eitaa logo
مدافعان حرم
42.8هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✨امروز هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خداحافظی مدافعان حرم با "حاج قاسم" 🔷ویدئویی تاثرانگیز از خداحافظی مدافعان حرم با سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در جریان یکی از بازدید های میدانی در سوریه را می بینید. 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۵۷ شهید مدافع حرم محمد حسن خلیلی تمام شب تا وقت صبح نشستیم پای تعریف کردن و خندید
🌟 🌟۵۸ من،رضا و احمد نشستیم،رضا مقوا را پهن کرد و گفت:موقع کار کسی حرف نزنه،ناراحت میشن.مهدی بنده خدا رنگش مثل گچ شد.میگفت:آقا بیخیال بشید.نمیخواد احضارشون کنید،من خودم همه جا را مرتب میکنم.بچه ها میگفتند:باید احضار بشن،ببینیم چرا اینجوری کردند؟پنجره را نبستم و باهرصدای زوزه سگ که از بیرون می امد،رضا میگفت:روح تفلیس الان اینجاست.مهدی بنده خدا به تنش لرزه افتاد.رضا هم از فرصت استفاده کرد و نعلبکی را روی حرف کشید و به جن بد و بی راه گفت.مهدی حالش بد شد،احمد که خیلی مهدی را دوست داشت،طاقت نیاورد که بیشتر از این مهدی را برسانیم.رفت کنارش نشست و گفت:داداش شوخی کردیم.مهدی گفت:تموم خونه را به هم ریختند،ما همه پیش هم بودیم.احمد گفت،صابر و رسول غروب دیرتر از ما از خونه بیرون اومدند و همه جا را به هم ریختند.رضا نگاهی به صابر کرد و گفت:انصافا گل کاشتی.یه لحظه باور کردم کسی جز تو و رسول خونه را به هم ریخته باشه. با حرف های احمد،مهدی آرام شد و ما زدیم زیر خنده.احمد خندید و گفت:رضا اسم تفلیس و از کجا آوردی؟رضا خندید و گفت،خواستم جن خارجی احضار کنم با کلاس باشه.تا نماز صبح در مورد این موضوع گفتیم و خندیدیم و آن شب يكي از به یاد ماندنی ترین شب های دوران رفاقت ما شد.همه قشنگی قصه که باعث شد در دفترم ثبتش کنم،این بود که شوخی یا حرفی میزدیم،حریم همدیگر را حفظ میکردیم.ساعت ها دور هم بودیم،اما اگر اسم کسی می‌آمد که در جمع ما نبود ،سریع می‌گفتیم ولش کنید،در مورد خودمان حرف بزنیم یا کلا حرف را عوض میکردیم. همه ما به تیپ و شکل ظاهری مان اهمیت می‌دادیم و به قول بچه ها مارک می پوشیدیم ،اما از عرف خارج نمی‌شدیم.ولی مراقب بودیم حیایی که بینمان هست،از بین نرود.برای نماز همه اهل نماز بودیم وسعی میکردیم اول وقت نماز بخوانیم.یکی از دلایلی تا اذان صبح بیدار می ماندیم،این بود که نمی‌خواستیم نمازمان قضا شود.وقتی که کنار هم بودیم،خیلی به ما خوش می‌گذشت و از گناه به شدت پرهیز میکردیم.به قول احمد،خلاف سنگین ما قلیان کشیدن بود و گاهی هم یک نخ سیگار شریکی می‌کشیدیم و از نصفه دور می انداختیم،این هم برای اون شر و شوری بود که تو دوره جوانی داشتیم.یک رنگ بودن بچه ها بزرگ ترین حسن جمع ما بود.تقید همگی ما به نماز زیاد بود و دوستی میگفت:قرار باشه دستمون را بگیرند،به خاطر همین نماز نگاهمون میکنن،هیئت، مسافرت،قهوه خانه یا کوه رفتن ،فرقی نداشت.بچه ها باهم یک رنگ و زلال بودیم. به من ثابت شده بود در عالم رفاقت،با هم صادق هستیم.من تک تک آن ها را دوست داشتم و سعی می‌کردم برایشان رفیق خوبی باشم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله صفحه9 #قرآن_کریم 🔴@sarbazanzeynab🔴
✊ایستادن پای امام زمان خویش 💐 نهم آبان ماه سالروز شهادت ۶ شهید مدافع حرم گرامی باد❣ 🕊شهید مدافع حرم (۱۳۹۴) 🕊شهید مدافع حرم (۱۳۹۴ ) 🕊شهید مدافع حرم (۱۳۹۵) 🕊شهید مدافع حرم (۱۳۹۵) 🕊شهید مدافع حرم (۱۳۹۴) 🕊شهید مدافع حرم (۱۳۹۴) 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من محمد اتابه هستم بعنوان خادمی دراین پایگاه..... سالروز شهادت 8/9❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
بخشی ازوصیت نامه👇 🌹همیشه کانون خانواده را گرم نگه داشته و در همه حال خداوند بزرگ را حاضر و ناظر بدانید و نسبت به تربیت فرزندانتان اهمیت دهید. 🍃دختر شهیدمدافع حرم سردارشهیدحیدرذاکری :از مهم ترین ویژگی‌‌های بابا یکی این بود که دائم‌الوضو بودند؛ هیچ وقت بدون وضو بیرون نمی‌رفتند. نماز اول وقت را هم ترک نمی‌‌کردند و هر سحر ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار می‌شدیم. هروز بعد از نماز صبح سوره الرحمن را قرائت می‌‌کرد. هنوز هم صدایش در گوشم هست… شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادسرداران قاراداغ وفرماندهان پیشکسوت سپاه عاشورای آذربایجان شهید مدافع حرم🕊🌹 سردار 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهید مدافع حرم 🕊🌹 این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... سالروز شهادت1394/8/9❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهید مدافع حرم🕊🌹 این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... سالروز شهادت۱۳۹۵/۸/۹❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... سالروزشهادت۱۳۹۴/۸/۹❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهید مدافع حرم 🕊🌹 سالروز شهادت۱۳۹۵/۸/۹❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۵۸ من،رضا و احمد نشستیم،رضا مقوا را پهن کرد و گفت:موقع کار کسی حرف نزنه،ناراحت میشن
🌟 🌟۵۹ فصل دهم.آموزش بعداز فرصت استراحتی که پیدا کردم به محل کار رفتم و یکی از مهم ترین چیزهایی که پیگیری کردم،بحث تجهیز کارگاه تخریب بود.به حاج محمد گفتم:ما کارگاه مجهز داشته باشیم ،هم برای کار راحتیم ،هم زمان آموزش دستمون بازتره.رضا از این فکر استقبال کرد.به من کمک کرد یکی دوبار برای گرفتن یک اتاق در مقر،با سید تماس گرفتم. ولی آخرین جواب این بود که،باید بیایی و با توجه به موقعیت جدید مقر،جای خودت را مشخص کنی. کار در منطقه سخت شده بود.مسلحین با پیشرفت هایی که داشتند،توانستند حلب را محاصره کنند.چون جنگ ذره به ذره خاک را درگیر کرده بود.آن هابه خاطر آشنا بودن به خاک،داشتن توان مالی و تجهیزات نظامی پیشرفته،روستاهای مسیرشان را یا با تهاجم نظامی ویران،یا با توان مالی،بزرگان قبایل را تطمیع و یا با ایجاد رعب و وحشت مجبور به سکوت ‌و اعلام بی طرفی کرده بودند.در حقیقت از همه آنچه داشتند،استفاده کرده بودند تا حلب برسند. عبور مسلحین به صورت لکه ای بود و گاهی در یک منطقه کوچک فقط چند خانه را به اشغال خودشان درآورده بودند.فاصله نیروهای ما و دشمن دربعضی نقاط به کمتر از چندصد متر میرسید.رشد و نفوذ دشمن در قالب داعش،جبهه النصره،احرار شام و هرگروه دیگری زنگ خطری برای امنیت منطقه بود.گزارش تحرکات سیاسی منطقه و پیشروی های نظامی نشان می‌داد با پشتیبانی گسترده اسرائیل، هدف نهایی کشور ماست و همین امر حساسیت کار را بیشتر کرده بود. اسمم را برای اولین اعزام دادم و از حاج محمد خواستم که با اعلام نیاز من موافقت کند.با رضا و یونس بیشترین تمرکز را روی بحث آموزش گذاشتیم. نیروهای بومی یا هیچ شناختی به اصول جنگیدن نداشتند،یا اگر هم کمترین آشنایی را داشتند ،توان مقابله را در خود نمیدند.با کمترین حمله،روستا و محل زندگی خودشان را تخلیه می‌کردند و این کار،جای پای بیشتری به دشمن می داد.این آموزش ها می توانست به تک تک آن ها این اعتماد به نفس را بدهد که خود شما باید از خاک و ناموستان دفاع کنید.گروه اعزام مشخص شد و خدارو شکر اسم من نیز در لیست بود.هم زمان،روح الله و یکی دونفر از دوستانش در شمال بودند‌تمام تلاشم را کردم تا هماهنگ کنم و برای یک فاصله کوتاه به دیدن روح الله بروم.همین فرصت طلایی باعث شد بتوانم یک دل سیر برادرم را ببینم و با انرژی بیشتری به ماموریت بروم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 ❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله صفحه10 #قرآن_کریم 🔴@sarbazanzeynab🔴
ایستاد پای امام زمان خویش امروز ۱۰ آبان سالروز شهادت شهید مدافع حرم شادی روح همه شهدا صلوات...❣ سالروز شهادت❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زیارتنامه تصویری شهدا هدیه بروح مطهر شهدا دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۵۹ فصل دهم.آموزش بعداز فرصت استراحتی که پیدا کردم به محل کار رفتم و یکی از مهم ترین
🌟 🌟۶۰ فصل یازدهم.حلب. فکر میکنم حدود ساعت ۲صبح بود که اعلام کردند بالای آسمان دمشق هستیم.هواپیما ارتفاع را کم کرد.مهماندار از ما خواست که کمربندها را ببندیم.چراغ های داخل هواپیماخاموش شد.خودم را روی صندلی بالا کشیدم و گفتم:به سلامتی حسابی منتظر اومدنمون هستند.حسین لبخندی زد و گفت:خدا به خلبان خیر بده،فکر کنم چراغ خاموش داره میره جلوی هتل بشینه.محسن که تازه از خواب بیدار شده بود به سمت من سرک کشید و پرسید قصه چیه؟گفتم آمارت و گرفتن،فقط به جای فرش قرمز از ضدهوایی استفاده می‌کنند. محسن سرش را به پشتی صندلی تکیه دادوگفت:بااین حساب به زمین نرسیده،آسمونی میشیم. هواپیما دوباره اوج گفت،و این نشان می‌داد برای نشستن باید منتظر یک فرصت مناسب باشیم.هواپیما به سمت راست مایل شد.انگار .یک نفر مارا به طرف جلوی صندلی هامان هل داد،حس کردم موتورها خاموش شد محسن گفت:خوب ،به سلامتی نشست. وارد سالن فرودگاه که شدیم،داخل سالن یا اکثر شیشه ها شکسته بود.امنیت فرودگاه دمشق دست بچه های خودمون بود
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۶۰ فصل یازدهم.حلب. فکر میکنم حدود ساعت ۲صبح بود که اعلام کردند بالای آسمان دمشق هست
🌟 🌟۶۱ همراه با بچه ها به سمت درب خروجی سالن می رفتیم که برای یک لحظه زمین زیر پای ما لرزید.از صدا و موج انفجار میشد فهمید که دشمن نزدیکی فرودگاه را زده است.یکی از بچه های ایرانی نزدیک آمد و گفت:آقا سید منو فرستادن،همراهیتون کنم. همین که شرایط آرام تر شد،با ماشین به سمت شهر راه افتادیم.از سری قبل دست اندازهای اتوبان بیشتر شده بود.محافظی که داخل ماشینمان بود،گفت:هر چاله ای که رد میکنیم،با خمپاره یا موشک زدند. ماشین با آخرین سرعت ممکن حرکت می‌کرد. راننده پسر جوان سوری بود که تمام حواسش به برنامه ای بود که از رادیو درحال پخش بود.به حسین گفتم:می‌ترسه به قصه شب نرسه که این قدر تند میره؟باخنده گفت:نه،از یه لحظه سوخاری شدن خیلی خوشش نمیاد. به شهر که نزدیک شدیم، صدای تیراندازی و انفجار شنیده نمیشد،یکی از بچه ها گفت:اینا ساعتی می‌جنگند.الان ساعت استراحتشونه و شهر وضعیت بهتری داره.از چند خیابان و کوچه رد شدیم تا به مقر جدیدمان رسیدیم.ساختمان بهتری بود.سید با یکی دونفر همراه به دیدن ما آمدند.قبل از نماز صبح یک جلسه توجیهی گذاشتند و قرار شد با یک پرواز نظامی ما به حلب برویم،البته شهر در محاصره بود و ما به نزدیک ترین مقر که از قبل هم برای آموزش نیروهای نظامی از آن استفاده می‌کردند، رفتیم. بعد از جلسه همین که سر سید خلوت شد،کنارش نشستم و گفتم:سیدجان کارگاه تخریب که قولش دادی,چی شد؟ سید گفت":یه قسمت هست که قبلا رضا فعالش کرده برو ببین.خیلی خوشحال شدم و از سید تشکر کردم.نماز صبح را پشت سر سید خواندیم .هوا داشت روشن میشد که برای زیارت به حرم رفتیم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🔹میگن وسط یه عملیات، یهو دیدن حاج قاسم دارن میرن..! گفتن: حاجی کجا میری؟! ماموریت داریم! حاج قاسم فرمودن: ماموریتی مهم تر از نماز نداریم..! ⬅️ پیرو حاج قاسم بودن به این هست که ببینیم حاج قاسم چیکار کرد که حاج قاسم شد! 🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊امروز سالروز شهادت❣ مدافع حرم " است ، این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمه، نازدانه شهید مدافع حرم؛ حامد بافنده در آغوش حاج قاسم سلیمانی😞💔 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌀 به روایت: همسر شهید وقتی منزلمان را به قم منتقل کردیم، علی آقا گفت می خواهم خادم حرم بی بی شوم. آنقدر دوندگی کرد تا اخرش کارش درست شد و به آرزویش رسید . شد خادم حرم مطهر حضرت معصومه س درست وقتی هم می خواست به سوریه اعزام شود همینجور بال بال میزد تا اعزامش درست شود. به هرجا که می توانست می رفت. با اینکه دیسک کمر داشت و در سپاه معاف از رزمش کرده بودند اما گوشش بدهکار جواب های منفی نبود انقدر پیگیر شد تا اخرش کارش درست شد شد مدافع حرم حضرت زینب س 🥹 هر موقع شهرستان می رفتیم به هرکسی که می رسید میگفت ما یک زائر سرا در قم داریم، تشریف بیاورید! اولش خیلی ها متوجه نمی شدند منظور علی آقا چیست!؟ اما بعد از مکثی دوزاری شان می افتاد که منظور ایشان همان خانه مان هست. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴