💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام وارادت سپاس از معرفی شهدای بزرگوار حرم عاشق ای کانال هستم ولی کانال شهدای جنگ ودیگر عزیزان شهدای ایران نداریم لطفا این کانالها به مامعرفی کنید .
سلام مخاطب گرامی!
به کانال زیر وارد شوید👇
🌷@shahedan_aref
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مدافعان حرم
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 #مجید_قربانخانی #داستان_سوم👇👇👇
🌹مجید بربری🌹
زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم
شهید مجید قربان خانی
به قلم کبری خدابخش دهقی
به جای مقدمه:
سلام آقا مجید،سلام برادر،نه،بگذار مثل خانواده ات صدایت کنم،سلام داداش مجید،
داداش مجید،پهلوان ها فقط توی افسانه ها نیستند. قهرمانان این روزها،همان آدم های ساده دیروزند.همان آدم هایی که چقدر ساده از کنارشان گذشته و میگذریم و آن ها چه ساده تر،از دنیای ما دل میبُرند.تو قهرمان این شهر و محله بودی و هستی و شاید کمتر کسی،به پهلوانی ات پی برده باشد.
قصّه تو قصه کوچه پس کوچه های یافت آباد است.قصه تو از آن قصه هایی بود که ما بارها با چشم های ظاهر بین مان،درباره ات قضاوت کرده بودیم.اما تو صدای((هل من ناصر ینصرنی))حسین ع را که شنیدی،تمام جاده را با سر دویدی،تا از قافله عقب نمانی.تو وقتی یک باره کوله بارت را بستی،هیچکس نمی دانست در سرت چه میگذرد. اما تو تصمیمت را گرفته بودی،پس قید دنیای پشت سرت و همه آرزوهایت را زدی.حتی جیب هایت را هم خالی کردی که سبک تر بروی،تا یک محله و یک نسل را رو سفید کنی.قصه تو قصه این روزهای بچه های (یافت آباد )تهران است و عکس هایت ،زینت کوچه هایی است که کودکان خردسالش،هنوز به امید آمدنت ،اسباب بازی هایشان را توی کوچه بساط میکنند.هنوز با دیدن ماشینت،که تو دیگر سوارش نیستی،شادمانه بالا و پایین میپرند. حتی به امید آمدنت برایت نامه مینویسند.در مقابل،بزرگترها مدام از خود میپرسند، راستی!چه چیزی مجید را با خودش برد؟
مادرت،هرروز،خطی تازه،کنار چین های صورتش می نشیند و پدر هرروز که میگذرد،موهایش سفید و سفیدتر میشود.انگار دارد به زبان حال میگوید:((موی سپید را فلکم رایگان نداد...))
بچه مشتی محله! نمیدانم بدنت کی برمیگردد،تا این همه دوری و درد تمام شود.هنوز که هنوز است،مادرت نیمه شب ها،دل آشوب تا سرکوچه می آید،به خیال آن که همین شب هاست که برگردی،ولی کدام برگشت،کدام آمدن؟!
و در آخر از خانواده و دایی های شهید تشکر میکنم،که در خلق این اثر یاری ام کردند.
مدافعان حرم
🌹مجید بربری🌹 زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربان خانی به قلم کبری خدابخش دهقی به جای مقد
مجید بربری #قسمت_اول🌹
حلب، الحاضر،خان طومان،۱۳۹۴/۱۰/۲۱
ساعت سه چهار بعدازظهر، دود و مه غلیظی همه جا را گرفته بود.نم نم باران،سوز سرما را چندین برابر میکرد.بوی خون و خاک ،کم کم به مشام میرسید،پای هرکدام از سنگرهای کوچک یک متری،که با تکه های سنگ ساخته اند،بیست سی متر گود بود.مجید روی تپه ای نزدیک یکی از سنگرها،آرام و بی حرکت خواب بود.نه،خواب نه!چیزی شبیه خواب.در تمام روزهای قد کشیدنش ،شاید اولین بار بود که آرام و بی حرکت و بدون جنب و جوش،دیده میشد. دست ها و صورتش گِلی بود.انگشتری را که شب قبل،از حسین امیدواری گرفته بود،هنوز توی انگشت داشت.صدای شلیک تیرها و انفجار نارنجک ها،همچنان فضای آسمان را پر میکرد.از رگبار تیرها،بدجوری گوش آدم تیر می کشید.صدا به صدا نمیرسید. همهمه بی سیم های رها شده و بی صاحب ،از جای جای دشت می آمد:(بچه ها عقب نشینی کنید،بکشید عقب!).
کسی نمیتوانست مجید را حرکت بدهد،کاج های سبز و زیتون های خشک دشت،کم کم خیس باران می شدند.سیزده نفر از بچه ها شهید شده بودند و چند نفری هم مجروح.مرتضی کریمی با آن بدنِ اربا اربا،یک تنه عاشورایی به پا کرده بود.برای خیلی ها از قبل روشن بود.که مجید و چندتا از بچه ها،فردایی نخواهند داشت .این را از چهره و آرامش شب آخرشان ،حدس زده بودند.... و همین طور هم شد.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مجید_قربانخانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
﷽
❣عشق داره بر میگرده...
"نرخ رفتن به سوريه چند است؟
قدر دل كندن از دو فرزند است"💔
📸وداع آخر شهید مدافع حرم #سیدمصطفی_صادقی با دخترانش
🕊شهادت: ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات📿
اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد
❣#بهمناسبت_بازگشت_پیکر_شهید
🔴@sarbazanzeynab🔴
Recording_1681381460651.mp3
1.52M
«بسم رب الشهدا»
شهادت مانند مجید...💔
شهید مدافع حرم🕊🌹
#مجید_قربانخانی
#علی_زین_العابدین_پور
🔴@sarbazanzeynab🔴
#خبر_فوری
📸پیکرهای مطهر ۸ شهید مدافع حرم تازه شناسایی شده جهت طواف در حرم مطهر امام هشتم عازم مشهد مقدس شدند.
مراسم وداع با پیکرهای این شهدای والا مقام شنبه ۱۱ آذر ماه ساعت ۱۵:۳۰ در معراج شهدا برگزار خواهد شد.
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🔴@sarbazanzeynab🔴