eitaa logo
مدافعان حرم
41.7هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 دانشمندی که حضورش کابوس دشمنان بود مروری بر کتاب شنبه آرام که به زندگی شهید محسن فخری زاده 💠 شاهد ترور در پائیز ۱۳۹۹ به شهادت رسید و پس از گذشت دو سال، کتاب «شنبه آرام» که به زندگی این شهید دانشمند از منظر همسرش می‌پردازد، منتشر شد. «شنبه آرام» به قلم محمدمهدی بهداروند ، توسط انتشارات حماسه یاران در پائیز ۱۴۰۱ به بازار کتاب آمده و کمک زیادی به شناخت بهتر می‌کند. 📚 کتاب از ۱۶ فصل تشکیل شده و ما زندگی شهید را از زاویه دید همسرشان مرور می‌کنیم . لحظه شهادت شهیدفخری‌زاده هنوز برای بسیاری با ابهامات بسیاری روبه‌روست و نحوه دقیق شهادت ایشان به طور واضح در رسانه‌ها گفته نشد. بهداروند با توجه به حساسیت مردم نسبت به ترور شهید فخری‌زاده، کتابش را با لحظات حساس و دردناک ترور شروع می‌کند. همسر شهید به عنوان شاهد در محل شهادت حضور داشته و همین حضور و بیان به یکی از نقاط قوت کتاب تبدیل شده است . 🌐 سفارش کتاب شنبه آرام 👇👇👇 https://b2n.ir/s45381 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊مدیر بانکی که شهید مدافع حرم شد 💠حاج حمید مختاربند معروف به «ابوزهرا»، مسئول سابق ستاد تیپ یکم حضرت حجت اهواز و از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که در مرداد سال ۹۳ به سوریه اعزام شد و در مهر ماه سال ۹۴ و یک هفته پس از شهادت شهید همدانی، در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید 📜در سایت بخوانید: 🔗https://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3316 شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
در جاری رود عشق تطهیر شدند چون چشمه، رها ز خاک دلگیر شدند شفاف، به شکل آبشاری بشکوه از خویش گذشتند و سرازیر شدند... شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای ترمیم سنگرها رفته بودیم که وقت نماز شد. شهید باقری گفتند: اول نماز بخوانیم.یکی از بچه‌ها گفت: اینجا خطرناک است،بهتر است وقتی به جای امنی رفتیم نماز بخوانیم.شهید باقری در جواب گفتند: کسی که به جبهه می‌آید نماز اول وقت را رها نمی‌کند.سپس خود شروع به خواندن نماز کرد. آتش دشمن بر سر ما لحظه‌ای قطع نمی‌شد.ما وحشت زده شده بودیم ولی او به آرامی و بدون عجله نمازش را می‌خواند.نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود... شهید🕊🌹 سلام صبحتون شهدایی...❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 زیارتنامه تصویری شهدا هدیه بروح مطهر شهدا دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟قسمت ۳۷ شهید مدافع حرم شهید محمد حسن خلیلی مواقعی که تهران بودم،با بچه های پایگا
⭐️ 🌟۳۸ باقیمانده کوچه را سریع تر آمدم،رسیدم جلوی مهدیه،دیدم یک پیکان پارک کرده،صابر با یکی دو نفر دیگر داخل ماشین بودند،صابر به من گفت:بیا بریم رضا و ببین.امشب با دوتا از دوستان اومده.صابر دست من را کشید و گفت:من رضا و جلوی مسجد دیدم.گفتم :میخوام برم پیش پسرخالم،با من اومد.بیا دیگه. دستم را از دست صابر کشیدم گفتم ؛باشه بریم.راننده رضا بود.در برخورد اول پسری لاغر با صورتی کشیده و نسبتا سبزه. صابر نشست جلو ،من در عقب را باز کردم،نشستم کنار پسری که خودش را میثم معرفی کرد.پسری از سمت چپ میثم سرش را خم کرد ،گفت :منم علی هستم. آن شب رفتیم شهرک محلاتی و بعد از چند ساعتی دومرتبه با ماشین رضا برگشتم خانه خودمان.این اتفاق ساده،شروع آشنایی و رفاقت من با بچه های شهرک محلاتی شد. از آن هر هفته شب های جمعه رضا و صابر همراه با علی و میثم می آمدند دنبال من تاباهم به حرم امام رحمة الله علیه یا حضرت عبدالعظیم حسنی برویم. روح الله اکثر اوقات نبود ،این ارتباط ها برای پرکردن تنهایی من خوب بود.هرچند که هنوز به شدت دل تنگ فرید و دوستانم بودم. صابر خیلی خوب این تنهایی من را فهمیده بود،برای همین خیلی برای برقراری ارتباط با دوستانش تلاش می‌کرد.وقتی وارد جمعی میشدم،سعی نمیکردم جلب توجه کنم یا کاری کنم که خیلی مطرح شوم.به قول بچه ها خیلی خشک و جدی بودم.بعدها که با رضا صمیمی تر شدم ،به من گفت:رسول تو خیلی آدم معمولی هستی.یک مذهبی که در برخورد اول جذاب نیست.تنها چیزی که بخوام برای کسی ازت تعریف کنم، اینه که وقتی میخندی اشک از چشمات راه میفته.یکم که از آشنایی میگذره،رفیق خوبی برای آدم میشی.این تعریف رضا برایم جالب بود.☺️ فکر کنم حداقل هفته ای دو مرتبه به شهرک شهید محلاتی میرفتم. ماه های پاییز و زمستان با تمام بارش و سرمایی که داشت،فصل گرمی برای آشنایی من با رضا،میثم،علی و چندنفر دیگر از بچه های شهرک شد.هم زمان آزمون ورودی دانشکده را شرکت کردم.سالی که پیش روی من بود،با سروسامان گرفتن وضعیت کاری ام می‌توانست مهم ترین سال زندگی ام رقم بخورد..اواخر اسفند ماه بود.صابر به من خبر داد:رضا با یکی از دوستانش که از بچه های کادر مسجد صاحب کوثر هستند،هماهنگ کرده برای سفر جنوب،تو هم بیا باهم بریم. از شنیدن این پیشنهاد خیلی خوشحال شدم.باهم برای رفتن به این سفر هماهنگ کردیم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگینامه شهید مدافع حرم🕊🌹 ❤️ سالروز ولادت 7/21❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا