🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه61
#قرآن_کریم
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃"رب عجل لولیک الفرج"🍃
حاج قاسم سلیمانی: او برای من مثل همت و باکری بود.
شهید#محمدحسین_محمدخانی❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
48.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🔴 مراسم گرامیداشت شهید مدافع حرم علی آقا عبداللهی و با اجرای سرود خوش به حال شهدا در کنار سفره ی شب یلدا وَ در جوار مزار شهید مدافع حرم علی آقا عبداللهی و با حضور خانواده محترم شهید و اجرای گروه سرود شهید علی آقاعبداللهی ....
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 عهدی که فرماندهان فاطمیون برای نابودی اسرائیل با یکدیگر بستند
#فاطمیون
🔴@sarbazanzeynab🔴
پیچید عطـــــر یاس بین هر چفیه
هــر کس پیِ سبقت گرفتن از بقیه
۱۲روز تا پرواز ملکوتی
حاج قاسم سلیمانی در جمع رزمندگان عملیات کربلای 5
شهید#حاج_قاسم_سلیمانی ❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
مجید بربری 🌹#قسمت_بیست_و_هشتم شهید مدافع حرم.مجید قربان خانی 🌟🌟 روز آخر و لحظه هایی که داشتند باهم
مجید بربری 🌹#قسمت_بیست_و_نهم
شهید مدافع حرم.مجید قربان خانی
🌟🌟
عطیه یاد آخرین روزهای مجید افتاد.میرفت آموزشی و هیچکس باور نداشت که مجید هم مسافر سوریه باشد.حتی عطیه.یک شب نفس زنان ،خسته و کوفته آمد.
_میدونی چقدر امروز دویدم،تا اون طرف اتوبان؟میخواستم برم قهوه خونه، دوستام رو ببینم.
_آهان بله،رفتی قلیون بکشی،تو که میگی من برا همیشه قلیون رو ترک کردم. پس رفتی قهوه خونه چی کار کنی؟
_به قرآن میگم قلیون نکشیدم ،ترک کرده ام.واقعا هم ترک کرده م.واقعا هم ترک کرده م.فقط رفتم بچه ها رو ببینم و یه تمرینی هم برا دوره ام بکنم.حالا پاشو بیا پاها و شونه ام رو،یه کمی ماساژ بده،آش و لاش شده م.
_به من چه؟مگه تو دیوونه شدی؟وقتی ماشین داری ،چرا این همه راه رو بدو بدو میکنی ؟
_همه ی بدنم درد میکنه،مجبورم تمرین دو بکنم.جون من پاشو پاها و شونه هام رو یه کمی ماساژ بده.
عطیه بلند شد ،اما مثل همیشه،اول مجید را مهمان یک لگد کرد،بعد شانه هایش را آرام آرام ماساژ داد.یک ماه میشد که خواهر و برادر درست و حسابی هم دیگر را ندیده بودند.مجید درگیر آموزش های قبل از اعزام بود و کمتر میشد که کنار هم بنشینند یا بیرون بروند.
_مجید!اگه میرفتی بدنسازی ،این قدر استخونهات ورزیده نمیشدن،با چند ماه پیش،چقدر فرق کردی.
_نمیدونی چه کارایی که نمی کنم،تا بتونم توی تمرینات دوام بیارم.وَاِلّا از دوره و بعدم از اعزام حذف میشم.
عطیه سریادبود مزار برادر،خنده و گریه اش قاطی شده بود .کم پیش آمده بود که نماز خواندن مجید را ببیند.همان روزها که کنار دایی اش مهرشاد،در سولوقون بود.یک روز خانوادگی هوس کردند،تفریحی و سرزده به آنجا بروند.وقتی رسیدند،عطیه جلو افتاد.از طبیعت پاک و زیبای اطراف لذت میبرد،اما برای چند لحظه روی پله های سنگی میخکوب شد سرجایش.کمی بعد برای مجید دست تکان داد و کنار تختی ایستاد،که مجید روی آن،مشغول پوشیدن جورابهایش بود.
_کَلَک ،نگفته بودی تا حالا که نماز هم میخونی.
_حالا نمیخواستم که تو بدونی.نمیخوام همه جا رو پر کنی.
عطیه کنار یاد بود مجید که می نشست،حالش رو به راه میشد.هوا کم کم داشت تاریک روشن میشد.از مجید خداحافظی کرد و راه افتاد به سمت خانه.در راه یاد خوابی افتاد.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مجید_قربانخانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فتح افق | روایتی کوتاه از آخرین لحظات زندگی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌷#حاج_قاسم چه سورهای را در گلزار شهدا میخواند؟
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجْ❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید #ابومهدی: المهندس:
فرقی نمیکند به دست آمریکا شهید شوم یا اسراییل و داعش؛ هر سه یکیاند.
وقتی که کنار حاج قاسم باشم، آرامش دارم چون سیمش به «آقا» وصل است.
هدیه محضر همه شهدا صلوات ❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#ابومهدی_المهندس
🔴@sarbazanzeynab🔴
روزی که به دنیا آمدی
هرگز نمیدانستی
زمانی فرا میرسد که
آرامش بخش روح ما شوی
شهید مدافع حرم
#محمدتقی_سالخورده
تاریخ تولد: ۱۳۶۵/۱۰/۰۱
سالروز زمینی شدنت مبارک دلاور🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه62
#قرآن_کریم
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊وقتی شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی برای شناسایی به قلب داعشیها زد و محاصره شد.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمدحسین_محمدخانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
راننده حاجی بیان میکرد در مسیر فرودگاه امام خمینی(ره) بودیم. پرایدی منحرف شد و با ما تصادف کرد. پراید صد درصد مقصر بود. بعد از برخورد از سمند پیاده شدم و از حاجی خواستم اجازه دهد که به پلیس زنگ بزنیم اما حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت مقصر تو هستی!
راننده میگوید: پراید مقصر است، اما سردار اصرار میکند که مقصر توئی و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم. راننده پراید که خودش هم متحیر شده بود، خوشحال از این اتفاق و مهربانی، خسارت را گرفت و رفت.
به حاج قاسم گفتم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود و شما دارید به من ظلم میکنید!
شهید سلیمانی جواب داد: «عزیز من! ما الان کجا میرویم؟ به سوریه میرویم. به دل آتش. اما این راننده پراید نانآور خانواده است و با همین ماشین رزق خانوادهاش را تأمین میکند.»
ما مبلغ خسارت را به او پرداخت کردیم و او را خوشحال کردیم و برای ما خیر است و صدقه راه است. تازه اگر ما در سوریه کشته شویم معلوم نیست در زمره شهدا قرار بگیریم. باید گذشت کنیم و به خاطر عملمان خداوند به ما عنایتی کند.
شهید#حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
شَہیــدها هَم متولد میشوند
مثــل "مـآ" ...
اما مثل ما نمےمیرند
براے همیشہ زنده مےمانند
مثل |تُ| اے شہید
|تُ| جـدا از همہ متعلق
بــہ هَــمہ اے
امروز سالروز شهادت❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمدرضا_علیخانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
مجید بربری 🌹#قسمت_بیست_و_نهم شهید مدافع حرم.مجید قربان خانی 🌟🌟 عطیه یاد آخرین روزهای مجید افتاد.میر
مجید بربری 🌹#قسمت_سی_ام
شهید مدافع حرم.مجید قربان خانی
🌟🌟
قیافه مهرشاد و مجید شبیه هم بود.همه خانواده،منزل پدربزرگ مادری جمع بودند.سر سفره،عطیه حرفی با مهرشاد داشت که حواسش نبود و صدایش زد مجید.همان موقع دلش شکست .دلتنگ مجید بود😔.کسی متوجه حالش نشد.رفت توی یکی از اتاقهای خلوت و شروع کرد به اشک ریختن.زن دایی اش نگران ،به سراغش آمد.
_عطیه ،چی شده؟چرا اینجا نشستی گریه میکنی؟
_دلم برا مجید تنگ شده😭
عطیه را در بغلش جا داد.
_الهی من قربون تو برم که تموم غصه هات رو میریزی تو خودت.برا ملاحظه پدرومادرت،یه خنده ی دروغکی روی لبت می شینه. من میدونم بیشتر از همه،این دوری و برنگشتن مجید،به تو داره فشار میاره.همیشه هم به مامانم میگم،سر قصّه شهادت مجید،این عطیه است که درد جدایی،داره ذره ذره آبش میکنه. امشب پیش من بمون.
خوابید.الله اکبر اذان صبح را می گفتند ،که عطیه سرجایش نشست.چند دقیقه ای سکوت کرد.تکان نمی خورد،اطرافش را با نگاه می کاوید.
دوست داشت چیزهایی را که در خواب دیده،در بیداری هم ببیند.
مجید از در وارد شد،رو به رویش ایستاد و اشک هایش را پاک کرد و دستانش را زیر اشک هایش گرفت.گفت:دیگه گریه نکن،باشه؟عطیه حتی در خواب می دانست که برادرش شهید شده،فقط نگاهش می کرد.بُهت زده شده بود.ولی صدای مجید را می شنید:(بهت میگم دیگه گریه نکن.باشه؟)عطیه در جوابش آهسته گفت:باشه، و مجید رفت و بعد صدای اذان صبح بود که رویای مجید را،از چشمان عطیه برد.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مجید_قربانخانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
41.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاد شهید مدافع حرم #محمدرضا_علیخانی
هدیه به روح مطهرش صلوات ❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
تــو رفته ای
که بی مــن
تنها سفر کنی
من ماندهام
که بی تـو
شـــبها سحــر کنم
نازدانه شهيد 🕊🌹
#ابراهيم_عشريه
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه و صحنه شهادت شهید مدافع حرم محمد علی قربانی
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمدعلی_قربانی
🔴@sarbazanzeynab🔴