخواهردارد،فاصله سنی ماچهارسال است،بیست وسه بهمن آن سال آقاسعیدبامحبوبه خانم عقدکرده وحالابعدازبیست وپنج روزعمه رسمابه خواستگاری من آمده بود.پدرحمیدمیگفت:"سعیدنامزدکرده،حمیدتنها
مونده،مافکرکردیم الان وقتشه که برای حمیدهم قدم پیش بذاریم،چه جایی بهترازاینجا".
البته قبل ترهم عمه به عموهاوزن عموهای من سپرده بودکه واسطه بشوند،ولی کسی جرات نمیکردمستقیم مطرح کند،پدرم روی دخترهایش خیلی حساس بودوبه شدت به من وابسته بود،همه فامیل میگفتند:"فرزانه فعلادرگیردرس شده،اجازه بدیدتکلیف کنکورودانشگاهش روشن بشه بعداقدام کنید".
نمیدانستم بامطرح شدن جواب منفی من چه اتفاقی خواهدافتاد،درحال کلنجاررفتن باخودم بودم که عمه داخل اتاق آمد،زیرچشمی به چهره دلخورعمه نگاه کردم،نمیتوانستم ازجلوچشم عمه فرارکنم،باجدیت گفت:"ببین فرزانه تودختربرادرمی،یه چیزی میگم یادت باشه،نه توبهترازحمیدپیدامیکنی،نه حمیدمیتونه دختری بهترازتوپیداکنه،الان میریم ولی خیلی زودبرمیگردیم،مادست بردارنیستیم!".وقتی دیدم عمه تااین حدناراحت ودلخورشده جلورفتم وبغلش کردم،ازیک طرف شرم وحیاباعث میشدنتوانم راحت حرف بزنم وازطرف دیگرنمیخواستم باعث اختلاف بین خانواده هاباشم،دوست نداشتم ناراحتی پیش بیاید،گفتم:"عمه جون قربونت برم چیزی نشده که،این همه عجله برای چیه؟یکم مهلت بدین،من کنکورم روبدم،اصلاسری بعدخودحمیدآقاهم بیادماباهم حرف بزنیم،بعدبافراغ بال تصمیم بگیریم،توی این هاگیرواگیرودرس وکنکورنمیشه کاری کرد"،خودم هم نمیدانستم چه میگفتم،احساس میکردم باصحبت هایم عمه راالکی دلخوش میکنم،چاره ای نبود،دوست نداشتم باناراحتی ازخانه مابروند.
تلاش من فایده نداشت،وقتی عمه خانه رسیده بودسرصحبت وگلایه رابا"ننه فیروزه"بازکرده بودوباناراحتی تمام به ننه گفته بود:"دیدی چیشدمادر؟برادرم دخترش روبه مانداد!دست ردبه سینه مازدن،سنگ رویخ شدیم،من یه عمربرای حمیددنبال فرزانه بودم ولی الان میگن نه،دل منوشکستن!".
ننه فیروزه مادربزرگ مشترک من وحمیداست که ننه صدایش میکنیم،ازآن مادربزرگهای مهربان ودوست داشتنی که همه به سرش قسم میخورند،ننه همیشه موهای سفیدش راحنامیگذارد،هروقت دورهم جمع میشویم بقچه خاطرات وقصه هایش رابازمیکندتابرای ماداستانهای قدیمی تعریف کند،قیافه من به ننه شباهت دارد،ننه خیلی درزندگی سختی کشیده است،زنی سی ساله بودکه پدربزرگم به خاطررعدوبرق گرفتگی فوت شد،ننه ماندوچهارتابچه قدونیم قد،عمه آمنه،عمومحمد،پدرم وعمونقی،بچه هاراباسختی وبه تنهایی باهزارخون دل بزرگ کرد،برای همین همه فامیل احترام خاصی برایش قایل هستند.
ادامه دارد...
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
🔴@sarbazanzeynab🔴
✨ ولایت مداری وفرزند اوری ✨
همسر شهید:
آقا مهدی آنقدر ولایتمدار بودند که دوست داشتند تعداد بچهها زیاد باشد، به فرزندآوری توصیه میکردند و میگفتند فرزندان سبب روزی میشود، با اینکه خیلیها به ما میگفتند شرایط جامعه خوب نیست هزینهها بالاست و باید به فکر مشکلات بعدی باشید اما آقا مهدی به شدّت با این حرفها مخالفت میکردند.
بعد از نهال زمانی که محمد یاسین فرزند سوممان متولد شد خیلی ها به آقا مهدی خورده می گرفتند که چرا اینقدر بچه می آورید⁉️
او هم می گفت: «چون سلامت روح و جسم داریم😊. هر کسی خودش می داند چند فرزند برای زندگیاش لازم است.»
این را داخل پرانتز لازم میدانم تأکید کنم:
بعضی ها فکر می کنند امثال مهدی آرزویی ندارند یا دیگر به زندگی امید نداشتند، به همین دلیل رفتند جنگ.‼️
این درحالی است که آنها صد در صد اشتباه می کنند. مهدی بسیار به زندگی امید داشت.
حتی علاقه من را به داشتن بچههای زیاد می دانست و برای اینکه به رفتنش راضی شوم قول داد مجددا بچه دار شویم.
به همین دلیل اناری پرک کردیم و دادیم به یک روحانی به آن دعا خواند تا بخوریم که وقتی از سوریه آمد فرزند دیگری بیاوریم.
این یعنی او #امید_به_زندگی داشت👌🌺
شهید مدافع حرم
#مهدی_قاضی_خانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
خواب شهادت
در یکی از ماموریت ها، برادر حسین بواس به بنده گفت،
یکی از شهدای. مدافع حرم گیلان به نام کوچک زاده رو خواب دیدم.
این شهید زمان و مکان شهادتم را به من گفته ونشان داده است.
بهش گفتم، حسین آقا، به ما بفرمایید اون شهید به شما چی گفته تاما هم زمان و مکان شهادت شما رابدانیم!!!!!!
حسین، جواب نمیداد واین راز را فاش نمیکرد.
چند بار اصرار کردم که به بنده بگوید ،
ولی فایدهای نداشت.
او ازآن میترسید اگه به ما بگوید جلوی اعزام به ماموریتش رابگیر یم.
#موقع اعزام و شروع ماموریت بود آنقدر سرمون شلوغ بود که حواسم به آن خواب تعریف شده توسط حسین آقا بواس نبود.
#به منطقه وجبهه خان طومان آمدیم ودرگیریهاشروع شد.
درصحنه های درگیری با دشمنان تکفیری بیادم آمد که یک خواب عجیبی را برادر حسین بواس قبلا دیده بود نکند که اینجا تعبیر شود.!!!!!
#درهمین گیرودار نبرد روز 21 فروردین ۹۵، آن خواب تعبیر شد وحسین آقای بواس آسمانی گشت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(برادر مصطفی...........)
شهید مدافع حرم
#حسین_بواس
🔴@sarbazanzeynab🔴
🔹دیدار و دلجویی از مادر شهید مدافع حرم شهید مرتضی زرهرن
🔸حجت الاسلام و المسلمین علی نوروزی مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه استان ، فرمانده ناحیه مقاومت شهرستان شیروان و جمعی از کارکنان این ناحیه از خانواده این شهید دلجویی کردند
🔴 شهید سرهنگ دوم «مرتضی زرهرن» اولین شهید تکاور ارتش و چهارمین شهید مدافع حرم از خراسانشمالی است که در 21 فروردین ماه سال 95 در درگیری با نیروهای تکفیری به درجه رفیع شهادت نایل شد. وی در 24 تیرماه سال 58 در شهرستان شیروان خراسان شمالی در یک خانواده متدین به دنیا آمد که در سن 9سالگی پدرش را از دست داد و از آن زمان مادرش با صبر و شکیبایی و با سختی بسیار فرزندانش را به ثمر رساند.
شهید مدافع حرم
#مرتضی_زرهرن
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 تقدیم به #معلم شهید پرور
🌷 وصیت شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه به حضرت استاد غفاری
شهید مدافع حرم
#ابراهیم_عشریه
🔴@sarbazanzeynab🔴
خاطره_شهید 🎙
من یک روزی از هواپیما پیاده میشدم، یک جوانی را دیدم که از از این شلوارهای مد جدید که معمولا بخشی از این شلوار پاره هست،
از این شلوارهای جین پاش بود، به من گفت: من میتونم مدافع حرم بشم؟
من تعجب کردم، گفت میدونم من را نمیپذیرید اما میدانی من دوست کی هستم؟
گفتم نه! گفت من دوست سید ابراهیمم🖐🏻
(سید ابراهیم از بهترین فرماندهان ما بود، فرماندهان فاطمیون که خودش را به عنوان افغانی جا زد و وارد جبهه شد بعد جبهه او را گرفت
و نگه داشت و نگذشت برود و روز تاسوعا به شهادت رسید) من تعجب کردم که گفت من دوست سید ابراهیم هستم!✨
شهیدی که یکی از خصوصیاتش ترسیم راه است. یک تحرک عظیمی و یک معنویت جدیدی ویک دگرگونی جدیدی
در جامعهی ما درجوانان ما در سطوح گوناگون این فرهنگ مدافع حرم ایجاد کرد🖐🏻♥️
⃟🇮🇷شهید مدافع حرم
#مصطفے_صدرزاده
🔴@sarbazanzeynab🔴
شهادت،
معقول ترین راه رسیدن،
به خدا...
اللهم الرزقناشهادت...
صبحتون شهدایی🌹
شهید مدافع حرم
#علی_آقاعبداللهی
🔴@sarbazanzeynab🔴
📌شهید مدافع حرم «حمید تقوی فر»/ شهیدی که ۳۰ سال روزه بود💠
🔷سردارشهید حاج «سید حمید تقویفر»، از سال ۶۲ تا زمان شهادت، یعنی دی ماه ۱۳۹۳، تمام عمرش را به جز روزهای معدودی، روزه بود؛ چیزی بیش از ۳۰ سال،با مرور روایتهای همسر شهید از زندگی سراسر جهاد آن سردار بلندآوازه اما گمنام، فلسفه روزهداری دائمی او هم آشکار میشود.💠
شهید مدافع حرم
#حمید_تقوی_فر
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تک خوانی دلنشین شهيد مدافع حرم حاج عباس عبداللهی در مورد مقام شامخ مادر
👌امنیت اتفاقی نیست.
شهيد مدافع حرم
#حاج_عباس_عبداللهی
🔴@sarbazanzeynab🔴
#توصیه مهم شهید مدافع حرم به #زنان و #مردان ایران اسلامی
💠در بخشی از وصیتنامه #شهید حججی آمده است:
💠از همهی خواهران عزیزم و از همهی زنان امت رسولالله میخواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنند، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید... همیشه الگوی خود را حضرت زهرا(س) و زنان اهل بیت قرار دهید.
💠از همهی مردان امت رسولالله میخواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی بن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید.
💠خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لکالفدا و جنگ با کفار به خصوس اسرائیل آماده کنید که آن روز نزدیک است. همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه شما به خیر ختم میشود.
شهید مدافع حرم
#محسن_حججی
🔴@sarbazanzeynab🔴
#شهیدی_که_حضرت_زینب_س_را_در_بیداری_دید.
🌷به بهانه خرید برای منزل از برادرش پول گرفت و تصمیم گرفت برای رفتن به سوریه فرار کند و از تهران اعزام شود. در حین فرار توسط مأمورین ایست و بازرسی مهریز مورد تعقیب [قرار] میگیرد. در دل شب به بیابان میزند و راه را گم میکند. بانویی نقاب به چهره را میبیند، شوکه میشود. آستین پیراهن دست راستش را میگیرد چند قدمی همراهش میآید و به او میگوید: پسرم برگرد مادرت را راضی کن به ما میرسی.
(ایشان شهید هجده سالهای است که هر چه اصرار میکرد مادرش اجازه نمیداد به سوریه برود. در ماه محرم به دنیا آمد و در هفتمین روز ماه محرم در سوریه به شهادت رسید و مزارش در گلزار شهدای کرمان واقع شده است.)
🌹خاطره ای به یاد #شهید مدافع حرم محمد علی حسینی
#راوی: مادر گرامی شهید
شهید مدافع حرم
#محمدعلی_حسینی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌱رو به سوریه کرد و گفت:
بیا عروسکام مالِ تو
حالا داداشم رو پس میدی..؟!
آخه خیلی دلتنگشم..😔
شهید مدافع حرم
#احمد_مشلب ♥️
🔴@sarbazanzeynab🔴
💠 همسرم خیلی سفارش امیرعلی را میکرد. به من میگفت من و تو باید الگوی عملی برای فرزندمان باشیم.
🌼/• باید طوری تربیت شود که لیاقت سربازی امام زمان (عج) نصیبش شود.
💚/• باید نماز خواندن، قرآن خواندن و ارادتش به اهل بیت را از ما الگو بگیرد.
🌟/• شاید با شهادت همسرم مأموریتش در این دنیا پایان یافته باشد اما مأموریت من و همسران شهدای مدافع حرم در جبهه فرهنگی تازه شروع شده است.
🌷شـهـیـد مدافع حرم
#اکبر_زوارجنتی
🔴@sarbazanzeynab🔴
هرچه از اخلاقش بگويم كم است، بسيار مهربان بود در مدت كوتاه زندگي با هم بحثي نداشتيم، هميشه مرا مهديه خانم صدا ميكرد، حنانه را خيلي دوست داشت وقتي قصد رفتن داشت صداي لالايياش را ضبط كرد و گفت در نبودم صدايم را براي حنانه بگذار تا با صداي من بخوابد.
در اجتماع هم بسيار فعال و شبيهخوان روز عاشورا بود، هميشه از شهدا حرف ميزد و يادواره شهدا و بنر شهدا را خودش كار ميكرد.
شهید مدافع حرم
#روحالله_طالبی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 4
چندروزی ازتعطیلات نوروزگذشته بودکه ننه پیش ماآمد،معمولاهروقت دلش برای ماتنگ میشددوسه روزی مهمان مامیشد.
ازهمان ساعت اول به هربهانه ای که میشدبحث حمیدراپیش میکشید،داخل پذیرایی روبه روی تلویزیون نشسته بودیم که ننه گفت:"فرزانه اون روزی که توجواب رددادی من حمیدرودیدم،وقتی شنیدتوبهش جواب رددادی رنگش عوض شد!خیلی دوستت داره".
به شوخی گفتم:"ننه باورنکن،جوونای امروزی صبح عاشق میشن شب یادشون میره".
ننه گفت:"دخترمن این موهاروتوی آسیاب سفیدنکردم،میدونم حمیدخاطرخواهته،توی خونه اسمت رومیبریم لپش قرمزمیشه،الان که سعیدنامزدکرده حمیدتنهامونده ازخرشیطون پیاده شو،جواب بله روبده،حمیدپسرخوبیه"،ازقدیم درخانه عمه همین حرف بود،بحث ازدواج دوقلوهای عمه که پیش می آمدهمه میگفتند:"بایدبرای سعیددنبال دخترخوب باشیم،وگرنه تکلیف حمیدکه مشخصه چون دخترسرهنگ رومیخواد".
میخواستم بحث راعوض کنم،گفتم:"باشه ننه قبول،حالابیاحرف خودمون روبزنیم،یدونه قصه عزیزونگارتعریف کن دلم برای قدیماکه دورهم می نشستیم وتوقصه میگفتی تنگ شده"،ولی ننه بدپیله کرده بود.بعدازجواب منفی به خواستگاری تنهاکسی که دراین موردحرف میزدننه بود،بالاخره دوست داشت نوه هایش به هم برسندواین وصلت پابگیردبرای همین روزی نبودکه ازحمیدپیش من حرف نزند.
داخل حیاط خودم رامشغول کتاب کرده بودم که ننه صدایم کرد،بعدهم ازبالکن عکس حمیدرانشانم دادوگفت:"فرزانه میبینی چه پسرخوش قدوبالایی شده،رنگ چشماشوببین چقدرخوشگله،به نظرم شماخیلی به هم میاین،آرزومه عروسی شمادوتاروببینم".عکس نوه هایش رادرکیف پولش گذاشته بود،ازحمیدهمان عکسی راداشت که قبل رفتن به کربلابرای پاسپورت انداخته بود.ازخجالت سرخ وسفیدشدم،انداختم به فازشوخی وگفتم:"آره ننه خیلی خوشگله،اصلااسمش روبه جای حمیدبایدیوزارسیف میذاشتن!،عکسشوبذارتوی جیبت،شش دونگ حواستم جمع باشه که کسی عکس روندزده!"،همین طوری شوخی میکردیم ومیخندیدیم ولی مطمین بودم ننه ول کن معامله نیست وتامارابه هم نرساندآرام نمیگیرد.
هنوزننه ازبالکن نرفته بودکه پدرم بایک لیوان چای تازه دم به حیاط آمد،ننه گفت:"من که زورم به دخترت نمیرسه،خودت باهاش حرف بزن ببین میتونی راضیش کنی".
پدرومادرم بااینکه دوست داشتندحمیددامادشان شوداماتصمیم گیری دراین موضوع رابه خودم سپرده بودند،پدرم لیوان چای راکناردستم گذاشت وگفت:"فرزانه من توروبزرگ کردم،روحیاتت رومیشناسم،میدونم باهرپسری نمیتونی زندگی کنی،حمیدروهم مثل کف دست میشناسم،هم خواهرزاده منه،هم همکارمه،چندساله توی باشگاه باهم مربی گری میکنیم،به نظرم شمادوتابرای هم ساخته شدین،چراحمیدروردکردی؟".
ادامه دارد...
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
🔴@sarbazanzeynab🔴
💌ڪلام_شھید
🔸اگر حجاب شما کم رنگ شد سر مزار من نیایید!
👈شهید مدافع حرم «مجتبی باباییزاده»:
💯چه زیباست سیاهی چادر شما،
نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو میگرفتم.
✅باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است.
🔹 امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی #حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمیدارم به ملاقات من سر مزار بیایید.
شهید مدافع حرم
#مجتبی_باباییزاده
🔴@sarbazanzeynab🔴