جشن تولدی به میزبانی شهدا در بهشت زهرا(س)
🔹 مراسم جشن تولد ۹ سالگی «نسرین داوودی» دختر «شهید حسین علی داوودی» از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) و در جوار مزار این شهید والامقام برگزار شد.
🔹یکی از آرزوهای نسرین داوودی برگزاری مراسم جشن تولدش در کنار مزار پدرش بوده که این آرزو با حضور جمع کثیری از مردم و کودکان در بهشت زهرا (س) محقق شد.
🔸شهید حسینعلی داوودی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون(س) در سال ۹۵ در حلب سوریه به دست تروریست های تکفیری به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهر او در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) خاکسپاری شد.
شهید مدافع حرم
#حسینعلی_داوودی
🔴@sarbazanzeynab🔴
سالروز شهادت اولین شهید مدافع حرم استان اصفهان مکانیک تانک
شهید روح الله کافی زاده
روحالله کافیزاده متولد بیست و هفتم شهریور ماه سال ۵۹ در نجفآباد اصفهان است. سه خواهر و سه برادر دارد. بچهگی و نوجوانیاش پسری مظلوم و خجالتی بود. عاشق شغل نظامی بود. روزی که در آزمونهای سپاه قبول میشود خدا را شکر میکند که لباس سرباز امام زمان را بر تن میکند و به رهبر و نظام و اسلام خدمت میکند
خیلی گلستان شهدا میرفت. بیشتر اوقات سوار موتورش میشد و میرفت گلستان و بعد هم تخت فولاد. ارادت عجیبی به شهید حاج احمد کاظمی داشت. هر بار میرفت گلستان، میرفت سر مزار شهید کاظمی و برایش نماز میخواند.
روحالله خیلی نماز شب میخواند. اواخر سعی میکرد نماز شبش ترک نشود. توسلهایش دیدنی بود. عاشق امام زمان (عج) بود، میگفت خیلی ناراحتم که تا حالا برای خشنودی آقا نتوانستم کاری انجام دهم
یادش گرامی وراهش پررهرو
هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر شان
شهید مدافع حرم
#روح_الله_کافی_زاده
🔴@sarbazanzeynab🔴
رابطه بسیار قوی با شهدا داشت و همیشه از شهید همت و شهید زینالدین یاد میکرد. بیش از ۱۲ سال در کسوت خادمی شهدا در مناطق عملیاتی حاضر شد و به خدمترسانی به زوار در این مناطق میپرداخت.❤️
اکثر خوبیهای که یک انسان میتوانست دارا باشد این جوان متواضع و با اخلاق دارا بود. برای فریضه نماز اول وقت اهمیت زیادی قائل بود و همیشه نوجوانان و جوانان را در مسیر معنویت و عبادت سوق میداد.✅
سرانجام همزمان با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی سال 1394 به عنوان مدافع حرم، در محور حلب برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه حضور یافت و در سن ۲۹ سالگی در مقابل با تکفیریها به مقام رفیع شهادت نائل آمد.🌹
پیکرش مدت ها در همان منطقه باقی ماند و به دست تکفیری ها قطعه قطعه شد.😭
سرانجام با رشادت همرزمان و آزادسازی مناطق تحت اشغال داعشی های تکفیری به آغوش خانواده و یارانش بازگشت و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد تا مزارش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان باشد.💔
شهید مدافع حرم
#سیدمیلاد_مصطفوی
🔴@sarbazanzeynab🔴
سالگرد شهادت شهید روح الله کافی زاده 🌱
آقا روح الله راز رفتنش را برای من فاش نکرد.
قبل از رفتنش یک بار از من پرسید: اگر من بروم ماموریت و شهید شوم تو چه کار میکنی؟
گفتم: حالا که از جنگ خبری نیست، بهتر است در موردش حرف نزنیم.
زمانی که فتنه در سوریه آغاز شد مدام اخبار سوریه را دنبال می کرد در حالیکه من از اعزام نیرو به سوریه بی خبر بودم.
۲۷ فروردین سال ۹۲ بود که گفت: برای یک ماموریت عازم تهران است.
یکی دو روز بعد تماس گرفت و گفت: سوریه است و من از شدت ناراحتی زدم زیر گریه و گفتم: چرا رفتی؟
در جوابم گفت: نترس گریه نکن، حضرت زینب هوای ما را دارند.
صدا مرتب قطع و وصل می شد و فقط آخرین حرفی که در آن تماس شنیدم این بود که گفت: مواظب خودت و بچه ها باش خداحافظ...
راوی: همسر شهید 💜
تاریخ شهادت: ۹۲/۲/۱۵ 🥀
شهید #روح_الله_کافی_زاده
🔴@sarbazanzeynab🔴
﷽
🌷شهیدان را شهیدان میشناسند...
🕊یک قاب و یاد ۳ شهید!
📸تصویری از شهیدان مدافع حرم رضا حاجی زاده،سیدرضا طاهر و سیدجواد اسدی دو روز قبل از شهادت در خانطومان سوریه💔
شهید #رضا_حاجی_زاده
شهید #سیدجواد_اسدی
شهید #سیدرضا_طاهر
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱
🌱🌸🌱
🌸🌱
🌱
#یادت_باشد🌱
قسمت 6
پنجم شهریورسال نودویک،روزهای گرم وشیرین تابستان،ساعت چهاربعدازظهر،کم کم خنکای عصرهوای دم کرده راپس میزد.ازپنجره هم که به حیاط نگاه میکردی میدیدی همه گلهاوبوته های داخل باغچه دنبال سایه ای برای استراحت هستند.
درحالی که هنوزخستگی یک سال درس خواندن برای کنکوردروجودم مانده بود،گاهی وقت هاچشم هایم رامی بستم وازشهریوربه مهرماه میرفتم،به پاییز،به روزهایی که سرکلاس دانشگاه بنشینم ودوران دانشگاه راباهمه بالاوبلندی هایش تجربه کنم،دوباره چشم هایم رابازمیکردم وخودم رادرباغچه بین گلهاودرختهای وسط حیاط کوچکمان پیدامیکردم.
علاقه من به گل وگیاه برمیگشت به همان دوران کودکی که اکثراباباماموریت می رفت وخانه نبود،برای اینکه این تنهایی هااذیتم نکندهمیشه سروکارم باگل وباغچه ودرخت بود.
باصدای برادرم علی که گفت:"آبجی سبدروبده"به خودم آمدم،باکمک هم ازدرخت حیاطمان یک سبدازانجیرهای رسیده وخوش رنگ راچیدیم،چندتایی ازانجیرهاراشستم،داخل بشقاب گذاشتم وبرای پدرم بردم.باباچندروزی مرخصی گرفته بود،وسط ورزش کاراته پایش دررفته بود،برای همین باعصاراه میرفت ونمیتوانست سرکاربرود،ننه هم چندروزی بودکه پیش ماآمده بود.
مشغول خوردن انجیرهابودیم که زنگ خانه به صدادرآمد،مادرم بعدازبازکردن در،چادرش رابرداشت وگفت:"آبجی آمنه باپسراش اومدن عیادت".
سریع داخل اتاق رفتم،تمام سالی که برای کنکوردرس میخواندم هرمهمانی می آمدمیدانست که من درس دارم وازاتاق بیرون نمیروم،ولی حالاکنکورم راداده بودم وبهانه ای نداشتم!
مانتوی بلندوگشادقهوه ای رنگم راپوشیدم،روسری گل دارقواره ای کرم رنگم رالبنانی سرکردم وبه آشپزخانه رفتم،ازصدای احوال پرسی هامتوجه شدم که عمه،حمید،حسن آقاوخانمش به منزل ماآمدند،شوهرعمه همراهشان نبود،برای سرکشی باغشان به روستای"سنبل آبادالموت"رفته بود.
روبه روشدن باعمه وحمیددراین شرایط برایم سخت بودچه برسدبه این که بخواهم برایشان چایی هم ببرم.چایی راکه ریختم فاطمه راصداکردم وگفتم:"بی زحمت توچای روببرتعارف کن".سینی چای راکه برداشت من هم دنبال آبجی بین مهمان هارفتم وبعدازاحوال پرسی کنارخانم حسن آقانشستم،متوجه نگاههای خاص عمه ولبخندهای مادرم شده بودم،چنددقیقه ای بیشترنتوانستم این فضاراتحمل کنم برای همین خیلی زودبه اتاقم رفتم.
کم وبیش صدای صحبت مهمان هارامی شنیدم،چنددقیقه که گذشت فاطمه داخل اتاق آمد،میدانستم این پاورچین پاورچین آمدنش بی علت نیست،مراکه دیدزدزیرخنده،جلوی دهانش راگرفته بودکه صدای خنده اش بیرون نرود.باتعجب نگاهش کردم،وقتی نگاه جدی من رادیدبه زورجلوی خنده اش راگرفت وگفت:"فکرکنم این بارقضیه شوخی شوخی جدی شده،داری عروس میشی!".
اخم کردم وگفتم:"یعنی چی؟درست بگوببینم چی شده؟من که چیزی نشنیدم"،گفت:"خودم دیدم عمه به مامان باچشماش اشاره کردویواشکی باایماواشاره به هم یه چیزایی گفتن!".پرسیدم:"خب که چی؟"،بامکث گفت:"نمیدونم،اونطورکه من ازحرفاشون فهمیدم فکرکنم حمیدآقاروبفرستن که باتوحرف بزنه".
ادامه دارد...
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊 "زنده نگه داشتن یاد شهداء
کمتر از شهادت نیست"
🥀 ۱۵ اردیبهشت سالروز شهادت سرادر عاشورایی سپاه اسلام شهید حسین قجهای گرامی باد.
🕊 در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر، گردان سلمان فارسی به فرماندهی حسین قجهای موفق به دفع سومین پاتک سنگین دو تیپ زرهی و مکانیزه سپاه سوم نیروی زمینی عراق در جاده اهواز-خرمشهر شد. در جریان این مقاومت شش روزه، بیشتر نیروهای گردان و همچنین سردار #شهید_حسین_قجهای به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
🥀 گرامی باد یاد و خاطره شهداء، شهدای گرانقدر ۸ سال دفاع مقدس، شهدای معزز مدافع حرم و شهدای مظلوم ایران اسلامی
شهید مدافع حرم
#حسین_قجهای
🔴@sarbazanzeynab🔴
کُلُّنـٰا عَبّـٰاسُـكِ یـٰا زینَـبۜ
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر
دلـی میخواد به وسعت خـود آسمـون
مـردان آسمـونـی بـال پـرواز نـداشتـن
تنـها بـه نـدای دلشـون لبـیک گفـتنـد و
پریـدن . . .
اولین شهید مدافع حرم ارتش♥️
#حــاج_محســن_قــوطاسـلـو🌿
🔴@sarbazanzeynab🔴
°•🌱|
نگاه هاے شمـا
چیزی از جنس نجات است!
چشمتان کہ بہ گوشہ
این شهر مےخورد...
یادتان باشد ...
سخت #محتاج گوشہ چشمتان هستیم!
کمے نور مهمانمان ڪنید ....
شهید #عبدالمهدی_کاظمی
🌷سلام صبحتون شهدایی🌷
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
🔴@sarbazanzeynab🔴
بسم الله الرحمن الرحیم
1396/1/15
#وصیت_نامه محمد حسین مؤمنی
فرزند احمد
#تبعه_پاکستانی که در منطقه
با نام محمد حسینی فرزند مصطفی،
گروه 61 شناخته میشوم.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا و مقتدانا امیرالموؤمنین
علی بن ابیطالب علیه السلام
برای شادی روح شهدای مدافع حرم یک صلوات عنایت فرمایید.
خدایا تو را به زینب(س) قسم میدهم که ما را از فیض شهادت محروم نفرما.
شهید مدافع حرم
#محمدحسین_مومنی
🔴@sarbazanzeynab🔴