🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۱۱ شهید مدافع حرم شهید محمد حسن خلیلی. یک ساعت تا اذان مغرب باقیمانده بود که بیدار
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۲
شهید محمد حسن خلیلی 🌟
خطبه عقد ما رو حضرت امام رحمة الله علیه خوندند.اون روز رو خوب یادمه.اواخر فروردین ماه شصت و یک بود.ما از ۵ صبح از خونه بیرون اومده بودیم. اتفاقا روز قدس هم بود.
چرا ۵ صبح؟
باخنده گفت:آقای توسلی مسئول دفتر حضرت امام گفته بودند ،این تاریخ که به شما وقت داده شده،با توجه به اینکه روز قدس هست،حضرت امام رحمة الله علیه دیدار با مسئولین دارند.بهتره بذارید برای روز دیگه.
بابا هم گفته بود:ما برنامه ریزی کردیم،شما هرساعتی بگید،ما مشکلی نداریم.
آقای توسلی هم گفته بودند:دیدارهای حضرت امام از ۸ صبح شروع میشه، باید زودتر بیاید.
این طوری شد که ما ۵ صبح از خونه راه افتادیم.از ما خواستند برای دیدار با حضرت امام به حیاط پشت حسینیه بریم.
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۲ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 خطبه عقد ما رو حضرت امام رحمة الله علیه خوندند.اون روز رو
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۱۳
شهید محمد حسن خلیلی
فقط به عروس،داماد و پدر عروس اجازه دیدار میدادند.پا که داخل حیاط گذاشتم، انگار عطر بهار همه جا پیچیده بود.حدود سه یا چهار پله از سطح حیاط تا بالکنی که حضرت امام وارد شدند،فاصله بود.ایشون با همون لباس سفید و عرق چین و عبای کم رنگی که روی دوش داشتند، وارد شدند.
امام روی صندلی نشستند.تمام چهرشون نور بود.انگار بند دلم پاره شد.اصلا یادم رفت برای چی اومدیم.فقط به چهره امام نگاه میکردم. میترسیدم با به هم خوردن پلک هام این فرصت ناب را از دست بدم.با نگاهی پراز مهربانی از من پرسیدند:عروس خانم به من وکالت می دید؟حس کردم از خجالت صورتم سرخ شده،زود گفتم :بله.
آقای توسلی هم وکیل بابا شدند.خطبه عقد را امام خیلی شمرده خوندند.وقتی تموم شد،با همون نگاه مهربانشون به ما گفتند:مبارک باشه.بعد هم سه مرتبه گفتند :باهم بسازید.
لبخندی که روی چهره ی حضرت امام رحمة الله علیه نقش بسته بود، اولین و آخرین زیباترین هدیه برای شروع زندگی ما بود.
با خودم عهد کردم همیشه این همراهی را حفظ کنم.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴
💠وصیت شهید مدافع حرم حمید رضا اسداللهی به فرزندش:
محمد، زندگی کن برای مهدی عج
درس بخوان برای مهدی عج
ورزش کن برای مهدی عج
محمد من تو را از خدا برای خودم نخواستم
تو را از خدا خواستم برای مهدی عج
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حمیدرضا_اسداللهی
🔴@sarbazanzeynab🔴
شهادت جان کندن نیست دل کندن است
⭐️ نخستین عامل شهادت او #حیا بود، وقتی که مجبور بود کار اداری انجام دهد در حد ضرورت با نامحرم صحبت میکردند. در فضای مجازی خیلی ورود نمیکرد و فقط کارهای مرتبط با #شهدا را در آن فضا انجام میداد
.
☀️ ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود. مادرم همیشه میگفتند که من آدمهای زیادی را دیدهام، همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است.👌
🌕 ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتی یک شب هم نماز شبش ترک نمیشد، دوساعت در سجدهگریه میکرد و خسته نمیشد...
و جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است.
طلبه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#محمد_مسرور
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 نماهنگ « مدافع وطن و حرم»
سرود زیبا درباره ی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی (ره)
خواننده و آهنگساز جوان و انقلابی «علیرضا بیرانوند»
🔴@sarbazanzeynab🔴
📖 #تب_ناتمام
🔹 روایت زندگی شهلا منزوی، مادرجانباز شهید حسین دخانچی
🖨️ انتشارات حماسه یاران
✍🏻 به قلم: زهرا حسینی مهرآبادی
🍀درباره کتاب
📗 کتاب تب ناتمام روایت ناگفتههاست،
🔻 ناگفتههایی از زندگی یک جانباز قطع نخاعی. روایتی که هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم ماجرای صبر دارد و هم داستان بیقراری، هم فراز دارد و هم نشیب. داستانی مملو از حادثه و اتفاق که خواننده را از ابتدا درگیر ماجراهای جذاب خود میکند و در میان کش و قوس حوادثی نفسگیر و کمنظیر، تا انتها میبرد.
✅ سفارش کتاب تب ناتمام 👇👇👇
https://b2n.ir/a22358
🔴@sarbazanzeynab🔴
⭕️ «زیارت متفاوت» ؛ به روایت یکی از همرزمان شهید مدافع حرم پویا ایزدی
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#پویا_ایزدی
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول🌟۱۳ شهید محمد حسن خلیلی فقط به عروس،داماد و پدر عروس اجازه دیدار میدادند.پا که داخل
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۴
شهید محمد حسن خلیلی 🌟
مامان از جا بلند شد، رفت از داخل کمد یک آلبوم آورد.گفت:عکسهای اون روز اینجاست ،فقط حیف که اجازه ندادند با حضرت امام رحمة الله علیه عکس بگیریم.
سفارش حضرت امام همیشه توی زندگی مابوده و هست.با تمام کم و زیاد بازی دنیا ماباهم ساختیم.همیشه خدا را شکر میکنم که با نفس ایشون زندگی ما شروع شد.
صفحات اول عکس های دوران کودکی مامان، خاله ها،دایی ها،بابابزرگ،مامان بزرگ و طاهره خانم بود.به یکی از عکس هاکه مامان لب یک حوض نشسته بود،اشاره کردم.اینجا کجاست؟
مامان سرکی در آلبوم کشید ،گفت:بهترین جای دنیا،خونه پدرم.
با دختر همسایه که اسمش شهربانو بود،بازی میکردم.
مامان با خنده گفت:خیلی شیطون بودم،به راحتی خودم رو از روی داربست درخت مو بالا میکشیدم موقع تعریف کردن ،چشم های مامان برق میزدند.هیچ وقت تصور نمیکردم برای من از شیطنت هایش تعریف کند،چون در زندگی خیلی صبور و ساکت بود.
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۴ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 مامان از جا بلند شد، رفت از داخل کمد یک آلبوم آورد.گفت:عکس
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۵
شهید مدافع حرم خانم حضرت زینب س
شهید محمد حسن خلیلی 🌟
یکی دو صفحه از آلبوم را ورق زدم تا به عکس مامان بزرگم رسیدم.مامان با یک آه از ته دل گفت:روزهای بچگی ما خیلی زود تموم شد.مادرم به خاطر بیماری سرطان فوت کرد.من و خواهرهام بعد از مراسم مادرم چشم بازکردیم، دیدیم مسئول زندگی شدیم.
شش سال از فوت مادرم گذشت تا بالاخره پدرم راضی شد ازدواج کنند.
طاهره خانم اصالتا شیرازی بود ،دختری هم سن وسال خاله ناهید.خیلی سریع باهم صمیمی شدیم.به ما میگفت:منو مامان صدا نزنید،ماهم طاهره خانم صداش میکردیم.
از انقلاب تعریف کن.از مبارزات...
سال پنجاه و هفت کم کم تب و تاب انقلاب شروع شد. مسجد ولیعصر نزدیک خانه بود،از آنجا میرفتیم راهپیمایی.
شور و حال.وحدت.یک رنگی و اخلاص بارزترین خصوصیات مردم آن زمان بود.
پیروزی انقلاب و بلافاصله شروع جنگ برگ های قشنگ دفتر خاطرات همه ی جوان های آن زمان بود.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴